نیمی برای من ، نیمی برای تو

اینگونه زندگی کنیم: شاد ولی دلسوز ساده ولی زیبا مصمم ولی آرام مهربان ولی جدی زیرک ولی صادق عاشق ولی عاقل

نیمی برای من ، نیمی برای تو

اینگونه زندگی کنیم: شاد ولی دلسوز ساده ولی زیبا مصمم ولی آرام مهربان ولی جدی زیرک ولی صادق عاشق ولی عاقل

خوشحال زیستن

  1.                                    
  2. 12 روش برای خوشحال تر زیستن

 

خـوشحالی یک وضعیت خاص ذهـنـی اسـت. هـر فـردی درزنـدگی خـود

روزهـایی را تجربه نموده که برایش خوشایندنبوده است. اما ناخرسندی

 مزمن میتواند سلامتی، شغل و روابط شما را تحت تاثیر قرار

دهد.بجزهـرگونه مشکـلات پزشکی یا افسردگی های بلندمـدت که

نیازمند تجویزهای طبی و مساعدت حرفه ای می باشند، می توانـیـد

مـیزان خوشحالی خود را کنترل نمایید.

بـه خـوشـحال بـودن فـکر کـنـیــد تا احساس و ظاهر بهتری بدست آورید.

دراین قسمت نکته های وجود دارند که شما را در این کار یاری می

نمایند:

1- خوش بین باشید

بـه زنـدگی با دیـدی مثـبـت نگـاه کـنـید تـا خـود را بـه دلیل احساس انرژی

و خوشحالی بسیار زیادی کـه نصیبتان خواهـد شد، متعجب سازید. بـه

یاد داشته باشید که افراد شاد و مثبت بیشتر می توانند دیگران را مجذوب

خود کنند.

2- دید وسیعی داشته باشید

اجازه ندهید مسائل کوچک شما را آشفته نمایـد. بـرای رسیـدن بـه هـدف

خـود پـایدار و مـقاوم باشید، خـواه آن هـدف ریاست، پرداخت رهن و یا یک

ازدواج طولانی مدت باشد. در ایـن راه بـا موانـعی مواجه خواهید شد؛ به

سرانجام و پـاداش تلاشـتان فکر کـرده و از ناخرسندی بخاطر مسائل کم

اهمیت دوری نمایید.

3- سپاسگزار باشید

از دیگران قدردانی کنید. از همکار خود بخاطر کمکش بشما تشکر کرده و

بدلیل موفقیت در انـجـام کـارش بـه او تـبریک بـگویید. بـه خدمتکاری که

صبحانه شما را برایتان می آورد کـلمـه ای محـبت آمیـز بیان کنید. به

شخص درمانده ای کـه در خـیـابان از مـقـابـلـش رد میشوید، چند سکه

کمک نموده و از اینکه زندگی مسرت بخشی دارید شکرگزار باشید.

4-

از زندگی لذت ببرید

به کارهایی مبادرت نمایید که از انجام دادن آنها لذت میبرید: اتومبیلتان را

بـشوییـد، بـه برخی تعمیرات جزئی در منزل بپردازید، تلویزیون تماشا

کنـیـد، خرید بروید. برای خود یک اولویت قائل شده و آنچه را که دوست

دارید انجام دهید.

5- از جسم خود مراقبت نمایید

خوب بخورید و ورزش کنید. به باشگاه رفته و کمی بدوید یـا در یـک بازی

ورزشی شرکت کنید. هـمراهی نمودن یـک تـیم به عنـوان یـک عضـو و

بیرون رفتن با هم تیمی ها بعد از بازی، برای جسم و فکر شما مفید

خواهد بود.

6- برنامه های خود را تغییر دهید

برنامه های روزانه خود را عوض نموده تا انرژی جـدیدی پیدا کنید. مرز

مشخصی بین کار و تـفریح ایـجاد نـمایید. بـرای فـعالیتهای ســرگرم کننده

و یا تفکر در محیطی آرام از خانه خارج شوید 

 

 

12 روش برای خوشحال تر زیستن

 

خـوشحالی یک وضعیت خاص ذهـنـی اسـت. هـر فـردی درزنـدگی خـود روزهـایی را تجربه نموده که برایش خوشایندنبوده است. اما ناخرسندی مزمن میتواند سلامتی، شغل و روابط شما را تحت تاثیر قرار دهد.بجزهـرگونه مشکـلات پزشکی یا افسردگی های بلندمـدت که نیازمند تجویزهای طبی و مساعدت حرفه ای می باشند، می توانـیـد مـیزان خوشحالی خود را کنترل نمایید.

بـه خـوشـحال بـودن فـکر کـنـیــد تا احساس و ظاهر بهتری بدست آورید. دراین قسمت نکته های وجود دارند که شما را در این کار یاری می نمایند:

 

7- با مردم در تماس باشید

آیا بخاطر می آورید زمانـی کـه یک دوست قدیمی بطور غیر منتظره با شما تماس گرفت چه احساسی داشتید؟ برای یکی از آشنایان ایمیلی ارسال نمـوده یا با افراد فامیل و یا دوستان قدیمی خود تماس گرفته و از حال آنها باخبر شوید.

 

8- خلاق باشید

روزنه ای برای انرژی خلاق خود بیابید. این ممکن است شـامـل کـاردسـتـی، باز سازی، نقاشی، ترسیم کاریکاتور، نویسندگی و یا حتی باغداری باشد. مهم نیست که چــقدر مشغله داشته باشید و یا تا چه اندازه در آخر هفته احساس بی حالی می کـنـیـد، اگـر زمـانی را برای انـجـام فـعـالیت های خلاق اختصاص دهید، احساسی شادتر و سالم تر خواهید نمود.

 

9- برای خود همدمی پیدا کنید

تقسیم نمـودن تجربیات با کسی که به او عشق می ورزید، خوشحالی شما را افزایش خـواهـد داد. عـشـق مـطلق باعث بوجود آمدن احـسـاس امنیت، رضایت و شادمانی در شما می گردد. روابط جنسی مشروع نیز میتواند بـرای ذهـن و جسم شما اثرات بسیار مفیدی داشته باشد.

 

10- با کسی صحبت نمایید

یکی از دوستان خود را برای هم صحبتی و بیان احساسات و عقاید خود انتـخـاب کـنید. او در مـورد شما قضاوت ننموده و مشکلات شما را حل نخـواهد کرد. وی بـه حـرفهایـتـان گوش می دهد چرا که می داند شما نیز همین کار را برایش انجام خواهید داد.

 

11- تخیل کنید

آرزوها و بلند پـروازی های خود را یادداشت نموده و به تدریج آنها را واقعیت بخشید آنگاه همیشه چـیزهایی بـرای انــتظار کشیدن، و جایی برای متمرکز کردن انرژی خود خواهید داشت.

 

12- بخشنده باشید

شاید زمان آن فرا رسیده باشد که کسـی ( یـا خودتان ) را بخاطر چیزی که اتفاق افتاده و یا گفتـه شـده مـورد بـخشایـش قـرار دهــید. اتفاقات و اشتباهات گذشته را پـذیرفته و فراموش کنید. بدانید که نمیـتوانید زمان را بـه عـقب برگردانید. شادمانی خود را با از یاد بردن نومیدی ها و شکستهای گذشته دوباره بدست آورید.

نگران نباشید، خوشحال باشید

در دنـیای واقعی نمی توانیم از دیگران انتظار داشته باشیم تا برای ما شادمانـی ایـجـاد کنند. خوشحالی حالتی از ذهن است که کاملا میتواند تحت کنترل شما باشد.

محیط پیرامون خود را به گونه ای مهیا سازید که فرصتـهایـی بـرای شناختن و لذت بردن از جنبه های مثبت و خوشایند زندگی را فراهم آورد. برای شاد بودن تلاش کنید

زندگی

زندگی را به تمامی زندگی کن
در دنیا زندگی کن بی آنکه جزئی از آن باشی
همچون نیلوفری باش در آب
زندگی در آب بدون تماس با آب!زندگی به موسیقی نزدیکتر است تا به ریاضیات
ریاضیات وابسته به ذهن اند
وزندگی در ضربان قلبت ابراز وجود می کند
زندگی سخت ساده است
خطر کن
وارد بازی شو
چه چیز از دست می دهی ؟
با دست های تهی امده ایم
وبا دست های تهی خواهیم رفت
نه, چیزی نیست که از دست بدهیم
فرصتی بسیار کوتاه به ما داده اند
تا سر زنده باشیم
تا ترانه ای زیبا بخوانیم
وفرصت به پایان خواهد رسید
آری اینگونه است که هر لحظه غنیمتی است !مرگ تنها برای کسانی زیباست که,زیبا زندگی کرده اند! از زندگی نهراسیده اند
شهامت زندگی کردن را داشته اند
کسانی که عشق ورزیده اند
دست افشانده اند

و زندگی را جشن گرفته اند
پس; هر لحظه را به گونه ای زندگی کن
که گویی واپسین لحظه است
و کسی چه می داند ؟
شاید اخرین لحظه باشد

 

 

 


زندگی یا یک جرعه قهوه تلخ


چند دوست دوران دانشجویی که پس از فارغ التحصیلی هر یک شغل


های مختلفی داشتند و در کار و زندگی خود نیز موفق بودند، پس از


مدت ها با هم به دانشگاه سابق شان رفتند تا با استادشان دیداری تازه


کنند.




آنها مشغول صحبت شده بودند و طبق معمول بیشتر حرف هایشان هم


شکایت از زندگی بود. استادشان در حین صحبت آنها قهوه آماده می


کرد. او قهوه جوش را روی میز گذاشت و از دانشجوها خواست که


برای خود قهوه بریزند.




روی میز لیوان های متفاوتی قرار داشت; شیشه ای، پلاستیکی،


چینی، بلور و لیوان های دیگر. وقتی همه دانشجوها قهوه هایشان را



ریخته بودند و هر یک لیوانی در دست داشت، استاد مثل همیشه آرام


و با مهربانی گفت: بچه ها، ببینید; همه شما لیوان های ظریف و زیبا


را انتخاب کردید و الان فقط لیوان های زمخت و ارزانقیمت روی


میز مانده اند.




دانشجوها که از حرف های استاد شگفت زده شده بودند، ساکت بودند


و استاد حرف هایش را به این ترتیب ادامه داد: «در حقیقت، چیزی


که شما واقعا می خواستید قهوه بود و نه لیوان. اما لیوان های زیبا را


انتخاب کردید و در عین حال نگاه تان به لیوان های دیگران هم بود.


زندگی هم مانند قهوه است و شغل، حقوق و جایگاه اجتماعی ظرف


آن است. این ظرف ها زندگی را تزیین می کنند اما کیفیت آن را


تغییر نخواهند داد.





البته لیوان های متفاوت در علاقه شما به نوشیدن قهوه تاثیر خواهند


گذاشت، اما اگر بیشتر توجه تان به لیوان باشد و چیزهای با ارزشی


مانند کیفیت قهوه را فراموش کنید و از بوی آن لذت نبرید، معنی


واقعی نوشیدن قهوه را هم از دست خواهید داد. پس، از حالا به بعد


تلاش کنید نگاه تان را از لیوان بردارید و در حالیکه چشم هایتان را


بسته اید، از نوشیدن قهوه لذت ببرید.»


 

 

 

 

 

در محیط کار، با دیگران چگونه رفتار کنیم؟

 

 

 

هر فردی باید بداند که چگونه می‌تواند با دیگران ارتباط برقرار نماید. به یاد داشته باشید که عدم مهارت‌های رفتار با دیگران، سبب دلسردی و ناامیدی می‌شود. یک انسان موفق می‌داند که کار کردن با دیگران به خصوص در دنیای کنونی، ارتباطی توام با مهارت را می‌طلبد. جامعه‌شناسی می‌گوید: «هنگام برخورد با مردم به خاطر داشته باشید که با مخلوقات منطقی طرف نیستید، با موجوداتی که سرشار از غرور، خودبینی و تعصب هستند، طرف هستید.» در این نوشته سعی شده است تا برخی از قوانین اصلی ارتباطات انسانی در فضای کاری به شما معرفی شود. پس با ما همراه باشید.

1- دیگران را با نام صدا بزنید:   
              
این خوشایندترین صدا برای گوش هر کسی است. وقتی نام فردی را به کار می‌برید، در حقیقت پیغام خود را تنها برای آن شخص ارسال می‌کنید. این کار شما سبب می‌شود فرد مقابل دریابد که برای او اهمیت و ارزش قائل هستید. جملات خود را با اسامی افراد بیامیزید و با سوالاتی نظیر: «علی، امروز خوب هستی؟» آغاز نمایید.

2- اشتباه خود را بپذیرید:      

                               
اگر این مسئله را بپذیرید که اعتراف به اشتباهات در محیط کار، یکی از ستوده‌ترین اعمال است، پس با اعتراف به اشتباه خود، هرگز فکر نخواهید کرد که وجهه خود را از دست خواهید داد.
یادمان باشد در اعتراف به اشتباهاتمان زیاده روی نکنیم مثلا لازم نیست با عذرخواهی فراوان در جلسات، اقدام به بیان اشتباهات خود نمایید. جمله «من اشتباه کردم و متوجه آن هستم» کفایت می‌‌کند.

3- دیگران را با معیارهای بالا در نظر بگیرید:


اندک افرادی در بین ما هستند که معمولا عقل‌کل خطاب می‌‌شوند. به نظر می‌رسد این گونه افراد فکر می‌کنند که هیچ کس جز خودشان قادر به انجام صحیح امور نیست. جزو این گروه از افراد نباشید. به قابلیت‌های دیگران اعتماد نمایید. در واقع به آنها در انجام دادن کارها به بهترین وجه ممکن اطمینان داشته باشید. این به معنای داشتن انتظارات بیش از حد نیست.
باور داشتن یک فرد او را تشویق به انجام کارها با حداکثر توان می‌کند و از ناامیدی جلوگیری می‌کند.

4- علاقه‌ای صادقانه  از خود نشان دهید:


به سخنان خود دقت کنید و بدانید چه وقت باید آنها را بیان کنید. هر فردی در محیط کار شما، دارای سابقه‌ای از علایق و تجارب و سلایق گوناگون است. حتی اگر نقطه اشتراکی با هم ندارید، در مورد اطرافیانتان اطلاعات کسب نمایید. مردم دوست دارند که دیگران آنها را به خاطر داشته باشند پس در سخن گفتن دقت نمایید.

5- از دیگران تعریف و تمجید کنید:   

       
در مورد تعریف خود صریح باشید و نشان دهید که در مورد آنچه که فرد انجام داده است، آگاهی دارید، به طور مثال بگویید: «علی، تو خیلی خوب جلسه را اداره کردی به خصوص وقتی همه از مسیر موضوع اصلی منحرف شده بودند». در عین حال سعی کنید به ندرت و فقط زمانی که واقعا نیاز است، انتقاد نمایید، انتقاد را طوری بیان کنید که مانند یک نصیحت سازنده از طرف دوستی قابل اعتماد در نظر گرفته شود.

6- مراقب حرف‌هایتان باشید:      

                    
اگر قصد ندارید، کاری را انجام دهید، هرگز نگویید که آن را انجام خواهید داد. یادتان باشد اعتبار شما، ارتباطی تنگاتنگ با گفتارتان دارد. اگر به قول خود عمل نکنید، در مورد کارهای بزرگ به شما اعتماد نخواهد شد و در نتیجه پیشرفتی حاصل نمی‌شود.

7- قدردانی و سپاسگزاری فراموش نشود:
اگر فردی لطفی به شما کرد، تشکر نمایید و مقابله به مثل کنید و این را بدانید که شما به خودی خود مستحق لطف نیستید و کسی به شما بدهکار نیست. پس تشکر فراموش نشود.

8- با فکر و ملاحظه باشید:    
                         
اگر قبل از صحبت نمودن خوب فکر کنید شاید هیچ‌وقت، ابهامی در گفتارتان سبب سوء تعبیر نشود.در صورت بروز سوءتفاهم یادمان باشد، نظرات دیگران را محترم بشماریم. ببینید چرا آنها این‌گونه فکر می‌کنند. به جای مشاجره از دیگران بخواهید در مورد مواضع‌شان توضیح دهند، مجبور نیستید، موافقت کنید، اما می‌توانید بگویید: «من متوجه هستم شما چه می‌گویید.»

9- از خودگذشتگی فراموش نشود:   

               
بد نیست گاهی اوقات از مکان شغلی خود خارج شده، به دیگران در کارهای‌شان کمک نمایید. این عمل را بدون این‌که از شما درخواست شود، انجام دهید، گفتن: «کمک لازم ندارید؟» شما با این کار، دیگران را تشویق به از خودگذشتگی نموده و در نتیجه محیط کاری مثبت قوی ایجاد خواهد شد و دیگر این که برای خود لطفی دو جانبه را خریداری می‌نمایید، چرا که مهربانی همیشه باز می‌گردد.

10- متواضع و فروتن باشید:  

                      
یادمان باشد اگر به کامیابی دست یافتیم، خود از آن تعریف نکنیم بلکه دیگران خود متوجه آنها گردند، «همچنان که گفته‌اند، مشک آن است که خود ببوید نه آن که عطار بگوید.»

11- به حفظ آبروی دیگران کمک کنید:    

      
اگر همکارتان اشتباهی کرد با خندیدن به اشتباهی که شخص (نه با خندیدن به خود شخص) مرتکب شده، به همراه ضربه‌ای دوستانه به شانه‌های او از پریشانی‌اش بکاهید و بگویید: «این برای بهترین افراد هم ممکن است پیش بیاید.» با این کار به او و دیگران اطمینان می‌دهید که دنیا به پایان نرسیده است.

شکارلخظه ها

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

آرامش ذهنی

 

هر که هستید و هر کجا زندگی می کنید، آرامش را به زندگی خویش دعوت کنید و آن را در ذهن خود جایگزین سازید.


اگر کلام و رفتار شما قرین آرامش باشد، بدون شک این ویژگی به دنیای اطراف شما نیزسرایت خواهد کرد. به خاطر داشته باشید برای رسیدن به این وضعیت، لازم است برخی قابلیت های و یژه را در خود پرورش دهید و شرایط خاصی را در زندگی خویش ایجاد نمایید. رعایت نکات زیر مقدماتی است که به شما کمک می کند در این مسیر گام بردارید:


1)  یاد بگیرید که گاه مسائل را رها سازید.

 

بدین معنا که به هر مسئله ای دائما گره نخورید. وقتی همیشه و همه جا در فکر مسائل خود هستید و به مرور آنها می پردازید، در واقع همیشه بار اضافه ای را با خود حمل می کنید که این خود سبب ایجاد اضطراب و استرس درشما می گردد. بیاموزید که با یک ذهن رها و آزاد زندگی کنید. این امر به شما کمک می کند که با هر محرک کوچک و یا مانع جزئی آشفته نشوید.


2) به خود و خدای خود ایمان داشته باشید.

 

اگر به خود و خدای خود ایمان داشته باشید، به راحتی از عهده مشکلات زندگی برخواهید آمد و ثابت قدم و مطمئن در راه رسیدن به اهداف خود گام خواهید برداشت

.

3) مثبت اندیش باشید.

 

اگر دیدگاه مثبت اندیشی نداشته باشید، همه چیز می تواند بی فایده و بی ثمر باشد. داشتن نگرش مثبت و امید، بهترین سلاح در مقابل ترس و اضطراب است

.

4) نسبت به انتظارات و برنامه ریزی های خود واقع بین و منطقی باشید.

 

توانایی های خود را در موقعیت های خاص بشناسید و نسبت به عدم توانایی ها و ضعف های خود واقع بین باشید. هرچقدر نگرش شما نسبت به مسائل زندگی منطقی تر باشد، به آرامش بیشتری دست خواهید یافت

.

 

 

 

5) نسبت به انسان ها، عشق بی قید و شرط خود را نثار کنید.

 

شما می توانید از دوستان، هم اتاقی ها و هم کلاسی های خود شروع کنید. یاد بگیرید که آنها را بدون قید و شرط  دوست بدارید، درمقابل ضعف های آنها صبور باشید وخطاها و اهمال کاری هایشان را ببخشید. هر چقدر نسبت به دیگران بخشش بیشتری داشته باشید احساس شادی و خرسندی بیشتری را تجربه خواهید کرد

.

6) معنای فداکاری را لمس کنید.

 

دست بخشش داشته باشید ولی انتظار بازگشت نداشته باشید. دیگران را به شیوه خودشان خوشحال کنید. به افراد بی پناه ، یتیم و فقیر کمک کنید. برای آنهایی که خواهان یاری شما هستند پشت و پناه باشید و بدون  آنکه منتی بر آنها نهید تکیه گاهشان باشید. هرچقدر بیشتر ببخشایید، از الزامات و قید و بندها بیشتر رها خواهید شد

.

7) افکار خود را بازسازی کنید.

 

در افکار و عقاید خویش نسبت به شخص خود، بازنگری کنید. بیاموزید در مقابل خویشتن صبور باشید و ارزشها، استعدادها و مهارت های خود را ارج نهید. خود را بدون هیچ قید و شرطی دوست بدارید. هرگونه ترس و تردید غیرمنطقی که در مورد خود دارید، کنار بگذارید. اگردیدگاه مثبت و سالمی را در مورد خود داشته باشید یاد خواهید گرفت که خود را بدون قید و شرط قبول داشته باشید.

 

 

 

 

 

 

میلاد با سعادت آقا امام زمان ( عج ) بر همگان مبارک

 

 

  

 

گفتم چو بیایی غم دل با تو بگویم

 

 

 

چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی

 

 

 

 

 

 

 

 

مهدیا عالم فدای قامت رعنای تو

 

                        

  سنگ فرش کهنه ی دل،خاک زیر پای تو

 

 

دیدن روی چوماهت آرزوی خستگان

 

                        

  ای فروق فاطمه بر هر دو چشمم جای تو

 

 

یوسف مصری ماکی بازگردی ازسفر

                    

        صد هزار یعقوب تنها  گشته نابینای  تو

 

 

گربرآری آرزوچون قطره،دریامی شویم

                       

         آرزومان دیدن رخسار مه سیمای تو

 

 

 

  

 

 

هرگز نمی میرددلی که باامام زمان(عج)باشد.کسی که نام و یادامام زمان رادارد

همیشه شادی هاراهمراه داشته وهیچ غمی نداردجزانتظار ظهورآن حضرت .

آقاجون،شاید بتوانیم مشکلات دوران انتظارراتحمل کنیم ولی شوق دیدارتوراچه؟

                                                                                  

     ف.ع زنجان

 

 

 

 

آن شب خواب دیدم که آقا امام زمان (ع) با کمری خمیده وعصا به دست ایستاده اند .

 

 به آقا عرض کردم آقا به این سمت بیایید مردم منتظر شما هستند .

 

 آقا آهی از دل کشیدند و فرمودند : تا زمانی که بعضی از مردم نمازی را که

 

 

فریضه ای برای آخرت خودشان است نمی خوانند فکر می کنی برای ظهور من تلاش می کنند؟

 

 

 

 

 

 

 

 

       

 

 

                                                                                 

     

    

 

 

ای یوسف زهرا !

 

خاندان یعقوب پریشان و گرفتار بودند ،

 

ما و خاندانمان نیز گرفتاریم ،

 

روی پریشان ما را بنگر . چهره زردمان را ببین .

 

به ما ترحم کن که بیچاره ایم و مضطر

 

ای عزیزِ مصرِ وجود !

 

سراسر جهان را تیره روزی فرا گرفته است .

 

نیازمندیم ! محتاجیم و در عین حال گناهکار

 

از ما بگذر و پیمانه جانمان را از محبت پر کن .

 

یابن الحسن !

 

برادران یوسف وقتی به نزد او آمدند کالایی – هر چند اندک – آورده بودند ،

 

سفارش نامه ای هم از یعقوب داشتند .

 

اما ...

 

 

 


 

 

 

ذهن زیبا داشته باشید !

 

 

تفکرمثبت

 

 

آمد به سرم از آنچه می‌ترسیدم،

 بد به دلت راه نده،

 سعی کن  به چیزهای خوب فکر کنی،

 مرغ آمین در راه است،

 این‌قدر گفتی تا بالاخره سرت آمد؛

 همشهری - اینها جملات و عبارت‌هایی است که حاکی از اعتقاد ما به قدرت و تاثیر افکار و جملات مثبت و منفی در زندگی است.

خیلی‌ها اعتقاد دارند قدرت تفکر بیشتر از آن چیزی است که ما تصور می‌کنیم و هر چه در زندگی برای ما پیش می‌آید، نتیجه ی افکار و ذهنیات ما در گذشته است.

 شما چقدر به این موضوع اعتقاد دارید؟

 

اگر عبارت Positive Thinking یا همان تفکر مثبت را در وب سایت جست‌وجوگر گوگل تایپ کنید، حدود 4 میلیون مورد یافت می‌شود. این به این خاطر است که صحبت‌کردن و نوشتن درباره ی این موضوع بسیار راحت‌تر از انجام‌دادن آن است.

 

هیچ‌کس نیست که نداند تفکر مثبت خوب و مفید است ، اما کمتر کسی پیدا می‌شود که به ما بگوید چطور می‌توانیم کنترل افکارمان را در دست بگیریم و مثبت فکر کنیم؛علتش هم این است که این یک موضوع معمولی و پیش‌پاافتاده است و آموزش و توضیح دادن درباره ی موضوعات عادی کار آسانی نیست. شما هر وقت آن را ببینید، آن را درک می‌کنید و هر وقت با آن مواجه شوید آن را انجام می‌دهید. به‌کاربردن موارد زیر برای آنهایی که می‌خواهند کنترل افکارشان را در دست بگیرند و بهتر و مثبت‌تر فکر کنند و از نتایج مثبت این افکار در زندگی بهره ببرند، مفید است.

 

افکار غیرارادی

 

پژوهشگران و محققان روان‌شناسی و علوم ذهنی می‌گویند بیشتر افکار و باورهایی که ما داریم، ناخودآگاه و غیرارادی است. پس ما چطور می‌توانیم افکارمان را تجزیه و تحلیل کنیم و متوجه شویم کدام بخش از این افکار مثبت و کدام قسمت منفی است.

 

فکرکردن درباره ی افکار در زندگی پرسرعت این دوره و زمانه کار آسانی نیست. اما شما باید از هر فرصتی برای این کار استفاده کنید. اگر می‌خواهید در زندگی موفق شوید و به خواسته‌هایتان برسید، باید این کار را یاد بگیرید. شما باید هر روز، زمانی را برای فکرکردن درباره ی برداشت‌ها و تفکرات شخصی‌تان از افراد و اتفاقات روزمره درنظر بگیرید.

 

بعد از مدتی از نتیجه ی این کار بر احساسات و پیامدهای مثبت آن در زندگی‌تان شگفت‌زده خواهید شد. لازم نیست کار خاصی انجام دهید؛ فقط کافی است وقت مشخصی را برای این کار در نظر بگیرید و  به اتفاقات روزمره و افرادی که در طی روز با آنها برخورد داشته‌اید، دقت کنید. معمولا فکر می‌کنید قضاوت و احساس‌تان عادی و عادلانه  است اما با کمی دقت بیشتر، می‌فهمید این‌طور نیست و افکارتان منفی و مخرب است یا حداقل طوری است که به سمت افکار منفی و نتایج ناخوشایند گرایش دارد.

خواستن و تصمیم‌گرفتن برای غلبه بر یک بیماری، کاهش وزن، رقابت با همکاران دیگر، به‌خاطر گرفتن ترفیع یا نگرانی برای حفظ زندگی خانوادگی و رفع تضادها و مشاجرات، هیچ‌کدام افکار مثبتی نیستند و نتایج مثبتی هم در پی نخواهند داشت. در مقابل، فکرکردن به سلامت کامل ، کارمند وظیفه‌شناس‌بودن که لایق و شایسته ی ترفیع است و انجام‌دادن کارهایی برای داشتن خانواده‌ای شاد و سالم افکاری مثبت هستند. فکرکردن با این سبک و تمایز قائل‌شدن بین افکار مثبت و منفی، کار آسانی نیست و نیاز به دقت، توجه و نگاهی ظریف و نکته‌سنج دارد. روزی یک یا 2بار برای این کار زمان بگذارید و افکار خود را با دقت مورد تجزیه و تحلیل قرار دهید تا مطمئن شوید در مسیر درست قرار دارید.

 

منفی‌ها به نفع مثبت‌ها

 

برای درک بهتر مثبت‌ها باید منفی‌ها را تجربه کرد. فرازو نشیب‌های زندگی هم مثبت‌اند و هم منفی یا حداقل مانند یک شمشیر دولبه‌اند. ما می‌توانیم تجربه‌های خوب و مثبتمان را با تجربه‌های تلخ و منفی مقایسه کنیم. ما خیلی راحت و آسان موقعیت‌های متضاد را با هم مقایسه می‌کنیم و در برابر هم قرار می‌دهیم؛ مثل موقعیت‌های متضادی چون ثروت و فقر، زشتی و زیبایی و دروغ و حقیقت. کمترکردن تمایل به تفکیک موقعیت‌ها به 2 گروه منفی و مثبت راه مناسبی برای رهایی از افسردگی نیست.

 

چند روز ابری و بارانی باعث می‌شود شما قدر روزهای آفتابی را بدانید. افراد موفق و مثبتی که در اطراف خود می‌بینید - قبل از اینکه موفق شوند و بتوانند کنترل افکارشان را در دست بگیرند و از نتایج مثبت آن بهره ببرند – بر افکار منفی زیادی غلبه کرده‌اند. آنها برای کسب موفقیت‌هایشان سال‌ها تلاش کرده‌اند. این کار سخت و دشوار، یک فرایند تدریجی است؛ بنابراین صبور باشید و لحظات گذر از شکست و ناکامی تا رسیدن به موفقیت را با صبر، دقت و حساسیت بیشتری پشت‌سر بگذارید.

 

اگر درحال‌حاضر، یک فرد شکست‌خورده با افکار منفی هستید، ناامید نشوید؛ فراموش نکنید که با افکار مثبت، می‌توانید خودتان را از این موقعیت بیرون بکشید. ممکن است همه‌چیز لزوما آن‌طور که شما فکر می‌کنید، نباشد. بنابراین بهتر است برای درک حقیقت، درباره ی موضوعات ساده و پیش‌پاافتاده‌ای که فکر می‌کنید درست است، دوباره فکر کنید. یکی از مواردی که بهتر است درباره‌اش فکر کنید، نتایج کارهایی است که بر اثر تفکرات و ذهنیت‌های گذشته ی خود انجام داده‌اید؛اگر از این نتایج راضی نیستید و می‌خواهید آنها را تغییر دهید، ابتدا افکاری که آنها را به‌وجودآورده، شناسایی کرده و با افکار مثبت جایگزین کنید.

 

شما به چیزهایی که می‌خواهید نمی‌رسید؛ مگر آنکه چیزهایی را که دوست دارید، واقعا و از صمیم قلب بخواهید. درست است که پذیرش این موضوع کسل‌کننده است ، اما خود را دست کم نگرفتن و کفران نعمت‌نکردن، درسی است که باید یاد بگیرید.

 

این موضوع راه بسیار خوبی برای تشکر و قدردانی از نعمت‌هایی است که دارید؛ حتی اگر خانه، شغل و پول ندارید، به خاطر داشتن دوستان خوب و سلامت خود شکرگزار باشید. ممکن است در زندگی‌تان چیزهایی را نداشته باشید اما شکرگزاربودن و قدردانی از داشته‌‌هاست که موجب می‌شود چیزهای بهتر و بیشتری به دست بیاورید.

 

فراموش نکنید که ما معمولا بهتر از آنکه تصور کنیم، کار می‌کنیم و برای رشد و پیشرفت و رسیدن به کمال تلاش می‌کنیم؛ این شامل تلاش برای رسیدن به قدرت تفکر مثبت و بهره‌بردن از آثار مثبت آن هم می‌شود. تنها زمانی که ممکن است لازم باشد خودتان را سرزنش کنید، زمان‌های غفلت و تنبلی و فراموش‌کردن تلاش و طولانی‌شدن استراحت و ناامیدی است. تلاش کنید به پیش بروید، پیشرفت کنید و موفق شوید.

محبوب دلها باشید

محبوب دل ها باشید

 

 

 

محبوبیت

 

 

مجله قاصدک-انسان موجودی است که برای زندگی اجتماعی آفریده شده و هنگامی  که احساس کند دوست داشتنی و مورد پذیرش نیست،احساس بدبختی و تیره روزی می‌کند. واقعیتی که شامل من. تو و همه مردم دنیا می‌شود. برای ایجاد روابطی دوستانه و شادی بخش چه باید کرد. ما در دنیایی بزرگ. با مردمی زندگی می‌کنیم که آرزومند گرمای دوستی، شادی، لبخند و همراهی ما هستند و هنگامی می‌توانیم این موهبت‌ها را به خود و دیگران هدیه دهیم که یک قانون طلایی را به کار ببندیم. حتما شنیده‌اید که باید با دیگران به گونه‌ای رفتار کرد که مورد پسند آنها است اما شاید این نکته کلیدی را نشینده باشید که هرگز  نمی‌توان کسی را مجبور کرد همین کار را متقابلا در برابر شما انجام دهد، این همان قانون طلایی است که سیاست شاد زیستن نامیده می‌شود. انجام این قانون به شخصیتی آماده و پرورش یافته و یکدلی و انتقال فکر نیاز دارد؛ به توانایی برای قرار گرفتن در جای دیگری و احساس کردن احساسات او.

تا همین اواخر مرسوم نبود که آدم‌ها رفتارهایشان را مورد بررسی و کند و کاو قرار دهند و آنها را با روش‌های علمی توصیه شده بسنجند. اما این کار می‌تواند کمک بزرگی باشد برای کشف اینکه مردم چه دوست دارند؛ چه می‌خواهند و به چه چیزهایی نیاز دارند؟ با این روش فرد می‌تواند دریابد که چگونه در مقابل دیگران ظاهر شود و به آنها واکنش نشان دهد. برای انجام این کار باید چشم‌تان را روی حقایق باز کنید. رفتارهایتان باید تغییرپذیر و توانایی‌هایتان قابل بسط و گسترش یافتن باشد. روان‌شناسان، رفتارهای اجتماعی متعددی را مورد بررسی قرار دادند تا دریابند چه‌چیزهایی موجب ایجاد حس دوستی می‌شود و قابلیت دوست داشته شدن در جمع را برای فرد ایجاد می‌کند. این مطالعه عاداتی را در بر می‌گرفت که می‌توانند با اراده و تصمیم جدی فرد تغییر کنند. البته باید این نکته ضروری را مورد توجه قرار داد که پیش از آنکه شما بتوانید دوست خوبی برای دیگری باشید. باید خود را دوست بدارید و نیازهای خود را شناخته و در بر طرف کردن آنها بکوشید.

 

 

 

شادی و نشاطی که از درون شما بجوشد و رفتاری که سرشار از اعتماد به نفس باشد. بدون تردید به توانایی حضور مثبت‌تان در جمع می‌افزاید.

 

برای به حداقل رساندن اصطکاک خود با دیگران و افزایش میزان محبوبیت خود میان افراد 8 توصیه زیر را بکار ببندید:

 

راه کمک به دیگران را پیدا کنید:

 

  نسبت به همه کس مهربان، همدل و سرشار از حس یاری و یاوری باشید چرا که ممکن است روزی سرنوشت شما در دستان آنها قرار گیرد و یا حداقل دوستی به حلقه دوستان‌تان اضافه شود.

 

به آنچه می‌گویید عمل کنید:

 

 دوستان‌تان هنگامی به شما اعتماد خواهند کرد که ببینند شما آنچه را که می‌گویید. انجام می‌دهید، آنها همچنین توقع دارند که شما آن را به بهترین شکل ممکن انجام دهید. هیچ چیز نباید مهم‌تر از قولی که می‌دهید. باشد. وقتی شما به شکلی ذهنی و اخلاقی به قول‌هایی که می‌دهید پایبند باشید. پلی‌بین خودتان و موفقیت می‌زنید.

 

بردبار باشید و کم انتقاد کنید:

 

این واقعیتی است که همه اشخاص نکات قابل انتقادی دارند و ممکن است کارهایی انجام دهند که از نظر شما ناپسند باشد اما شما زمانی نسبت به دیگران موفق‌تر خواهید بود و دشمنان کمتری خواهید داشت که آن ها را آنطور که هستند. بپذیرید.

 

تقدیم محبت

 

سعی نکنید بر دیگران حکم فرمایی کنید:

 

 هیچ‌کس دوست ندارد که به عنوان فردی ضعیف به حساب بیاید. توانایی‌هایش به هیچ گرفته شود و همیشه  به او بگویند چه کاری را چگونه انجام دهد. اگر شما دایماً خواسته‌های خود را به دیگران تحمیل کنید، با به وجود آوردن حس برتری جویی و سلطه طلبی. در منزل یا محیط کار دیگران را از خود دور می‌کنید.

 

معلومات‌تان را به رخ نکشید:

 

 هر فردی دوست دارد در دید دیگران مهم و ارزشمند به نظر بیاید. پس هنگامی که شما تلاش می‌کنید این احساس را به فردی تقدیم کنید. بهترین موقعیت را در روابط ایجاد و ادب و نزاکت خود را متجلی کرده‌اید، اما اگر تلاش کنید یا فضل فروشی. خود را فرد مهمی نشان دهید اگر چه ممکن است دیگران شما را به خاطر دانش‌تان تحسین کنند اما شما را دوست نخواهند داشت. بهتر است مورد علاقه باشید تا مورد تحسین، توجه کنید کسی که تلاش می‌کند تا اطلاعات و دانش‌اش را به رخ شما بکشد. شاید دارد تلاش‌می‌کند احساس عمیق خود کم‌ بینی در سایر زمینه‌ها را مخفی کند، او به دلسوزی و همدلی شما نیاز دارد.

اگر شما دایماً خواسته‌های خود را به دیگران تحمیل کنید، با به وجود آوردن حس برتری جویی و سلطه طلبی. در منزل یا محیط کار دیگران را از خود دور می‌کنید.

 

هرگز به گونه‌ای رفتار نکنید که گویی شما بالاتر و برتر از اطرافیان‌تان هستید:

 

 اگر خداوند به شما توانایی‌های برتری بخشیده است. برای آن است که در رشد و ارتقای آن بکوشید و از مواهب آن بهره‌مند شوید. اگر تلاش می‌کنید تا این برتری‌ها را به رخ اطرافیان‌تان بکشید. متاسفانه یک جزیزه کوچک تنها خواهید شد و در جمع مجبورید مدام سر به این سو و آن سو بچرخانید تا شاید شنونده‌ای برای حرف‌هایتان پیدا کنید.  این سرنوشت در انتظار همه کسانی است که دروغ می‌گویند و بدون وقفه مبالغه می‌کنند. مراقب باشید. زمانی ممکن است شما هم فریاد بزنید و کسی به یاری‌تان نیاید.

 

 

 

با گوشه و کنایه و متلک صحبت نکنید:

 

 اگر شما بتوانید شرایط حاکم بر جمع و حال و حوصله افراد دور و برتان را درک کنید. روابط شخصی شما. مانند یک سفر دریایی نرم و آرام خواهد شد. زمانی ممکن است یک پاسخ کنایه‌آمیز بتواند توفانی از خنده به راه بیندازد. اما باید متوجه باشید این شادی زودگذر باعث دلخوری و دلتنگی فرد دیگری نشود.

 

مردم را مسخره نکنید:

 

 اشتباه کردن جزء لاینفک رفتار بشری است و هیچ‌چیزی به اندازه مسخره شدن به خاطر آن اشتباه. فرد را مورد اذیت و آزار قرار نمی‌دهد. مسخره کردن سبب می‌شود فرد احساس حقارت کند. این کار اهانت بزرگی است به اندازه‌ای که گاهی وقت‌ها زمان زیادی طول می‌کشد تا شخص بتواند فرد مسخره کننده را ببخشد.

طالع بینی برای تمام زندگی!

 

 

خوشبختى، نزدیک شماست

 

اگر واقعاً در جستجوى خوشبختى هستید و حقیقتاً مى‏خواهید خوشبخت شوید ، در دوردستْ آن را جستجو نکنید ، چون خوشبختى ، نزدیک شماست و با شما فاصله‏اى ندارد. اصلاً خوشبختى، خارج از شما نیست تا آن را جداى از خود جستجو کنید. بلکه منبع همه خوشبختیها خود شما هستید. اراده مصمّمتان، تفکّر خلّاقتان و اندیشه سازنده‏تان، همان خوشبختى است. مگر غیر از این است که همه سعادتمندان عالم با سعى و اراده آهنین به این گوهر ارزشمند ، دست یافته‏اند؟ آنها خوشبختى را در خود دیدند ، یافتند و به دست آوردند. بنابراین، آن کسى که باید سعادت را به ما هدیه کند، کسى نیست جز خود ما. باید آستین همّت را بالا بزنیم و با اراده‏اى محکم و تلاشى شکست‏ناپذیر، به دنبال خوشبختى برویم.

 

اراده مصمّم، تفکّر خلّاق و اندیشه سازنده‏، همان خوشبختى است.

 

موانع خوشبختى

 

خوشبختى هم مانند خیلى چیزهاى دیگر، مشکلات و موانعى دارد که شناختن آنها مطمئناً در رسیدن به گوهر خوشبختى به ما کمک شایانى خواهد کرد.

آیا همین فکر که « رسیدن به خوشبختى ، کارى سخت و دشوار است » نمى‏تواند مانع خوشبختى محسوب شود. چون بعضى از مردم به اشتباه ، این‏گونه فکر مى‏کنند و یا حتّى از این هم پا را فراتر مى‏گذارند و معتقدند که رسیدن به خوشبختى، غیرممکن است.

شما چه‏طور؟ آیا شما هم خوشبختى را تا این اندازه دست نیافتنى مى‏دانید؟ به نظر نمى‏رسد این افکار، کمکى به جز دور کردن انسان از تلاش و فعّالیت در جهت رسیدن به خوشبختى داشته باشد و فقط خلّاقیت در فکر و عمل را از انسان مى‏گیرد. ما با توجّه به منابع دینى‏مان این‏گونه نیستیم . چون دائماً به ما توصیه به امید داشتن و امیدوار بودن مى‏شود و همین حالتِ امید است که راه را بر این‏گونه تفکّراتِ غلط مى‏بندد. در فرهنگ فارسى ما نیز « جوینده » را « یابنده » معرفى کرده‏اند.

 مادرِ همه ی موانع ، همین تفکّر غلط است، امّا موانع کوچک و بزرگ دیگرى را نیز مى‏توان برشمرد که تا اندازه‏اى راه را بر طالب سعادت، تنگ مى‏کنند از قبیل: احساس گناه  ، حسادت ، چشم و همچشمى ، ملامت و سرزنش و....

 

به عنوان مثال، حسادت را تصوّر کنید. حسادت نمی گذارد شخص حسود احساس خوشبختی کند و مدام در نگرانی و تشویش به سر می برد.با کمى دقّت مى‏توان دریافت که دقیقاً به همان اندازه که سعادت و خوشبختىِ ما به دست خودمان است، شقاوت و بدبختى ما نیز به دست خودمان است.

طالع شما همان چیزی است که برایش تلاش می کنید وخودتان آن را می سازید.
 
پایگاه محکم خوشبختى
 

مطمئناً هر انسانِ سعادتمندى، خوشبختى خود را بر پایه‏هاى محکمى استوار کرده که در صورت از بین رفتن این ستونهاى محکم، در حقیقت ، خوشبختى‏اش از بین مى‏رود.

 

یکى از مهم‏ترین پایه‏هاى سعادت در هر کار، «میل» و «رغبت» شماست ، یعنى شما تا زمانى که طالب خوشبختى نشده‏اید هیچ کس و هیچ چیز نمى‏تواند در این زمینه به شما کمک کند.

 

شاید از خود بپرسید: مگر کسى هم وجود دارد که رغبتى به خوشبختى نداشته باشد؟ در پاسخ باید گفت: بله. افراد زیادى هستند که به خاطر مشکلات و سختیهایى که در راه رسیدن به خوشبختى وجود دارد، على رغم میل باطنى‏شان، خود را راغب به خوشبختى نشان نمى‏دهند و همان وضعیّت کسل‏کننده موجود را ترجیح مى‏دهند .

 امّا پایه دوم ، این است که براى رسیدن به این آرزو ، یا بهتر بگوییم ، به این خواسته باید «تلاش» کرد ، تلاشى بى‏وقفه که شکستهاى پى‏درپى هم نتواند شما را از این تلاش باز دارد. همین‏که مى‏گویند: «من باید این کار را انجام دهم » و « من می توانم »، نشانه ی همین تلاش است.

 

 و سرانجام ، سومین پایه و اساس براى خوشبختى ، تلاش همراه با « اندیشه » و « تدبیر » است ، تلاشى هدفمند ، برنامه‏ریزى شده و گام به گام، نه تلاشى از روى احساس که آنى مى‏آید و آنى هم مى‏رود . تلاشى که شما را آرام آرام به هدفتان نزدیک کند ، تا به این ترتیب ، از آن همه کوشش و پویش ، خسته نشوید و خود را ملامت نکنید و نگویید: « من مى‏دانستم که نمى‏توانم! » چون ملامت کردنِ خود ، یکى از موانع اساسىِ راه پرفراز و نشیب خوشبختى است.

 

طالع بینی

 

شاهراهِ خوشبختی
 

شایدشما براى رسیدن به خوشبختى، راههاى زیادى را رفته باشید و یا از این راههاى گوناگون، اطلاع پیدا کرده باشید امّا مطمئناً خوشبختى یکى نیست و مسلّماً یک راه هم ندارد. به اقتضاى خوشبختىِ شما، راه مناسب آن نیز وجود دارد.

به نظر مى‏رسد که در بین همه این راهها ، یک راه وجود دارد که مى‏توان آن را حقیقتاً « شاهراه خوشبختى » نامید، همان راهى که مطمئن‏ترین راه است و منتهى به خوشبختى حقیقى، ابدى، و زوال‏ناپذیر مى‏شود. کدام راه؟ راه «ایمان».

نه پول ، نه قدرت، نه لباس، نه زیبایى، و نه شُهرتِ من، هیچ کدام مرا به سرمنزل آرامش‏بخش خوشبختى نمى‏رساند، مگر اینکه همه اینها را از خداوند دانسته وشکرگذار باشیم .
 

شاهراه خوشبختى، همان راهى است که ما را به خداوند ، نزدیک کند و فطرت ما را بیدار سازد ، چون در وجود ما چیزى است بزرگ‏تر از همه عوامل مادّى خوشبختى که ما باید در جستجوى آن باشیم و آن، روح خداجو و خدایى ماست. روحى که نه پیر مى‏شود و نه پیرى بر او تأثیر مى‏گذارد. روحى که اگر در این شاهراه افتاد ، هیچ آفتى نمى‏تواند آن را از بین ببرد ، و مرگ هم برایش پایان خوشبختیها نیست. چون او سعادت ابدى را یافته است. سعادتى که با مردن، تمام نمى‏شود و با بیمارى، از بین نمى‏رود و با فقر، تعارضى ندارد.

 

سختی ها ومشکلات از نشانه های خوشبختی اند چرا که تا آنها نباشند راحتی وآسایش معنا ندارد.

 

نشانه‏هاى خوشبختى

 

خوشبختى مى‏تواند نشانه‏هاى فراوانى داشته باشد و مطمئناً نمى‏توان همه ی آنها را نام برد ، امّا با استفاده از متون دینى‏مان به چند گزینه اشاره مى‏کنیم که آنها را موجب سعادت دانسته‏اند.

 

یکى از این نشانه‏ها « تحرّک داشتن » است ودیگر نشانه خوشبختى، « عمل کردن به دانسته‏ها »ست و توصیه مى‏شود که با این‏کار ، خوشبخت شوید.« همنشینى با دانشمندان و عالمان »، یکى دیگر از نشانه‏هاست. دین مقدّس اسلام، توصیه‏هاى زیادى در این زمینه دارد .ایمان، محاسبه نفس، کوشش در راه اجراى فرمانهاى خداوند و... را نیز مى‏توان از این نشانه‏ها دانست. عجیبْ اینجاست که در میان این نشانه‏ها، « چشیدن سختیها و تلخیها » نیز وجود دارد، چرا که تا مشکلات نباشند ، راحتى معنا ندارد و تا بیمارى نباشد ، ارزش سلامتى شناخته نمى‏شود.

 

منبع : بر گرفته از مجله حدیث زندگی - با تغییر و تلخیص