نیمی برای من ، نیمی برای تو

اینگونه زندگی کنیم: شاد ولی دلسوز ساده ولی زیبا مصمم ولی آرام مهربان ولی جدی زیرک ولی صادق عاشق ولی عاقل

نیمی برای من ، نیمی برای تو

اینگونه زندگی کنیم: شاد ولی دلسوز ساده ولی زیبا مصمم ولی آرام مهربان ولی جدی زیرک ولی صادق عاشق ولی عاقل

آن چه یک خانواده مستحکم را می سازد

راه و چاه ساختن یک خانواده خوشبخت   

   

 

 

افراد خانواده هرکدام از نظر خصوصیات جسمی، عقلی، ذهنی، عاطفی، روانی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، تحصیلی و تربیتی با یکدیگر تفاوت اساسی دارند. این مقاله بر آن است که راهکارهای خوشبختی در خانواده را به اجمال بررسی کند.  

 
 به نقل از مجله موفقیت: تشکیل خانواده یک نیاز فیزیولوژیکی، بیولوژیکی، روانی و اجتماعی است. نفوذ والدین در بچه ها تنها محدود به جنبه های ارثی نیست. در آشنایی کودک با زندگی جمعی و فرهنگ جامعه نیز خانواده نقش موثری را ایفا می کند.

افراد خانواده هرکدام از نظر خصوصیات جسمی، عقلی، ذهنی، عاطفی، روانی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، تحصیلی و تربیتی با یکدیگر تفاوت اساسی دارند. این مقاله بر آن است که راهکارهای خوشبختی در خانواده را به اجمال بررسی کند.

*در زندگی خانوادگی باید از ایجاد هرگونه چالش خودداری کرد، حتی اگر حق با یکی از زوجین باشد.

*عاملی که بذر کینه توزی را در دل ها می کارد انتقادهای کوبنده و تحقیرکننده است که هم باعث می شود حرمت و شخصیت طرفین از بین برود و هم روحیه لجبازی در زن و مرد به وجود آید. باید انتقاد به گونه ای باشد که شخصیت طرف مقابل حفظ شود.

*باید نام طرف مقابل با احترام برده شود، چون نام یک شخص برای او شیرین ترین و مهم ترین کلمه و نشانگر هویت اوست.

*زوجین باید در بحث های خود تعادل جسمی و روانی یکدیگر را حفظ کنند، به طوری که از نظر حقوقی هم تاکید شده که اگر قاضی از نظر جسمی و روانی خسته باشد باید از ابراز رای خودداری کند. همسران، والدین، معلمان و... باید بدانند که اساسی ترین رسالت آنان حفظ تعادل جسمی و روانی است.

*از نقش محبت در زندگی خانوادگی نباید غافل شد، مهر و محبت هرقدر خالصانه تر باشد، تجلیات وحدت و یگانگی، پرفروغ تر و ملکوتی تر خواهد بود. علاقه، ستون اول زندگی است که هیچ عاملی از فقر و بیماری و... نمی تواند در کانون چنین خانواده ای رسوخ کند. فیلیپ پینل اولین روان پزشکی بنود که در درمان بیماران روانی از روش مهرورزی استفاده کرد.

*گاهی مسایل مادی شالوده زندگی را از هم می پشاد مانند مهریه، که آیین اسلام، مردم را از مهریه سنگین بر حذر داشته است.

*در زندگی مشترک بی تفاوتی مفهومی ندارد، روی این اصل همکاری و مشارکت لازمه زندگی خانوادگی است.

*به خاطر مشکلات زیاد زندگی های کنونی، رعایت اصول قناعت، ساده زیستی و رهایی از هر نوع خودنمایی امری ضروری و اجتناب ناپذیر است و برای استحکام خانواده هر دو باید تلاش کنند که روی پای خود بایستند تا در توفان زندگی گرفتار تلاطم های مرگبار نشوند.

*یکی از اصول اولیه زندگی به یکدیگر است. همسران باید در همه اب عاد زندگی به یکدیگر اعتماد داشته باشند تا بتوانند زندگی مشترک را اداره کنند.

*توجه همسران به تفاوت های فردی از نظر قابلیت ها، توانمندی، خصیصه های درونی، استعدادها، گرایش ها و رغبت های گوناگون که عامل پیشگیری از خیلی مسایل موجود در خانواده هاست.

*باید از شرکت در برنامه های خسته کننده مانند میهمان های تشریفاتی و... خودداری کرد.

*از برنامه های تلویزیون درن حد معقول و منطقی استفاده کرده و برای ت عامل با یکدیگر بهتر است محتوای فیلم ها را با یکدیگر نقد و بررسی کرد.

*باید از تجارب و خاطرات تلخ زندگی دیگران عبرت گرفت و از تجارب مطبوع اطرافیان و خانواده های موفق حداکثر استفاده را برد.

*برای دستیابی به یک زندگی سالم و متعادل باید از بزرگواری، عفو و گذشت نسبت به یکدیگر بخوردار شد.

*باید از عیب جوییو موشکافی عیوب همسر و به رخ کشیدن آنها به طور جدی پرهیز کرد.

*حفظ حریم خانوادگی در روابط صحیح انسانی و تقویت امنیت روانی و تفاهم و بازگونکردن اسرار خانواده در نزد دیگران.

*از لحن سخن آمرانه و تحکم آمیز خودداری کرده و نظرات خود را با پیشنهاد مطرح کرد.

*در اثنای گفت و گو با همسر آرامش خود را کاملا حفظ کرده و در غیر این صورت باید از ادمه بحث خودداری کرد.

*در هنگام عصبانی بودن این گفتار حضرت علی (ع) را مدنظر داشته باشید: به هنگام خشم نه تنبیه، نه دستور، نه تصمیم.

*از طریق مطالعه، شرکت در مجالس علمی و اخلاقی و تفکر در زندگی خانواده های موفق و رمز توفیق آنان، اطلاعات خود و خانواده را افزایش دهید.

*تلاش کنید نگرانی ها و افکار منفی مربوط به محیط کار خود را به محیط خانواده انتقال نداده و از این طریق آرامش و فضای گرم خانواده را برهم نزنید.

*در برنامه های زندگی خود زمانی را برای گفت و گو و ابراز محبت و تبادل نظر با همسرتان در نظر بگیرید.

*باید فلسفه زندگی را بر خوش بینی قرار داد و با این نگرش سلامت روانی و عاطفی خود را تضمین کرد.

*چه خوب است که معتقد به برنامه ریزی در زندگی خانوادگی بود. چون با داشتن برنامه و التزام به اجرای نها می توان مشکلات زندگی را کاهش داد.

*باید در تمام مراحل زندگی و در ارتباط با زندگی خانوادگی خداوند را درنظر داشت و در رفار و گفتار و برخورد با اعضای خانواده نیت خود را خالص کرد.

*فهرستی از قابلیت ها و صفات مثبت همسر خود را در نظر گرفته و از صفات برجسته و مثبت او تعریف کنید.

*هرگز خود را بالاتر از همسرتان احساس نکنید و او را شریک زندگی خود بدانید.

*در مدیریت خود از زن سالاری و مردسالاری پرهیز کنید و جای آن را به یکدلی، یکرنگی، صمیمیت و رفاقت بدهید. همسر را همان گونه که هست بپذیرید نه آن گونه که خود می خواهید.

*برای بقای تداوم و تعالی خانواده و دستیابی به کاخ سعادت، باید مصلحت زندگی را بر منفع شخصی ترجیح داد.

*خواسته ها ونیازهای زوجین باید منطقی و معقول باشد به عبارت دیگر وضع موجود با وضع مطلوب همخوانی داشته باشد.

*برای رسیدن به تفاهم و مناسبات زیبا، باید از صداقت و راستی سود برد. چون رمز خوشبختی، صادق بودن و بهره گیری از این صفت برجسته انسانی است.

*زوجین باید همدیگر را با ارزش و برخوردار از کرامت انسانی بدانند که تشعشعات عاطفی خود را در محیط خانواده می پراکنند و حیات عاطفی را رونق می بخشند.

شاید هزاران عامل دیگر وجود داشته باشد که در خوشبختی خانواده ها موثر است که این خود به شرایط اجتماعی، محیطی، جغرافیایی، آداب و رسوم و... بستگی دارد ولی این مساله در تمام خانواده ها صادق است که در پرتو دارابودن نکات اخلاقی می توان به یک زندگی مطلوب دست یافت. به خصوص پایبندی به آن اصول که عدالت، امانت، صداقت، انعطاف پذیری، حیا، قناعت و... از ارکان واجب و اساسی خانواده هستند و این واقعیت را بپذیریم که کاخ شکوهمند حیات به خانواده بستگی دارد، پس بگذاریم نیروهای مثبت در زندگی زمام امور را به دست گیرند و آغوشمان را به روی راز و رمز زندگی بگشاییم. 
 
 

رازهای عشق

 

 

گفتار های دونالد والترز خیلی کوتاه است گاهی به یک خط هم نمیرسد.

اما اگر هر یک از آنها را برای چند بار در روز بخوانید اثر عمیقی در روح شما خواهد داشت.

هر گفتار برای یک روز است .یکی از روزهای زندگی شما که با تکرار این جملات و ورود مفهموم شان به ضمیر ناخود آگاه شما خیلی زیبا تر خواهد شد .

در هر حالی که هستید به خصوص پیش از خواب یکی از گفتار ها را تکرار کنید .ابتدا با صدای بلند و کم کم به شکل زمزمه .

آری به همین سادگی... 

1. راز عشق در این است که شریک زندگیات را در چار چوبی که خودت می پسندی

حبس نکنی .عیبجویی باعث تباهی می شود . همه چیز را همان طور که هست بپذیر ،

تا هر دو شاد باشید .قانون طلایی این است : نقاط قوت را تقویت کن ،

و ضعف ها را نه تقویت کن نه تقبیح . هرگز سعی نکن با سوزاندن ،

جلوی خونریزی زخم را بگیری .  

2. راز عشق در این است که هنگام سوء تفاهم ، فقط به این فکر نکنی که

طرف مقابل چگونه ناراحتت کرده است . در عوض به راه حلی فکر کنی که در آینده

از بروز چنین سوء تفاهم هایی جلو گیری کنی .  

3. راز عشق در این است که وقتی پیشنهادی به ذهنت می رسد ، به نیاز خودت

برای بیان آن فکر نکنی ، بلکه به علاقه دیگری به شنیدن آن فکر کنی .

اگر لازم بود ، حتی ماه ها صبر کن تا آمادگی شنیدن آنچه را میخواهی بگویی پیدا کند .  

4. راز عشق در آرامش است ، زیرا آرامش باعث تکامل عشق می شود .

عشق ، هوای نفس و احساست شدید نیست .

عشق انسان ها نسبت به یکدیگر بازتابی از عشقازلی است خداوندگار آرامش کاملاست  

5. راز عشق در این است که در وجود یکدیگر عاشق خدا باشید ،

تا همواره علی رغم همه اشتباهات ، تشنه رسیدن به کمال باشید ،

چرا که بشر همواره علی رغم موانع فراوان ،

سعی میکند به سمت آرمان های جاودانه حرکت کند .   

6. راز عشق در این است که محبت تان را بسط دهید تا تبدیل به عشق واقعی

میان دو انسان شود سپس آن عشق را که دست پرورده پروردگار است

بسط دهید تا بشریت و کل مخلوقات را در بر گیرد .  

7. راز عشق در این است که به دیگری لذت ببخشی ، و لی عشق را برای لذت

نخواهی .زیرا عشق حقیقی هوا و هوس نیست .

هر چه نفس قوی تر باشد ، تقاضاهایش بیشتر می شود و هر چه تقاضا های نفس قوی تر باشد ،

خودپرستی را در تو بیشتر و بیشتر تقویت میکند .

عشق چهره واقعی خود را در ملایمت و مهربانی آشکار میکند ،نه در لذت جویی .  

8. راز عشق در مراعات حال دیگری است . هر قدر که  ملاحظه حال دیگران را می کنی ،

کسی را که دوست داری بیشتر ملاحظه کن .  

9. راز عشق در این است که جاذبه های خود را با دیگری قسمت کنی .

جاذبه نیرویی لطیف و نافذ است که از دیگری دریافت می کنی .

این نیرو تنها با بخشش رشد میکند .  

10. راز عشق در ایجاد تنوع در زندگی است . نگذار که روزمرگی ها

مثل سیم های کوک نشده ساز ، نغمه زندگی عاشقانه تان را

به نوایی غم انگیز تبدیل کند .  

11.  راز عشق در این است که  در هر فر صتی در کنار هم آرام بگیرید ،با هم تنها

باشید ، و افکارتان را با یکدیگر در میان بگذارید . 

لازم نیست برای سرگرم شدن حتما از محرکات خارجی استفاده کنید .

قرار بگذارید که بیشتر با هم تنها باشید تا بتوانید خودتان باشید .  

12. راز عشق در این است که با زمانه کنار بیایید . مایع عشقتان را طوری نگهدارید

که بتوانید گودالهایی را که زندگی پیش پایتان میگذارد ،پرکنی.  

13. راز عشق در این است که به محبوبتان قدرت و آرامش بدهید

و از او قدرت و آرامش دریافت کنید ، اما نه با اصرار .  

14. راز عشق در استواری است . در فصول مختلف زندگی ،

عشقتان را مانند کوه بلندی استو

راز

همه روابط به منزله آیینه های شما هستند و همه مردم به مانند آموزگاران شما!


هدف از روابط انسانی کمک به ما برای تبدیل شدن به موجوداتی بهتر و متعالی تر است. هدف از این روابط نمایاندن نقاط ضعف ما به خودمان است تا در برطرف کردن آنها بکوشیم.


روابط کلاسهای کاملی هستند که در آن مهمترین درسهای زندگی را می آموزید و عزیزانتان بهترین معلمان شما هستند.چرا؟ زیرا هیچکس به غیر از آنها نمی تواند شما را تحت تأثیر قرار دهد. آنها قادرند به درونی ترین زوایای وجود شما رخنه کنند، درون شما را بکاوند و شما را قدرتمندتر به سوی روبرو شدن با مشکلات به جلو برانند!


عزیزان ما چگونه به ما می آموزند؟
آنها شما را نصیحت نمی کنند و نقاط ضعقتان را برایتان توضیح نمی دهند بلکه کاری انجام می دهند و حرفی می زنند که عشق شما نسبت به خودتان یا نسبت به آنها کمتر شود. آنها به روشی عمل می کنند که نیروهای شما را به چالش می طلبند و اینگونه نقاط ضعفتان را آشکار می کنند. آنها نفوذپذیری و زخم پذیری شما را نشان می دهند تا در موردشان تأمل کنید!


نزدیکان شما همانند آینه هستند. آنها با نشان دادن بی مهری در اطرافتان شما را به مهرورزی بیشتر ترغیب می کنند!


در برخورد با دیگران کافی است از خود بپرسید:
این شخص برای آموزش چه چیزی نزد من فرستاده شده؟ کدام یک از خصوصیات درونی من دچار عیب و ایراد است؟ کمبود کدام فضیلت باعث رنج کنونی من شده؟

 

تمام ارتباطات حتی ساده ترین آنها هدفی بس عمیق در خود نهفته دارند. هدفی که تصورش هم برایمان دشوار است. هر روز صدها بار فرصت رشد و تعالی به ما داده می شود. در جستجوی معلمین خود باشید زیرا هرگز نمی توانید حدس بزنید که آنها در قالب چه شخصی به شما نزدیک می شوند!


روابط گاهی با واداشتن شما به نگاه کردن به خود کلافه تان می کنند. صفاتی که در دیگران نمی پسندید قسمتهایی از وجود خودتان هستند که هنوز با آنها کنار نیامده اید.


حقایق سه گانه عشق را به خاطر بسپارید:
1. ما گرد هم آمده ایم تا در رشد و تعالی یکدیگر را یاری دهیم و معلم هم باشیم.
2.روابط ما هدیه های گرانبهایی هستند و برای رسیدن به کمال انسانی ما را از تجارب لازم عبور می دهند.
3. چالشها و مشکلاتی که تجربه می کنیم درسهایی هستند که به شدت به آنها نیازمندیم.


به یاد داشته باشید که خود شما برای هدف خاصی این "با هم بودن" را انتخاب کرده اید. وقتی این حقیقت را به یاد آورید می توانید به سرعت از سطح واکنشهای معمولی عاطفی گذر کنید و به درسهای نهفته در ورای آنها برسید. این درسها منتظر شما هستند تا آنها را کشف کنید!
.
وقتی درس آموخته می شود معلم ناپدید می شود!


یکی از درسهای بزرگ عشق دانستن این حقیقت است: زمان رفتن معلمان خود را دریابید و بدانید چگونه او را با مهربانی، بخشش و امتنان رها کنید!

 

تکنیکهای موفقیت

وقت گذرانی، ممنوع!   

 

 

وقت گذرانی مانع اصلی برای رسیدن به موفقیت است. اکثر ما زمان بسیار زیادی را برای طفره رفتن از وظایف دشوار و ناخوشایند هدر داده و خود را در معرض شکست قرار می دهیم.
یکی از دلایل اصلی وقت گذرانی ترس و نگرانی است. ترس از شکست، ترس از انتقاد، ترس از اشتباه کردن و ترس از مردود شدن.
تلاش کنید تا با روش های گوناگون کمتر وقت گذرانی کنید. به راه های متفاوتی بیندیشید و روش های زیر را هم امتحان کنید:
ابتدا وظایف ناخوشایند را انجام دهید و آن ها را از سرخود باز کنید.
وظایف دشوار را بپذیرید و آن ها را به قسمت های کوچک تر تفکیک کنید و بعد به موقع آن ها را انجام دهید.
از فردی کمک بگیرید، هیچ قانونی وجود ندارد که شما باید هر کاری را خودتان به تنهایی انجام دهید.
ابتدا آسان ترین بخش کار را انجام دهید، بدین ترتیب بقیه کار به نظرتان آسان تر خواهد آمد.
به ارزش کاری که به تعویق افتاده است توجه کنید. چه اتفاقی روی می دهد اگر ترک کردن سیگار و یا برنامه کم کردن وزن خود را به تعویق بیندازید؟ چه چیزی ممکن است پیش آید اگر مراجعه به پزشک را برای رفع یک درد به تعویق بیندازید؟ اجرا نکردن به موقع یک پروژه چه عواقبی به دنبال خواهد داشت؟ تنظیم یک برنامه، همواره آسان تر از تنظیم گرفتاری است.
نگرانی و ترس خود را کنترل کنید، روش های زیادی برای رسیدن به آرامش و کنترل استرس وجود دارد. اجازه ندهید این احساسات شما را از موفقیت دور کنند. برای این که به آرامش برسید، بنشینید و یا دراز بکشید، راحت باشید، چشم هایتان را ببندید و چند نفس عمیق بکشید، طوری که عمل بازدم را انجام می دهید، بگذارید هیجان از شما خارج شود. در مرحله بعدی تصور کنید، در انتهای هر کدام از انگشتان تان شیر آب کوچکی وجود دارد و شیر آب ها باز هستند و تمامی اضطراب ها و تنش ها از بدن شما دور می شوند، در این حالت بگذارید بد نتان رها شود و کاملا آرام باشید.
نگرش خود را نسبت به کار تغییر دهید. در ذهنتان کار را به صورت بازی درآورید تا سریع تر و آسان تر انجام شود.
وظیفه دشوار خود را آغاز کنید و از خود بپرسید، نفس من آیا در حال حاظر کاری هست که انجام نداده باشم؟ هر کاری که قادر به انجامش هستید را بیابید و آن را اجرا کنید.
اگر شما از روی ترس وقت گذرانی می کنید، می توانید با این روش به ترس خود پایان دهید. باید اطلاعات مربوط به کار را جمع آوری کنید. وقتی دانسته های شما نسبت به یک کار زیاد باشد، ترس کاهش می یابد.
پذیرفتن خطر را بیاموزید. هیچ فردی همواره کارش را به نحو احسن انجام نمی دهد و همواره با خطرات کوچک و بزرگی روبه رو خواهد شد. تمام اطلاعات را جمع آوری کنید و نتایج مختلف آن را بسنجید، سپس یکی از آن ها را انتخاب کرده و انجام دهید. اگر به اتلاف وقت ادامه دهید، بیشتر نگران خواهید شد.
از جملات تاکیدی برای بالا رفتن انگیزه خود استفاده کنید. مثلا :" اکنون باید این کار را انجام دهم، من شایستگی انجام این کار را دارم، من موفق هستم و......." این موارد در تمامی اوقات باعث تقویت انگیزه می شود.
شاید وقت گذرانی شما به خاطر ترس از انجام نشدن کاری باشد. لیستی از کارهایی را که لازم است انجام شود تهیه کنید و تا جایی که می توانید خلاق باشید. حال دور هر چیزی که به نظرتان نادرست می آید، خط بکشید. گهگاهی لیستی که تهیه کرده اید را بخوانید و زمانی که وقت اضافی دارید به انجام امور بپردازید. به این امر توجه کنید که بیشتر مواردی که شما را نگران می کند، اغلب اتفاق نمی افتند.
نسبت به اهدافتان مسوول باشید. بیشتر وقت ها به این دلیل وقت گذرانی می کنیم که نسبت به هدفی که انتخاب کرده ایم، مطمئن نیستیم.

 

زنده بمون

زنده بمون!
 
   
شب ها زود بخواب. صبح ها زودتر بیدار شو. ..
نرمش کن. بدو. کم غذا بخور.
زیر بارون راه برو. گلوله برفی درست کن.
 
هر چند وقت یک بار نقاشی بکش.
در حمام آواز بخوان و کمی آب بازی کن.
سفید بپوش.
آب نبات چوبی لیس بزن.
بستنی قیفی بخور.
به کوچکتر ها سلام کن.
شعر بخون. نامه ی کوتاه بنویس.
زیر جمله های خوبی که تو کتاب ها هست خط بکش.
به دوست های قدیمیت تلفن بزن.
شنا کن.
 
هفت تا سنگ تو آب بنداز و هفت تا آرزو بکن.
خواب ببین.
چای بخور و برای دیگران چای دم کن.
جوراب های رنگی بپوش.
مادرت رو بغل کن. مادرت رو ببوس.
به پدرت احترام بذار و حرفاش رو گوش کن.
دنبال بازی کن. اگر نشد وسطی بازی کن.
به برگ درخت ها دقت کن. به بال پروانه ها دقت کن.
قاصدک ها رو بگیر و فوت کن. خواب ببین.
از خواب های بد بپر و آب بخور.
به باغ وحش برو. چرخ و فلک سوار شو. پشمک بخور.
کوه برو. هرجا خسته شدی یک کم دیگه هم ادامه بده.
خواب هات رو تعریف نکن. خواب هات رو بنویس
بخند. چشم هات رو روی هم بگذار.
شیرینی بخر.
با بچه ها توپ بازی کن.
برای خودت برنامه بریز.
قبل از خواب موهات رو شانه کن.
به سر خودت دستی بکش.
خودت رو دوست داشته باش. برای خودت دعا کن!
 
برای خودت دعا کن که آرام باشی.
وقتی توفان می آید، تو همچنان آرام باشی.
تا توفان از آرامش تو آرام بگیرد.
 
برای خودت دعا کن تا صبور باشی؛
آنقدر صبور باشی تا بالاخره ابرهای سیاه آسمون کنار بروند و خورشید دوباره بتابد.
برای خودت دعا کن تا خورشید را بهتر بشناسی. بتوانی هم صحبتش باشی و صبح ها برایش نان تازه بگیری.
برای خودت دعا کن که سر سفره ی خورشید بنشینی و چای آسمانی بنوشی.
برای خودت دعا کن تا همه ی شب هایت ماه داشته باشد؛
چون در تاریکی محض راه رفتن خیلی خطرناک است.
 
ماه چراغ کوچکی است که روشن شده تا جلوی پایت را ببینی.
برای خودت دعا کن تا همیشه جلوی پایت را ببینی؛ آخه راهی را که باید بروی خیلی طولانی است.
خیلی چاله چوله دارد؛ دام های زیادی در آن پهن شده است و باریکه های خطرناکی دارد؛
پر از گردنه های حیران و سنگلاخ های برف گیر است
 
برای خودت دعا کن تا پاهایت خسته نشوند و بتوانی راه بیایی.
چون هر جای راه بایستی مرده ای و مرگی که شکل نفس نکشیدن به سراغ آدم بیاید، خیلی دردناک است.
هیچ وقت خودت را به مردن نزن!
 
برای خودت دعا کن که زنده بمانی. زنده ماندن چند راه حل ساده دارد!
برای اینکه زنده بمانی نباید بگذاری که هیچ وقت بیشتر از اندازه ای که نیاز داری بخوابی.
باید همیشه با خدا در تماس باشی تا به تو بیداری بدهد.
بیداری هایی آمیخته با روشنایی، صدا، نور، حرکت.
تو باید از خداوند شادمانی طلب کنی. همیشه سهمت را بخواه
و بیشتر از آن چه که به تو شادمانی ارزانی می شود در دنیا شادمانی بیافرین تا دیگران هم سهمشان را بگیرند.
برای اینکه زنده بمانی باید درست نفس بکشی و نگذاری هیچ چیز ی سینه ات را آلوده کند.
برای اینکه زنده بمانی باید حواست  به قلبت باشد.

 
 
هرچند وقت یکبار قلبت را به فرشته ها نشان بده و از آنها بخواه قلبت را معاینه کنند.
دریچه هایش را، ورودی ها و خروجی هایش را و ببینند به اندازه ی کافی ذخیره شادمانی در قلبت داری یا نه!!
اگر ذخیره ی شادمانی هایت دارد تمام می شود باید بروی پشت پنجره و به آسمان نگاه کنی. آنقدر منتظر بمان و به آسمان نگاه کن تا بالاخره خداوند از آنجا رد بشود؛
آن وقت صدایش کن؛
 
به نام صدایش کن؛
او حتماً برمی گردد و به تو نگاه می کند و از تو میپرسد که چه می خواهی؟؟!
تو صریح و ساده و رک بگو.
هر چیزی که می خواهی از خدا بخواه. خدا هیچ چیز  خوبی را از تو دریغ نمی کند.
شادمان باش. او به تو زندگی بخشیده است و کمکت می کند که زنده بمانی. از او کمک بگیر.
از او بخواه به تو نفس، پشمک، چرخ و فلک، قدم زدن، کوه، سنگ، دریا، شعر، درخت... تاب، بستنی، سجاده، اشک، حوض، شنا، راه، توپ، دوچرخه، دست، آلبالو، لبخند، دویدن و ... عشق... بدهد.
آن وقت قدر همه ی اینها را بدان و آن قدر زندگیت را ادامه بده که زندگی از این که تو زنده هستی به خودش ببالد!!
 
دیگران را فراموش نکن

۱۳ راه مقابله با بی حوصلگی بعدازظهر در محل کار

 

آیا تا به حال به این نکته توجه کرده اید که در ساعاتی از روز در محل کار، رخوت و بی حوصلگی بر شما حاکم شده و توان انجام کارها را به صورت مناسب و پویا ندارید ؟ آیا این احساس رخوت بیشتر در ساعات بعد از ظهر برای شما اتفاق می افتد ؟
خستگی و کسالت در ساعات بعد از ظهر، یک پدیده رایج در بین افراد است که اگر بتوان بنحوی بر این احساس غلبه کرد، می توان به شکلی پویاتر و با بازدهی بیشتر در ساعات بعد از ظهر در محیط کار حضور داشت. در ادامه به ۱۳ روش موثر برای غلبه بر این پدیده اشاره می کنیم.  
۱- به مدت ده دقیقه محل کار خود را ترک کرده و در فضای آزاد زیر نور آفتاب بنشینید 
 
 
 
می توانید نهار خود را در فضای آزاد میل کنید و کمی پیاده روی نمائید. با این کار علاوه بر اینکه ویتامین D مورد نیاز بدن خود را از نور آفتاب جذب می کنید (که باعث جلوگیری از بروز پوکی استخوان و بسیاری از سرطان ها می شود)، مقدار ملاتونین تولید شده در بدن در طول روز را که به هورمون خواب مشهور است، کاهش می دهید که باعث رفع خواب آلودگی و رخوت می شود.  
۲- در وعده نهار خود از پروتئین های انرژی زا به جای کربوهیدرات های انرژی بر، استفاده کنید.  
 
 
 
شما می توانید از مصرف نان و مواد نشاسته ای که سرشار از کربوهیدرات ها هستند، اجتناب کنید. یک سالاد به همراه تخم مرغ آب پز که مقداری پنیر نیز به آن اضافه شده است، می تواند یک وعده غذایی مناسب و انرژی زا باشد.  
۳- چای بنوشید.   
 
 
 
چای و نوشیدنی های کافئین دار می تواند خستگی و رخوت را برطرف نماید و شما را شاداب سازد. بنابراین توصیه می  کنیم بسته های چای با طعم های مختلف و یک فنجان زیبای مخصوص در محل کار به همراه خود داشته باشید و نوشیدن چای را جزء برنامه های روتین عصرانه خود قرار دهید و از آن لذت ببرید. البته چنانچه می خواهید خواب شبانه خوبی داشته باشید، مصرف چای غلیظ و قهوه را در ساعات نزدیک به غروب کاهش دهید.  
۴- میز کار خود را تمیز کنید و ایمیل هایتان را مرتب نمائید.  
 
 
 
از آنجا که تمیز کردن میز کار و فعالیت های مشابه آن، نیاز به تمرکز زیاد و یا فکر کردن ندارند، می تواند در زمانی که شما احساس رخوت و بی حوصلگی می کنید شما را سرگرم کند و مرتب شدن میز کارتان، می تواند برایتان انرژی زا و فرح بخش باشد.  
۵- از یک دوست صمیمی یا اعضای خانواده خود یاد کنید.  
 
 
 
پنج دقیقه تماس تلفنی با یک دوست صمیمی، همسر، پدر، مادر و یا هریک از اعضای خانواده، می تواند انرژی دوباره برای انجام کارها را به شما بدهد.  
۶- یک قطره عرق یا روغن نعناع کف دست خود 
 بریزید!  
  
 
بوی نعناع یکی از رایحه های انرژی زاست. یک قطره عرق یا روغن نعناع را کف دست خود ریخته و دستان خود را به هم بمالید و بعد با دست صورت خود را مالش دهید.  
۷- حرکات کششی انجام دهید.  
 
 
 

دستان خود را در هم قفل کرده و بدن خود را به سمت جلو، بالا و عقب کشیده و نفس عمیق بکشید. این حرکات را تا دو دقیقه تکرار کنید. 
 
۸- تکه ای شکلات میل نمائید.  
  
شکلات علاوه بر اینکه حاوی مقادیر زیادی کافئین است که تاثیر مستقیم بر رفع خستگی و شادابی فرد دارد، دارای ارزش غذایی بالایی نیز می باشد. شکلات جزء خانواده آجیل ها محسوب می شود که مقادیر بالایی چربی سالم، آنتی اکسیدان، فیبر و منیزیوم برای بدن فراهم می کند.مصرف شکلات برای بیماران قلبی نیز توصیه می شود.  
۹-  آدامس بجوید.  
  
 
جویدن آدامس طعم دار مانند آدامس نعنایی تند می تواند به شادابی شما کمک کند. همچنین جویدن آدامس غدد بزاقی دهان را تحریک کرده و بزاق بیشتری تولید می شود که منجر به تمیز شدن دهان و از بین رفتن باکتری ها می گردد. توصیه می شود تا حد امکان از آدامس بدون شکر استفاده شود.   
۱۰- فعالیت های گروهی انجام دهید.  
 

 

ما انسان ها موجودات اجتماعی هستیم و تعامل با دیگران باعث شادابی و سرزندگی ما می شود. بنابراین یک فعالیت اجتماعی هیجان انگیز که با دیگر همکاران در طول روز انجام می شود، می تواند انرژی زا و مفید باشد.  
 
۱۱- به مدت ده دقیقه ورزش های ایزومتریک انجام دهید.  
منظور از ورزش های ایزومتریک، حرکاتی است که در آن ماهیچه های بدن را منقبض و سفت کرده و نگه می داریم. به عنوان مثال بازوی خود را به سمت بیرون کشیده، بالا ببرید و به مدت ۵ تا ۱۰ ثانیه نگه دارید. این حرکات را می توانید با عضلات کتف، سینه، شکم، شانه ها و کمر انجام دهید.  
۱۲- یک گیاه رزماری در محل کار خود نگه دارید.  
 
 
 
مطالعات نشان داده که رایحه رزماری انرژی زا است و باعث شادابی می شود. علاوه بر این نگهداری یک موجود زنده و در حال رشد در محیط، باعث ارتقاء روحیه و شادابی می شود. یک برگ کوچک از این گیاه را با دست فشار دهید تا رایحه آن در محیط پخش شود.  
۱۳- یک اسنک عصرانه میل کنید که گردش خون را در بدنتان بهتر کند.  
 
  
 
یک اسنک که ترکیبی از پروتئین، فیبر و کربوهیدرات می باشد می تواند قند خون شما را بالا برده و به مدت طولانی بالا نگه دارد. از خوردن موادی که سرشار از گلیسرین هستند اجتناب کنید زیرا برای مدت کوتاه قند خون را بالا می برند و بعد از آن به شدت افت می کند.
امیدواریم با بکارگیری موارد بالا بعد از ظهرهایی شاداب و پر انرژی را در محل کار تجربه کنید.
 
پی نوشت : اگر ریئستون البته اجازه بده اینکارارو بکنین ....

روش زندگی افراد موفق ....

موفق‌ترین افراد دنیا یک خصوصیت مشترک دارند: طرز فکرشان با دیگران فرق دارد. چون ما هم باور داریم که تفکر هوشمندانه زندگی را تغییر می‌دهد، در اینجا به ١٥ مورد از بهترین طرز فکرهای افراد موفق اشاره می‌کنیم.

١) فکر کردن یک نظم است. اگر می‌خواهید در آن بهتر شوید، باید روی آن کار کنید.

می‌توانید برای برنامه‌ریزی فکر کردنتان وقت بگذارید مثلاً هر دو هفته یک بار یک نصفه روز، هر یک ماه یک روز کامل و هر سال یک تا دو روز کامل.

٢) ببینید انرژی‌تان را باید کجا متمرکز کنید، و بعد از قانون ٢٠/٨٠ استفاده کنید.

٨٠ درصد از انرژی‌تان را به ٢٠ درصد از مهم‌ترین فعالیت‌هایتان اختصاص دهید. یادتان باشد که نمی‌توانید در آنِ واحد همه جا باشید، همه را بشناسید و همه کاری انجام دهید. و از انجام همزمان چند کار اجتناب کنید: ممکن است کارایی شما را به ٤٠ درصد برساند.

٣) افراد موفق خود را در معرض ایده‌ها و آدم‌های مختلف قرار می‌دهند.

آنها سعی می‌کنند بیشتر وقتشان را با کسانی بگذرانند که آنها را به چالش می‌کشند.

٤) ایده داشتن یک چیز است، دنبال کردن آن چیزی دیگر.

ایده‌ها تاریخ مصرف کوتاهی دارند. باید قبل از این که تاریخ انقضای آنها فرا برسد، آنها را عملی کنید.

٥) افکار برای ایجاد شدن نیاز به زمان دارند. اولین چیزی که به ذهنتان می‌رسد را انجام ندهید.

آخرین باری که ساعت ٢ صبح یک فکر عالی به سرتان زد و وقتی صبح از خواب بیدار شدید به نظرتان احمقانه می‌رسید، را به خاطر دارید؟ افکار تا زمانی که ماده دارند باید شکل داده شوند و باید مورد بازجویی و سوال قرار گیرند.

٦) افراد باهوش با افراد باهوش دیگر همفکری می‌کنند.

فکر کردن با دیگران نتایج بهتری در بر خواهد داشت. مثل این می‌ماند که به خودتان یک راه میان‌بر بدهید. به همین خاطر است که جلسات طوفان مغزی تا این اندازه موثر هستند.

٧) تفکر عامه‌‌ پسند را رد کنید (که معمولاً یعنی اصلاً فکر نکرده‌اید).

خیلی از آدم‌ها وارد عمل می‌شوند با امید این که به فکر بقیه خوب برسد. برای این که از وضعیت خارج شوید باید اول با احساس ناراحتی کردن کنار بیایید. همچنین به خاطر داشته باشید که همین الان آدم‌های دیگری هستند که سعی دارند برای خودشان فکر کنند و آنها هستند که موفق‌اند.

٨) بهترین متفکران از قبل برنامه‌ می‌ریزند، درحالی که برای افکار ناگهانی نیز جا می‌گذارند.

وقتی با استراتژی وارد عمل شوید، احتمال خطا پایین می‌آید. داشتن افکار مبهم از این که کجا هستید و دوست دارید چه کاری انجام دهید، شما را به هیچ کجا نمی‌رساند. کلید استراتژیک بودن: ١. موضوع را خرد کنید. ٢. بپرسید چرا این مشکل باید حل شود. ٣. موارد کلیدی را مشخص کنید. ٤. منابع‌تان را مرور کنید. ٥. افراد مناسب را در جای مناسب قرار دهید. هنری فورد می‌گوید، "هیچ چیز سخت نیست اگر آن را به اجزای کوچکتر تقسیم کنید."

٩) برای متفاوت فکر کردن، باید کارهای مختلفی انجام دهید.

راه ‌های جدیدی برای انجام کارتان پیدا کنید، با آدم‌های جدید آشنا شوید، حتی کتاب‌هایی را بخوانید که فکر می‌کنید خسته کننده هستند. رمز کار این است که با ایده‌ها و سبک‌های زندگی جدید آشنا شوید.

١٠) برای تقدیر از ایده‌های دیگران، باید به ایده‌های دیگر احترام بگذارید.

نمی‌توانید فکر کنید که همیشه حق با شماست. باید به نظرات دیگر هم فرصت دهید.

١١) برای هر روزتان و زمان‌هایی که افراد دیگر را ملاقات می‌کنید، برنامه و موضوع داشته باشید.

بیشتر آدم‌ها فقط برای روزشان برنامه‌ریزی می‌کنند. متفکران برای برنامه‌ریزی هفته، ماه و اهداف بلندمدت‌شان وقت می‌گذارند و بعد آن را دنبال می‌کنند. همچنین بدون موضوعی برای حرف زدن وارد جلسات، مهمانی‌ها و قرارهای ملاقات نمی‌شوند. قبل از این که وارد چنین موقعیت‌هایی شوند، تصمیم می‌گیرند که از آدم‌ها یاد بگیرند. تفکر انعکاسی در مهارت‌های تصمیم‌گیری‌تان به شما رویکرد و اعتمادبه‌نفس می‌دهد. اگر تفکر انعکاسی نداشته باشید، بیشتر از آنچه که فکر می‌کنید شما را عقب می‌کشد.

 ١٢) بر حرف‌های منفی که با خودتان می‌زنید غلبه کنید. برنده‌ها با عباراتی مثل "من می‌توانم" حرف می‌زنند.

افراد باهوش محدودیت‌ها را نمی‌بینند. آنها امکانات را می‌بینند. سام ایوینگ قهرمان سابق بیسبال می‌گوید، "هیچ چیز شرم‌آورتر از این نیست که ببینید کسی کاری را انجام می‌دهد که شما می‌گفتید غیر ممکن است."

١٣) افراد خلاق خود را وقف ایده‌ها می‌کنند.

آنها ابهامات را در آغوش می گیرند و از شکست نمی‌ترسند و با افراد خلاق دیگر نشست و برخاست می‌

آنها ابهامات را در آغوش می گیرند و از شکست نمی‌ترسند و با افراد خلاق دیگر نشست و برخاست می‌کنند.

١٤) افراد خوشبین نمی‌توانند متفکرانی واقعبین باشند.

داشتن رویکرد واقع بینی به شما این امکان را می‌دهد آن قدر به یک مشکل نزدیک شوید که بتوانید آن را بشکافید. روبه‌رو شدن با عواقب احتمالی هم به شما کمک می‌کند کارامدتر باشید و به شما اعتبار بیشتر می‌دهد. برای این که متفکری واقع‌بین‌تر باشید، باید: ١. از واقعیت تقدیر کنید. ٢. کارتان را انجام دهید و واقعیات را به دست آورید. ٣. نقاط مثبت و منفی آن را بسنجید. ٤. بدترین حالت ممکن را در نظر بگیرید. ٥. تفکرتان را با منابعتان هم‌تراز کنید.

١٥) خیلی مهم است که آخر روز به یاد بیاورید که می‌توانید طرز فکرتان را عوض کنید.

این که یاد بگیرید چطور در فکر کردن استاد شوید باعث می‌شود تفکری پر بازده داشته باشید. اگر بتوانید این خصوصیت را در خود ایجاد کنید طوری که به عادت همیشگی‌تان تبدیل شود، تمام طول زندگی فردی موفق خواهید شد. افراد باهوش تصمیمات خوب می‌گیرند

ازوبلاگ http://www.karshenasan.blogfa.com/

راز

                           

                     عشق  تملک معشوق است ودوست داشتن تشنگی محوشدن دردوست  

 

                       

 باید خویشتن را دوست بدارید قبل از آنکه به دیگری عشق بورزید یا از دیگران محبت قبول کنید!

 

عشق ورزیدن به خود آغاز یک داستان عاشقانه طولانی است! (اسکار وایلد)

 

جستجوی ما برای عشق باید راه را به درون ما بگشاید و یاریمان دهد تا با همراه درونیمان ارتباط برقرار کنیم. مهمترین رابطه شما، رابطه با خودتان است. مهمترین رابطه ای که نیاز به التیام دارد، رابطه با خودتان است. آن کسی که واقعاً به عشقش نیاز دارید، خودتان هستید!

 

وقتی عاشق می شوید عشقی که در درون احساس و تجربه می کنید، عشق خودتان به خودتان است! عشق از بیرون به شما تزریق نمی شود! تنها اتفاقی که هنگام عاشق شدن در شما روی می دهد این است: شما با دیدن برخی نشانه ها در بیرون از وجودتان به خود اجازه می دهید تا عشق خود را ابراز کنید و احساس زیبای عشق را در وجودتان سرازیر نمایید!

 

شما ازعشق خود سرمست می شوید نه عشق کس دیگر! تنها کاری که طرف مقابل انجام می دهد این است: او با ابراز عشقش نسبت به شما به شما کمک می کند تا با عشق درون خود ارتباط برقرار کنید!

 

شما به وصال می رسید و غرق لذت می شوید  اما نه با کسی در بیرون بلکه با منبع عشقی در درون خودتان و وصل اینگونه اتفاق می افتد!

 

شما سرچشمه عشق خود هستید. این شمایید که تصمیم می گیرید چه موقع آن را احساس کنید یا نکنید، اما عشقی که همیشه احساس می کنید عشق خودتان است. هیچکس نمی تواند عشقی را که در درونتان وجود ندارد به شما بدهد!

 

حال که می دانید منبع عشق در درون خودتان است  فقط کافی است به خود اجازه دهید تا همیشه عاشق باشید بدون اینکه منتظر بهانه ای برای عشق ورزیدن بمانید!

 

اگر یاد بگیریم عاشق خود باشیم می توانیم عشق واقعی را برای اولین بار تجربه کنیم! قبل از ایجاد هر گونه رابطه باید سرشار از عشق باشیم!

 

عشق چیزی نیست که بتوان از کسی گرفت. عشق حالتی است که از دل می جوشد و شما را در برمی گیرد!

 

عشق ورزیدن به خود یعنی به خود اجازه دهید تا عشق خود را احساس کنید و عاشق خود باشید!

 

هر وقت لذتی را حس می کنید، هر وقت سعادتی را احساس می کنید، هر وقت عشق یا محبت در قلبتان موج می زند، با افتخار بدانید که این عشق متعلق به خودتان است. بدانید که این عشق خداوندی است!

 

بدانید که شما خود عشق هستید!

 

عشق شما کمک می کند تا دیگران نیز خودشان را دوست بدارند!

 

وقتی بدانید چگونه خود را از درون پر کنید می توانید با قلبی پر از عشق و رضایتی خود جوش به روابط بیرونی خود پا بگذارید. در این حالت دیگران عشق شما را خواهند یافت و به آن پاسخ خواهند گفت!

 

اگر کسی قادر به عشق ورزیدن به خود نباشد شما نیز نمی توانید در او احساس عشق برانگیزید. او دوست داشتن شما را درک نخواهد کرد!

 

عشق شما می تواند عشق شخص دیگری را صدا بزند و آن را از خواب سنگین بیدار سازد اما نمی تواند تنهایی کسی را پر کند!

 

برای دوست داشتن خود شرط نگذارید!

 

وقتی به صورت شرطی خود را دوست می دارید در واقع خودتان را از منبع عشق درونی تان محروم می کنید!

 

دوست داشتن خود یعنی خود را همانطور که هستید بپذیرید. یعنی خود را در درد و لذت، در وحشت و شجاعت، در شکست و پیروزی دوست داشته باشید! یعنی با خود مهربان باشید و هرگز خود را به خاطر احساساتتان سرزنش نکنید!

 

دوست داشتن خود یعنی افتخار به شهامت خود برای گام نهادن در جاده رشد و تعالی! دوست داشتن خود یعنی به خاطر اینکه اینچنین روی تزکیه و تهذیب خود می کوشید به خود افتخار کنید! به خاطر تمام پیشرفتهایی که در زندگی انجام داده اید به خود افتخار کنید!

 

یعنی به خاطر خواندن کتابی مثل این کتاب و برای سایر گامهایی که در جهت بهتر شدن برمی دارید به خود افتخار کنید! به خاطر داشتن مشکلات، برخورد صادقانه با آنها و تسلیم آنها نشدن به خود افتخار کنید!

 

وقتی منبع لایزال عشق درون خود را کشف کنید، به آزادی بی انتهایی دست می یابید: آزادی عاشق بودن بدون توجه به شرایط زندگی، آزادی نوشیدن از جام عشق خود، چشیدن حلاوت آن و جشن گرفتن برای معجزه حضور آن در قلبتان!

 

 

پس برخیز! حرکت کن! اکنون نوبت توست!

 

دوست داشتن پیوندی خودآگاه واز روی بصیرت روشن و زلال .

کارهای لذت بخش در اوقات بیکاری

 

 

 
اوقات بیکاری فرصت ارزشمندی است برای کشف استعدادهای نهفته خود یا شناسایی توانمندی هایی از ذهن و روح و جسم مان که از آن ها بی خبریم. علاوه بر این می توان با استفاده از شیوه های مختلف از اوقات بیکاری برای التیام روح و جسم و رفع خستگی و کسالت استفاده کرد. بی بهره گذاشتن اوقات بیکاری، دست ردی است به فرصتی که خداوند و طبیعت او در اختیار ما گذاشته اند.
مهم این نیست که ما کدامین راه از فرصت های اهدایی خداوند را استفاده کنیم، مهم این است که اوقات بیکاری ما راهی باشد برای بهتر شدن ما. این بهتر شدن می تواند در نقطه از وضعیت وجودی مارا ارتقا دهد. سلامت و شادابی جسم و روح، ارتقای سطح دانش و اطلاعات، بهبود و افزایش مهارت های فردی، آشنایی با شگفتی های جهان و از همه مهم تر شناخت بیشتر خداوند و به دست آوردن رضایت او، از جمله ویژگی هایی هستند که می توان به جای عادت بی ثمر "وقت گذرانی" به کار برد. وقت گذرانی مزیتی ندارد و تنها آدمی را به بیراهه یا سکون می کشاند. روح و جسم انسان را تحت تاثیر خود ضعیف می نماید و عقل را کوچک می کند. اوقات فراغت لحظات مناسبی برای شناخت جوانب مختلف خلقت است.
تنوعاتی از موضوعات متفاوت که با شناخت آن ها احتمال دارد استعداد و توان نهفته خود را در آن بیابیم، به کار بگیریم و موفق تر از قبل گردیم. این کار نه تنها کسالت، بی انگیزگی وقت گذرانی را از بین می برد و موجب شادی و نشاط انسان می شود، بلکه تصاویر مهیج و جذابی از ما و دنیای اطرافمان را بر ما آشکار می سازد. در این هنگام احساس آدمی جایگاهی تازه می یابد و ذهن او از فراز شکوفاهی و خلاقیت به جهان می نگرد.
احساس مفید بودن قشنگ ترین حسی است که در این مواقع وجدان انسان را آسوده خاطر می سازد و او را از تجربه این لحظات خرسند می نماید. تنوعات اوقات فراغت قشنگ ترین و جذاب ترین این تنوعات وارد شدن به دنیای هنر و علم و ورزش در حدی فراتر از آماتوری می باشد.
نواختن سازهای مورد علاقه، سرودن ترانه، آواز خواندن یا رو آوردن به موضوعات علمی و صنعتی یا شناخت بیشتر تکنولوژی از طریق مطالعه تحقیق و آموزش یا راه هایی از این قبیل، شرکت در ورزش های همگانی مانند راه پیمایی و کوهنوردی یا تمرین ورزش های مورد علاقه.
اگر ورزشکار نیستید و علاقه ای به ورزش های همگانی یا سنگین ندارید، بهتر است از زاویه تنوع و تفریح به ورزش های مختلف بنگرید، مانند: بدمینتون، والیبال، بستکتبال و غیره. سعی کنید به اتفاق اطرافیان این ورزش ها را به عنوان بازی های تفننی تجربه کنید. شاید در ابتدا اقدام به انجام چنین اعمالی سخت و کسالت آور باشد اما به محض ورود به دنیای آن ها حس و حال شما هم تغییر یافته و از این لحظات شگفت آور استقبال می کند، البته این امر مستلزم این است که دیدگاه شما در این زمینه همراه اعمالتان باشد و تفکر منفی و بازدارنده در ذهن خود نپرورانید.
گذر در دنیای اطلاعات در عصر ارتباطات که اینترنت به همراه موتور جستجوگر گوگل و پایگاه قوی اطلاعاتی مانند ویکی پدیا در دسترس است به راحتی می توان به هر موضوعی واقف شد. از این طریق شخصیت های معروف، مکان های مختلف و اصطلاحات علمی و هر موضوع جذاب و مشهور دیگری که به نوعی اطلاعات عمومی به حساب می آید، را جستجو کنید و در مورد آن ها اطلاعات جامعی به دست آورید.
قوه طنزپردازی خود را قوی کنید با گشتی در دنیای طنز و کمدی، قوه طنزپردازی خود را تقویت کنید و سعی کنید با ساختن جملات خنده دار و جذاب، خلاقیت خود را در این زمینه بالا ببرید. خندیدن و خنداندن دیگران یکی از روش های مطلوب در ارتباطات جمعی و جذب دیگران است، علاوه بر اینکه خنده لحظات شادی را به ارمغان می آورد و خیلی از مشکلات را از بین می برد.
سفر کنید... بله، درست است حق با شماست! معذرت می خواهم! حتما به این فکر می کنید که سفر هزینه دارد،زمان لازم دارد و هزار نه! چندین مشکل دیگر. اما سفرهای کوتاه مدت و یک روزه به شهرها و روستاهای اطراف محل سکونت و گه گاه در زمان پولداری! به کشورهای مجاور و اطراف، سبب می شود تا شما آداب و رسوم، فرهنگ، زبان، موقعیت های مختلف اجتماعی را ببینید و بشناسید. همین موارد در پاره ای از اوغات زندگی افراد را با تغییرات چشمگیری مواجه می کند، پس بهتر است که تجربه کنید.
به دل طبیعت بروید مشاهده آفریده های خداوند، دقت و توجه به شکل ظاهری آن ها، آشنایی با فواید و معایبشان و چگونگی خلقت آن ها، یک نوع شکرگذاری از خداوند بابت خلقت زیبایش است. علاوه بر این، دایره شناخت و توجهات خود را گسترش می دهیم و اطلاعات جامعی از دنیای اطراف به دست می آوریم. هر فصل و هرماه از سال رنگ و بوی خودش را دارد و اگر به دقت تغییرات متوالی آن ها را مشاهده کنید، متوجه می شوید که ارزش توجه و دقت نظر را، بیش از هر سرگر می دیگری خواهد داشت. به کوه و بیابان، جنگل و چمنزار، شنزار و شوره زار بروید و از شگفتیهای آن ها لذت ببرید، برف ها را با وجود خود لمس نمایید و گیاهان را تک به تک ببویید، مهارت های راه پیمایی و نورد در آن ها را به دست آورید و سعی کنید به زیبایی های طبیعت عادت کنید.
از لذت هایی که در هر مناطق و فصل های متفاوتی می توانید، بهره ببرید و تک تک آن ها را تجربه کنید. روشن کردن آتش در کوهستان شبی به یاد ماندنی تر از این خواهد بودکه نشستن کنار شومینه مصنوعی در آپارتمان را تکرار کنید.
 
از موزه ها، آثارباستانی، اماکن مذهبی دیدن کنید آشنایی با آداب سنن ایرانیان باستان و گذشتگان، تجارب و اطلاعات زیادی را به ما منتقل می کند، مشاهده ظروف، ابزارآلات یا بناهایی که از آن ها به یادگار مانده، فرهنگ و سنت افتخار آمیز پیشینیان ما را منعکس می کند که دانستن آنها برای یک ایرانی افتخار است. با حضور در اماکن مذهبی و سخن گفتن با حضرت حق، ذهن و روح خود را جلا دهید، خواسته هایتان را از او بخواهید و سعی کنید بیش از پیش به خواسته هایش عمل کنید. با این کار همیشه یاد خدارا در دل خود زنده نگه می دارید.
پای درد و دل مستمندان بنشینید صحبت با مستمندان و گوش دادن به درد و دل آن ها مزایای زیادی دارد. اول از همه، با مشکلات و ناملایمات زندگی دیگران آشنا می شوید و بیشتر از قبل ارزش و سلامت زندگی خود را درک می کنید. با ابراز احساسات به فرد مستمند، مرحمی بر روی زخم های او خواهید بود و در آخر هم شاید دلتان به رحم آمد و یاد خدا افتادید و سعی کردید تا به او کمکی بکنید که این از همه مهم تر است.
به قبرستان، آسایشگاه سالمندان، بهزیستی و بیمارستان بروید. به قبرستان می رویم تا عاقبت خود را از یاد نبریم، جسم کفن پوش را می بینیم تا متوجه شویم این تنها چیزی است که در تاریکی قبر ما را همراهی می کند. به آسایشگاه سالمندان می رویم تا بی محبتی و نامهربانی فرزندانی را جبران کنیم که پدران و مادرنشان چشم به راه ما هستند، یا اینکه در آن جا لحظه ای فرزند سالخورده ای بی کس و کاری م شویم که طعم مهر و محبت را از یاد برده است . بهزیستی مکانی است که لحظه ای پدر و مادر کودکی بی سرپرست می شویم و هدیه ای به دستان کوچکش ارزانی می دازیم. با رفتن به بیمارستان بدن سالم مان را به یاد می آوریم و لحظه ای مسکن درد بی نوایی می شویم. در مجموع خدارا نزدیک تر حس می کنیم و آفریده های او را بیشتر می شناسیم.
 
از استخر و شهربازی و تفریحات مدرن غافل نشوید. طراوت و شادابی که درون آب وجود دارد بر همگان آشکار است، رفتن به شهربازی و بازی کردن در آن جا لحظات شاد خاطرات کودکی را زنده می کند و گذشته مارا به یادمان می آورد، بهترین فرصت است که خود را پیدا کنیم، ببینیم که بودیم و حال که شده ایم. هر تفریح سالم را تجربه کنید لذتی که در آن ها وجود دارد به هیچ عنوان قابل مقایسه با هزینه هایش نیست، به شرط آن که کلاه سرتان نرود! کارهایی را که دوست دارید، حتی برای یک بار هم که شده تجربه کنید، نه! نه، صبر کنید، منظورم کارهای شرعی و قانونی بود!!
و در آخر یک جمله عاشقانه به پدر و یا مادر خود بگویید، بله ممکنه سخت باشه ولی قرار شد که تجربیات جدید کسب کنیم یعنی قرار شد خودمون رو توی یک موقعیت جدید قرار بدیم که تا به حال قرار نگرفته بودیم ،مطمئن باشید که تجربه خوبی خواهد بود در ضمن خاطره خوبی هم خواهد شد.