نیمی برای من ، نیمی برای تو

اینگونه زندگی کنیم: شاد ولی دلسوز ساده ولی زیبا مصمم ولی آرام مهربان ولی جدی زیرک ولی صادق عاشق ولی عاقل

نیمی برای من ، نیمی برای تو

اینگونه زندگی کنیم: شاد ولی دلسوز ساده ولی زیبا مصمم ولی آرام مهربان ولی جدی زیرک ولی صادق عاشق ولی عاقل

بزرگترین تهدید فروپاشی خانواده ها!!

تنها جایی که باحجاب هستیم
هنگام نماز است
گویا تنها کسی که بامانامحرم است
خداست



بی بندوباری جنسی، گسترش فحشاء و فساد اخلاقی، فروپاشی بنیان خانواده، افزایش طلاق، تنوع طلبی جنسی، کاهش امنیت روانی جامعه به خصوص جوانان، افزایش سن ازدواج، افت تحصیلی و آموزشی جوانان، تضعیف اعتقادات دینی و… همه از تبعات ناگوار بدحجابی است.

از سوی دیگر بدحجابی باعث خواهد شد تا فرهنگ بیگانه با شدت هرچه تمامتر فرهنگ ایرانی اسلامی ما را مورد هجوم قرار داده و اهداف شوم دشمنان نظام مقدس و انقلاب اسلامی علیه کشور را محقق سازد.

اما نکته قابل تامل که در مقوله حجاب و عفاف باید مد نظر قرار داد این است که این دو مقوله محدودیت جنسیتی ندارد یعنی فقط مخصوص زن یا مرد نیست بلکه رعایت آن وقار، متانت و سنگینی هر دو جنس را درپی دارد اما اینکه چرا حجاب برای زنان از اهمیت بیشتری برخوردار است باید گفت که "حجاب حافظ حرمت و حیای زن است.

رعایت حجاب و عفاف در جامعه از سوی همه ی افراد به ویژه زنان موجب تحکیم بنیان خانواده و کاهش فروپاشی خانواده ها می شود.

امروزه برای زنان بینا و با انصاف جامعه ما وضعیت زن در غرب ،به مثابه یک موزه عبرت است و رشد حجاب کامل اسلامی در قلب برهنگی غربی برهانی آشکار بر انحطاط این فرهنگ و به بن بست رسیدن زن با توجه به فرهنگ برهنگی است که این امر بیشتر خواست و مورد استفاده و بهره بردن مرد ها و کمپانی ها است تا آنکه بخواهد آزادی و سعادت زن باشد و با این وجود آنچه دارد به وقوع می پیوندد انقلاب و رستاخیزی در بازگشت به خود و خداست.

بی حجابی در حقیقت به ضرر خود زن است ،یعنی اینکه مرد با دیدن زنهای آرایش کرده و بی حجاب در محیط جامعه ،نسبت به همسر خود سرد می شود و ارتباط های عاطفی که با زن های بی عفت و بی حجاب برقرار می کند منجر به قطع رابطه عاطفی بین او همسرش می شود که این سیر ،بار ها و بارها موجب فروپاشی بنیان مهم و مقدس خانواده ها شده است.

بی حجابی گرچه جذابیت اولیه برای زن دارد اما مخاطب او در جامعه که مرد است با این وجود نگاهش به زن در وحله اول ،یک نگاه جنسی و بدون توجه به مقام و شخصیت و موقعیت او خواهد بود که این امر به هیچ وجه برای یک زن متشخص خوشایند نیست.

بی حجابی به زبان ساده یعنی افتادن زن در کورس مد ها و انواع و اقسام لباس ها و آرایش هایی که باید گفت بازی کردن در زمینی است که کس دیگری برای او ترسیم کرده است و در حقیقت این امر در کنار بسیاری از چیز های دیگر ،آرامش و سلامت و حتی زیبایی را از او می گیرد ،چرا که این مد های جدید بر اساس ذائقه های مریض و ناسالم و منحرف از طبیعت بکر و زیبای زن است و تنها حاصلش ارضاء چشم مردانی است که جز آنچه برای خود می خواهند فایده ای قابل توجه به او نمی رسانند.

بی حجابی به زبان ساده عرضه جسم زن به قیمت بی توجهی به روح اوست و باید به یاد بیاوریم که لذت های جسمی بهانه ای برای زندگی انسانی است و نه زندگی بهانه ای برای رسیدن به لذت های جسمی، که همین تئوری غلط موجب شهوت پرستی ، بی دینی و بی حجابی می شود  و باید بدانیم که روح زن به خاطر لطافت های خاص زنانه از مردان به ملکوت انسانیت و فضائل زیبای انسانی نزدیک تر است و محصور کردن او در بی حجابی ها و جذابیت های جنسی ،مانع ظهور کمال انسانی و ویژگی الهی اوست.

و بی حجابی به زبان ساده ،یعنی گول خوردن زن و نمایان کردن تمام زیبایی هایی که مرد حاضر است برای کشف هر جلوه از آن بهای سنگینی را بپردازد چنانچه در همیشه تاریخ اینگونه بوده اما آنچه امروزه در زنان رواج دارد یک اشتباه تاریخی است که موجب ارزان شدن زن و در مقابل کم توجهی جدی مرد به او در یک نگاه کلان است.

حجاب و عفاف یکی از مهمترین نمادهای تمایز آشکار میان جوامع اسلامی و غیراسلامی به شمار می‌رود، در پرتو رعایت حجاب و التزام به عفاف است که شخصیت انسانی زن حفظ و زمینه‌های رشد تکامل زن و مرد در ابعاد مختلف فراهم می‌شود.

در قرآن و فرمایشات اهل بیت(ع) به رعایت حجاب و عفاف تأکید فراوانی شده است، این فرمایشات و توصیه ها به خاطر دوری جامعه از هر نوع فساد و بی‌بند و باری و سالم نگهداشتن فضای مادی و معنوی آن است.

اگر مسئله حجاب و عفاف در جامعه به فراموشی سپرده شود، ما هم همانند دنیای غرب دچار از هم پاشیدگی کانون خانواده خواهیم شد.

دنیای غرب در آرزوی داشتن یک خانواده سالم به سر می‌برد،اساس تأکید حجاب زن در جامعه به خاطر محفوظ و سالم ماندن خانواده در اجتماع است.

حتی در کشورهای غربی و کسانی که مخالف اسلام و انقلاب اسلامی هستند به سالم ماندن جامعه و خانواده پی پرده‌اند ، دنیای غرب تمام تلاش خود را برای از بین بردن کانون خانواده و جامعه ایرانی به کار برده است لذا باید در مقابل نقشه‌ها، توطئه‌ها و جنگ نرم دشمن علیه خانواده و جامعه ایرانی اسلامی خودمان دفاع کنیم.

20 توصیه ناب تغذیه‌ای از امام رضا (ع)


از نخستین کسانی که در زمینه علم پزشکی کتاب نوشته‌اند، امام علی بن موسی‌الرضا علیه‌السلام است. امام وقتی به سوی طوس می‌آمدند، در نیشابور در مجلس مأمون با جماعتی از فلاسفه و پزشکان، چون یوحنابن‌ماسویه و جبرئیل‌بن‌یخشوع و ابن‌بهله‌هندی و دیگر کسان گرد آمدند و سخن از طب به میان آمد. وقتی مأمون دراین‌باره از امام علیه‌السلام پرسش کرد،‌ حضرت فرمود: برای من به مرور زمان تجربیاتی حاصل گشته که آن را برای شما می‌نویسم. حضرت علیه‌السلام،‌ کتابی را درباره امور پزشکی نوشت و برای او فرستاد و مأمون دستور داد تا آن را با آب طلا بنویسند؛ از این رو به “رساله ذهبیه” موسوم گردید.

در ادامه، قسمتی از سخنان گوهربار حضرت امام رضا علیه‌السلام را در مورد رعایت نکات بهداشتی و حفظ سلامتی بدن آورده‌ایم. امیدواریم با توجه به توصیه‌های آن حضرت و بهره‌گیری از علوم جدید پزشکی، همیشه از بدنی سالم و به دور از هرگونه بیماری برخوردار باشید.

1. کسی که نمی‌خواهد معده‌اش آزار و آسیب ببیند، موقع غذا خوردن آب ننوشد. کسانی که هنگام غذا خوردن آب می‌نوشند،‌ دستگاه هاضمه را از ابتدای کارش،‌ ازکار بازمی‌دارند. این افراد به عارضه ضعف دستگاه گوارشی مبتلا خواهند شد؛‌ زیرا نوشیدن آب در اول غذا،‌ معده را از هم باز می‌کند و عارضه گشادی معده می‌آورد.

2. آنان که می‌خواهند از بیماری بواسیر و رنج روده‌ای و درد قسمت پشت بدن در امان باشند،‌ هر شب ده دانه خرمای برشته‌شده را با روغن گاو بخورند.

3. کسانی که به ضعف حافظه دچارند،‌ بهتر است همه‌روزه هفت مثقال کشمش سیاه ناشتا بخورند و نیز سه تکه زنجبیل که در عسل خوابانده‌اند (زنجبیل پرورده) با کمی خردل ضمن غذای روزانه خود بخورند. برای تقویت نیروی فکری خوب است که همه‌روزه سه دانه هلیله با نبات کوبیده بخورند.

4. از افراط در خوردن تخم‌مرغ بپرهیزید زیرا این افراط کبد را از عمل منظم بازمی‌دارد و در سر و معده بادهای زیان‌بخشی به وجود می‌آورد.

5. هر کس می‌خواهد در فصل زمستان از بیماری سرماخوردگی در امان بماند،‌ همه‌روزه سه قاشق عسل بخورد. آن دسته از عسل‌ها که وقتی جلوی بینی می‌گیرید،بوی تندش شما را به عطسه وا‌می‌دارد یا عسلی که آدم را دچار بی‌حالی و سستی می‌کند و آن عسلی که زبان آدم را می‌سوزاند، عسل‌های خوبی نیستند.

6. برای جلوگیری از گرمازدگی در روزهای تابستان، ضمن پرهیز از آفتاب خوردن، روزی یک عدد خیار فایده فراوانی دارد.

7. کسانی که می‌خواهند از سردرد و باد شکم در امان باشند، ماهی تازه بخورند. این کار را هم در فصل زمستان و هم در تابستان انجام دهند؛ زیرا ماهی تازه برای پیشگیری از این‌گونه دردها بسیار سودمند است.

8. آنان که می‌خواهند همیشه بانشاط باشند،‌ تا می‌توانند از شام بکاهند و شب‌ها سبک‌بار به رختخواب بروند.

9. کسانی که نمی‌خواهند گوش‌هایشان سست و فرو آویخته باشد یا این که از افتادن و بزرگ شدن لوزه‌های خود بیمناک هستند، بهتر است هر وقت که شیرینی می‌خورند، به دنبالش اندکی سرکه غرغره کنند.

10. آنان که از بادهای دردناک و شدید در بدن خود می‌ترسند،‌ هفته‌ای یک‌بار سیر بخورند.

11. آنان که به دندان خود علاقه‌مند هستند قبل از خوردن شیرینی، کمی نان بخورند؛ زیرا خرده‌های نان میان دندان‌ها را پر می‌کند و نمی‌گذارد مواد شیرین به آن‌ها آسیب برساند.

2. کسانی که از بوی بد دهان رنج می‌برند انجیر می‌تواند آن‌ها را از این رنج نجات دهد. امام رضا علیه‌السلام در این مورد فرموده‌اند: اَلتّینُ یَذهَبُ بِالبَخرِ؛ انجیر بوی بد دهان را برطرف می‌کند. علاوه بر این می‌فرمایند: «یشّد الفم و العظم» انجیر، دهان و استخوان را محکم می‌کند و درخت انجیر شبیه‌ترین گیاه به گیاهان بهشتی است.

13. در بهار گوشت‌های چربی‌دار و سایر غذاهای مخصوص زمستان را تبدیل به غذاهای سبک و معتدل و زودهضم کنید، این غذاها عبارت‌اند از: حبوبات، سبزی‌ها و میوه‌ها. در ماه دوم بهار گوشت و چربی کم بخورید و بیشتر از غذاهای با طبع سرد استفاده کنید، آب زیاد بنوشید و صبح‌ها استحمام کنید و بانشاط به تلاش مشغول شوید.

14. بهترین غذاها در تابستان میوه، شیر و سبزی‌ها و انواع نوشیدنی‌های حلال (گیاهی) هستند. حمام با آب سرد در صبح و عصر مفید است،‌ به شرطی که بلافاصله پس از کار یا پس از خوردن غذا نباشد. مصرف گوشت در این فصل مناسب نیست چون سموم آن به واسطه عرق فراوان هم دفع نمی‌شود. مصرف انواع ترشی‌ها نیز برای دفع صفرا مفید است.

15. در تابستان به دلیل گرمای هوا چربی‌های بدن آب می‌شوند؛ از این رو در پاییز نیاز ضروری به ذخیره کردن مواد چربی که مولد حرارت هستند،‌ پیدا می‌شود و باید با مصرف غذاهای مناسب آن را ذخیره کنید تا بدن خود را برای مقابله با سرمای زمستان مجهز کنید. بدن به انواع غذاهای اصلی و میوه‌هایی مانند انگور و انار نیاز دارد. همچنین استفاده از نوشیدنی‌هایی که از آن‌ها تهیه می‌کنند،‌ مفید است. به طور کلی مصرف میوه‌های ترش قبل از غذا و میوه‌های شیرین بعد از غذا مفید است.

16. در زمستان باید غذاهای پر انرژی مصرف کرد. مالیدن روغن و ماساژ استخوان‌ها در حال استراحت با روغن‌های شب بو،‌ زیتون و گل سرخ به تقویت و استحکام آن‌ها کمک می‌کند. مصرف سیر نیز هفته‌ای یک بار مفید است و موجب تحریک جنسی می‌شود. مصرف خرما گاهی با شیر و تخم‌مرغ مناسب است و از سستی اواخر و نیمه دوم زمستان و اوایل بهار جلوگیری می‌کند.

17. آنان که می‌خواهند غذایشان زود هضم شود و دستگاه هاضمه‌شان کار خود را به آسانی انجام دهد، هر وقت که می‌خواهند با شکم سیر به رختخواب بروند، به پهلوی راست بخوابند و پس از مدتی به پهلوی چپ بغلتند تا به خواب راحت فرو روند.

18. توصیه امام رضا علیه‌السلام به عنوان یک روش اصولی برای کنترل وزن کاستن از حجم غذای شام و نه ترک کامل آن است. آن حضرت می‌فرماید: کسی که می‌خواهد سالم و بدنی سبک و کم گوشت داشته باشد از شامش بکاهد.

19. امام رضا (ع) برای ماه آب که تقریباً مطابق شهریور است در طب‌الرضا می‌فرمایند: آب سی و یک روز است، بادهای سموم در این ماه شدید می‌شود. هنگام شب زکام به هیجان می‌آید باد شمال وزیدن می‌گیرد در این ماه مزاج به ترید و چیزهای مرطوب خوردن صالح و سالم می‌گردد. همان طور که اشاره شد امام رضا (ع) احتمال ابتلا به زکام در این ایام را دور از انتظار ندانسته‌اند. بنابراین یکی از ناراحتی‌های پایانی فصل تابستان ممکن است ابتلا به زکام باشد. امام رضا (ع) در بیانی دیگر برای پیشگیری از این بیماری می‌فرمایند: مَن أرادَ دَفَعَ الزُّکامِ فِی الشِّتاءِ أجمَعَ، فَلیَأکُل کُلَّ یَومٍ ثَلاثَ لُقَمِ شَهدٍ؛ هر کس می‌خواهد در همه زمستان از زکام ایمن بماند، هر روز، سه لقمه عسل با موم آن بخورد.

20. امام رضا (ع) برای ماه آب همچنین خوردن ماست را نافع دانسته‌اند و در ادامه فرموده‌اند: هر کس مایل به خوردن ماست است و نیز می‌خواهد که زیانی به او نرسد آن را با زنیان مصرف کند.

چرا حضرت معصومه(س) ازدواج نکردند؟

یعقوبی که از مورخین شیعه است می نویسد: حضرت امام موسی کاظم(ع) وصیت فرمود که دخترانش ازدواج نکنند، ولذا هیچیک از آنان ازدواج نکردند. به جز(ام سلمه)که هم ازدواج واقعی نبود، بلکه وی از مصر عازم حج بود برای اینکه در این سفر محرمی داشته باشد با پسر عمویش قاسم بن محمد بن جعفرالصادق(ع) عقد محرمیت جاری کرد.

  به گزارش حامیان  ولایت، حضرت فاطمه معصومه (س) اول ذیقعده 173 در مدینه منوره متولد شد. وی از کودکی تا جوانی تحت تربیت پدر بزرگوارش و برادر مکرّمش حضرت رضا(ع) قرار داشت و در علم و تقوا به درجات عالیه رسید. امام صادق(ع) در مقام ایشان می فرمایند: کسی که آن حضرت را زیارت کند در حالی که آگاه و متوجه شأن و منزلت او باشد بهشت پاداش اوست. (بحارالانوار، ج 48، ص 307)

در سال 201 هجری شمسی، یک سال پس از هجرت امام رضا (ع) به مشهد، امام طی نامه ای، خواهر خود حضرت فاطمه معصومه را به مشهد فرا خواندند. ایشان نیز پس از دریافت نامه با جمعی از خانواده خود راهی مشهد شدند.

مطابق روایات در میانه راه و نزدیک ساوه، مخالفین خاندان اهل بیت برای ایشان و همراهان اذیت و آزار فراوان ایجاد کردند به گونه ای که حضرت از ادامه سفر به دلیل بیماری باز ماند و از ساوه به قم عزیمت کرده و پس از 17 روز که در آنجا بستری بودند،دهم ربیع الثانی بدون آنکه برادر را ملاقات کنند چشم از جهان فرو بستند.

از جمله مهمترین سؤالات پیرامون شخصیت حضرت معصومه (س) مسئله ازدواج نکردن این بانوی گرامی است. سخنان و دلایل متفاوتی در این خصوص مطرح است:

1. یکی از نظرات مطرح در این خصوص اشاره به وصیت نامه امام موسی کاظم (ع) است.

یعقوبی که از مورخین شیعه است می نویسد: حضرت امام موسی کاظم(ع) وصیت فرمود که دخترانش ازدواج نکنند، ولذا هیچیک از آنان ازدواج نکردند. به جز(ام سلمه)که هم ازدواج واقعی نبود، بلکه وی از مصر عازم حج بود برای اینکه در این سفر محرمی داشته باشد با پسر عمویش قاسم بن محمد بن جعفرالصادق(ع) عقد محرمیت جاری کرد. (تاریخ یعقوبی جلد 3 صفحه 151)

در پاسخ و بررسی این نظریه ابتدا باید به روایاتی درباره ازدواج اشاره کرد که به راحتی نمی توان از کنار آن گذاشت. پیامبر اکرم(ص) فرمود: اَلنِّکاحُ سُنَّتی فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتی فَلیس مِنّی؛ ازدواج سنت من است؛ هر کس از سنت من رو بگرداند، از من نیست. (بحارالانوار، دارالکتب الاسلامیه، ج 103، ص 220)

زنی به امام باقر(ع) عرض کرد: من زن تارک دنیا هستم. حضرت فرمود: منظورت از ترک دنیا چیست؟ عرض کرد: نمی خواهم هرگز ازدواج کنم. حضرت پرسید: چرا؟ عرض کرد: دنبال کسب فضیلت هستم. حضرت فرمود: از این کار دوری کن. اگر در این کار فضیلتی بود، فاطمه از تو به آن سزاوارتر بود. هیچ کس نیست که در فضیلت بر او سبقت گیرد.( بحارالانوار، دارالکتب الاسلامیه، ج 103، ص 219)

آن حضرت در جای دیگر فرمود: ما بُنیَ فِی الاِسلامِ بِناءً اََحَبُّ الِی اللهِ وَ اَعَزّ مِنَ التَّزویجِ؛ هیچ بنای در اسلام محبوب تر و عزیز تر از ازدواج در نزد خداوند نیست.

از طرف دیگر، عذب بودن و مجرد زندگی کردن به شدّت نکوهش شده است. پیامبر اکرم(ص) فرمود: شَرارُکُمْ عُزَّابُکُمْ، رَکْعَتانِ مِنْ مُتَأهِّلٍ خَیْرٌ مِنْ سَبعینَ رکْعَةً مِنْ غیْرِ مُتَأهِّلٍ؛ بدترین شما، عذب ها (و بی همسران) هستند. دو رکعت نماز فرد متاهّل، بهتر است از هفتاد رکعت نماز غیر متأهل.

بر اساس این احادیث سخن یعقوبی متضاد با آموزه های اسلامی و بی پایه است زیرا امکان ندارد ائمه(ع) مخالف سیره جدشان رسول الله(ص) عمل نماید.

از سویی خود وصیت نامه امام موجود بوده و متن وصیتنامه حضرت امام موسی کاظم(ع) در طول قرنها و سالها از حوادث باقی مانده و در کتب تاریخی موجود است.

مرحوم کلینی تمام وصیت آن حضرت را در کتاب شریف کافی نقل می نماید که نوشته؛ حضرت امام موسی کاظم(ع) در این وصیت نامه پس از آنکه همه فرزندانش را به تبعیت از امام رضا(ع) فرمان داد، در مورد فرزندانش فرموده: "وان اراد رجل منهم ان یزرج اخته فلیس له ان یزوجهاالا باذنه وامره، فانه اعرف بمناکح قومه /هرکدام از آنها اگر بخواهد خواهرش را تزویج دهد، بدون اجازه‌ و فرمان امام رضا(ع)چنین حقی را ندارند، زیرا او به مصالح قومش در امر ازدواج از همه آنها آگاهتر است".
 
در جای دیگر از همین وصیتنامه می فرماید:

"ولا یزوج بناتی احد من اخوتهن من امهاتهن ولا سلطان ولا عم الا برأیه ومشورته، فان فعلوا ذلک فقد خالفوا الله ورسوله وجاهدوه فی ملکه، وهو اعرف بمناکح قومه، فان اراد ان یزوج زوج، وان اراد ان یترک ترک".
 
"هیچ یک از دخترانم را نباید برداران مادری و سلاطین و یا عموهایشان شوهر دهند، مگر با نظر و مشورت حضرت رضا(ع) اگر بدون اجازه او به چنین کاری اقدام کنند، با خدا و رسول خدا مخالفت ورزیده اند و در سلطنت خدا منازعه نموده اند. زیرا او به مصالح قومش در امر ازدواج آگاهتر است، پس هرکس را او تزویج دهد اطاعت کند و هرکسی را او تزویج نکند فرمان برد" (کافی جلد 1 صفحه 317)

در واقع امام هفتم در این وصیت نامه  به فرزندان خود اعلام می کنند که حجت خدا بعد از وی حضرت رضا(ع) است و باید در هر موردی من جمله مسئله ازدواج از آن حضرت اطاعت و اجازه بگیرند.

2. دومین دلیل که برای این امر به آن اشاره شده، نبودن هم کفو بانو در زمان ایشان است که سبب تجرد حضرت می شود.

در خصوص این دلیل دو نگاه مطرح است. نگاه نخست معتقد است که این نظریه نیز نمی تواند قابل تأیید باشد؛ زیرا اولاً سیرة ائمه اطهار این نبوده که دختران خود را به جهت پیدا نشدن همسنگ در خانه نگه دارند و مانع ازدواج آنان شوند بلکه آنان هم در قول و هم در عمل خود، مؤمن و مؤمنه را کفو یکدیگر می دانستند.

از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که آن حضرت فرمود: هر گاه کسی به خواستگاری دختر شما آمد که دینداری و امانتداری او را می پسندید (هر چند در حد دختر شما نباشد (شوهر دهید و اگر شوهر ندهید، در زمین فتنه و فساد بزرگ بر پا می شود. (بحارالانوار، دارالکتب الاسلامیه، ج 103، ص237)

اما نگاه دوم معتقد است که: با استناد به کلام پیامبر(ص) یا ائمه هدی(ع) که درباره حضرت زهرا(س) فرمودند که اگر حضرت علی(ع) نبود فاطمه(س) با کسی ازدواج نمی‌کرد، پس می‌توان معنای جدی برای آن قضیه گرفت.

این نگاه به این مسئله می پردازد که وقتی زنی با مردی ازدواج می‌کند تبعیت‌هایی را باید از مرد داشته باشد. ریاستی را باید از مرد بپذیرد که اگر آن مرد شایستگی کامل را نداشته باشد، شایسته نیست چنین ریاستی را بپذیرد. بنابراین آن کسی که در بین زن و مرد باید برای پیدا کردن کفو دقت کند زن است نه مرد. امام حسن مجتبی(ع) بنابر برخی نقل‌ها با کسی ازدواج می‌کنند که قاتل او می‌شود، این کفو نبود که هیچ بلکه نقطه مقابل هم بودند. بنابر این مهمترین دلیل ازدواج نکردن حضرت معصومه (س) نبود هم کفو است.

با وجود اینکه دو دیدگاه فوق نسبتا متضاد هستند اما بررسی دوران زندگانی آن بانو نشان می دهد چه با بودن هم کفو ایشان و چه نبود آن دلیل مهمتری در این زمینه وجود دارد که مانع ازدواج آن بزرگوار می شده است و آن اختناق حاکم بر دوران امامت امام موسی کاظم و امام رضا (علیهما السلام) بوده است.

3. مهمترین دلیل تجرد حضرت معصومه (س) و سایر خواهر های ایشان از دیگاه اکثر مورخین اختناق شدید حاکمیت عباسی بوده است.

دوران هارون الرشید دورانی است که امام هفتم با بدترین وضعیت در زندان عباسی به سر می بردند و خفقان و اختناق در عصر هارون الرشید به جائی رسیده بود که کسی جرأت نداشت به در خانه‌ امام کاظم(ع) آمد و شد کند. این وضعیت در دوران مامون نیز ادامه داشت و با وجود انکه وی به بهانه ولایت عهدی امام رضا (ع) مدعی حمایت از شیعیان بود، اما با مخالفین حکومت خود بخصوص شیعیان مخالف به شدت برخورد می کرد و گماردگان وی در سراسر حکومت عباسی شیعیان را به شدت اذیت و آزار می کردند.

لذا با وجود تأکید فراوان ائمه بر مسئله ازدواج، وضعیت خاندان اهل بیت به گونه ای نبود که دختران امام کاظم (ع) بتوانند براحتی ازدواج کنند و در نتیجه دختران ایشان مجرد مانده اند.

اگرچه همیشه برای این سوال مثل متن بالا جواب هایی قابل توجه داده شده است اما نکته ای که کمتر به آن توجه شده است الگو پذیری است که ما باید درهمه مسایل از خاندان عصمت وطهارت داشته باشیم. دراین که دردین مبین اسلام به اهمیت ازدواج و ازجمله ازدواج به موقع بسیار تاکید شده است شکی نیست اما باید توجه داشت طبق آیه قران در سوره نسا که می فرماید: مجردهای خود را به ازدواج دربیاورید اما اگر شرایطش فراهم نشد عفاف پیشه کنند.

باید درنظر داشت که همیشه بخشی ازمومنین هستند که شرایط ازدواج برای انها فراهم نمی شود به نظر می رسد برای این افراد الگو پذیری از حضرت معصومه بهترین راه رسیدن به کمال وسعادت است. چنان که تجرد آن بانو از کمالات ایشان کم نکرده و در کامل الزیارة آمده است: «عن سعد عن الرضا علیه السلام قال: یا سعد من زارها فله الجنة»

امام رضا علیه السلام فرمود: کسی که حضرت فاطمه معصومه را زیارت کند پاداش او بهشت است .

حضرت امام صادق (ع) فرمود: «تَدْخُلُ بِشَفاعَتِها شیعَتِیَ الْجَنَّةَ بِاَجْمَعِهِمْ؛ به شفاعت فاطمه معصومه، همه شیعیانم به بهشت می روند.»

عده ای نیز هستند که بهانه ازدواج نکردن خود را اینگونه عنوان میکنند که حضرت معصومه هم به دلیل نبودن همسر ایده آل از ازدواج امتناع کردند. باید توجه داشت که مجرد بودن این بانوی والامقام درسن 28 سالگی(بنابربرخی روایات) نباید بهانه ای شود تا دختران با سخت گیری های غلط، خود شرایط ازدواج را برای خود فراهم نیاورند. بلکه باید درنظر بگیرند که این بانوی والامقام بی دلیل یا بادلایل ناصحیح مثل نبودن مردهای ایده ال ازازدواج کناره نگرفتند بلکه حقیقتا این شرایط برای خود وخواهرانشان فراهم نشد واین نیز قطعا از ازمایش های تعیین کننده الهی درسرنوشت این بانو بوده است.