نیمی برای من ، نیمی برای تو

اینگونه زندگی کنیم: شاد ولی دلسوز ساده ولی زیبا مصمم ولی آرام مهربان ولی جدی زیرک ولی صادق عاشق ولی عاقل

نیمی برای من ، نیمی برای تو

اینگونه زندگی کنیم: شاد ولی دلسوز ساده ولی زیبا مصمم ولی آرام مهربان ولی جدی زیرک ولی صادق عاشق ولی عاقل

مراقبه مدیتیشن

  

        

 
۱- خنده :
خنده یک پاکسازی درونی است و باعث می شود که به این احساس برسید که هیچ چیز جدی نیست. حتی به نومیدی هایتان خواهید خندید و به دردهایتان نیز خواهید خندید. این مراقبه را هر روز صبح بعد از بیدار شدن انجام دهید. وقتی از خواب بیدار شدید. قبل از گشوده چشم هایتان بدن خود را بکشید. همة‌بخش های بدن خود را کش دهید. از این کشش احساس شادی کنید. پس از 4 – 3 دقیقه کشش در حالی که چشم هایتان هنوز بسته است خنده سر دهید. به مدت 15 دقیقه تنها بخندید. در ابتدا خنده های شما شاید مصنوعی باشد اما به مرور با انجام هر روزة این مدیتیشن خندة واقعی را بر لبان خود نشانده و شادی را با تمام وجود احساس کنید.
---------------------------------------------
 2- پیاده روی و کالبد اتری :
قدم زدن بخشی از کالبد اتری است و همة کارهای بدنی آن با کالبد اتری پیوند دارد. کالبد جسمانی این کارها را انجام می دهد اما تنها برای کالبد اتری. زمانی که به پیاده روی می روید ،‌ تنها گام بردارید. هیچ کار دیگری انجام ندهید و تنها متوجه گام های خود باشید و زمانی که گام بر می دارید، چشم های خود را نیمه باز نگاه دارید. چشم های نیمه باز جز خود راه چیز دیگری را نمی بیند و خود راه چنان یکنواخت است که به اندیشة‌ شما خوراک تازه ای نمی رساند.کالبد اتری به احساسات و عواطف شما اختصاص دارد.
 ---------------------------------------------
  3- تایید :
 حال را تأیید کن. و مطمئن شو که حال تو منفی نیست. تأییدات خویش را به شکل های متفاوت بنویس.
 به هر جا که می روی، این نکات را در جان خویش با خود ببر. از روال تنفس برای ژرف تر شدن بهره گیر.
 مثال: «مرا ترسی نیست و آزادم».
---------------------------------------------
  4- مراقبه بر مثبت :
توجه به منفی های خویش و دیگران آسان است. با توجه بر آن چه مثبت و مفید است به توازن باز گرد. در مدیتیشن خویش به مثبت ها بیاندیش. واژه گان و عبارت های مثبت را با صدای بلند یا بی صدا تکرار کن. با مثبت اندیشی، روال اندیشیدن تو تغییر می یابد .
---------------------------------------------
  5- مدیتیشن گریه :
هر یک از ما دارای گره های عاطفی بی شماری هستیم که در طی زندگی به طور آگاهانه یا ناخودآگاه وارد پهنة‌ روان مان شده اند. از کسانی رنجیده ایم اما به جای بیان ‌آن بغض های خود را فرو خورده ایم و موارد بیشمار دیگر. این گریه های نکرده و بغض های فروخورده موانعی بر سر راه شفافیت روحی ما هستند برای رهایی از این رنج های کهنه هر زمان که احساس کردید نیاز به گریه کردن دارید این کار را بدون پروا انجام دهید. هر چقدر که نیاز د ارید و هر چند روز که مایلید گریه کنید مطمئن باشید که بدن ما حد خودش را می داند. بعد از انقباض هایی که در اثر گریه در قفسة‌ سینه و ناحیة شکمی ایجاد می شود انبساط خاطر و راحتی به سراغ شما خواهد آمد. حداقل ده دقیقه در روز یا شب و طی یک هفته این مدیتیشن را انجام دهید.
---------------------------------------------
  6- مراقبه کندالینی :
کندالینی گذرگاهی است که انرژی حیات از طریق آن به چاکراها می رسد. کندالینی و چاکراها در بدن مادی جای ندارند بلکه در کالبد دوم انسان یعنی کالبد اثری جای دارند اما در کالبد جسمانی نقاط متناظری دارند. حتی نگاه کردن به تنفس برای کندالینی سودمند است. برای بیداری انرژی کندالینی این چهار مرحله را اجرا کنید:
مرحله‌ اول : 15 – 10 دقیقه بدن تان را به لرزه وا دارید. در آغاز می بایست خودتان این کار را انجام دهید اما با گذشت چند دقیقه لرزه شما را فرا خواهد گرفت.
مرحله دوم: 15 – 10 دقیقه در این زمان حرکات جنبشی یا موزون انجام دهید. این حرکات باعث می شود که احساس بی قراری از شما دور شود.
مرحله ‌سوم: 15 – 10 دقیقه نشسته یا ایستاده بی حرکت بمانید. (با چشمان بسته)
مرحله چهارم: 15 – 10 دقیقه دراز بکشید و تنها باشید. (با چشمان بسته)
---------------------------------------------
  7- تبدیل انرژی جنسی در جهت معنوی :
احساس جنسی خود را سرکوب نکنید که مشکلات عدیدة روانی آتی را به دنبال خواهد داشت. بلکه نسبت به احساس جنسی خود آگاهی و هوشیاری پیدا کنید. احساس جنسی ساز و کاری لحظه أی دارد. اگر شما در یک لحظه با این احساس همکاری نکنید از کار می ایستد. تکرار مصوت (هو) باعث می شود که انرژی کندالینی (حیات) از مرکز جنسی به طرف بالا حرکت کرده و در مسیرهای معنوی قرار گیرد. زمان تکرار مصوت هو از 5 دقیقه شروع کرده و آن را طی شب های متوالی به 10 دقیقه برسانید
---------------------------------------------
  8- مدیتیشن عبادت :
بهتر است این مدیتیشن را هنگام شب و در محلی تاریک انجام دهید و بلافاصله پس از آن آمادة خوابیدن شوید. یا می توانید آن را هنگام صبح انجام دهید ولی به هر صورت باید پانزده دقیقه پس از آن استراحت کنید. این استراحت کاملا ضروری است زیرا در غیر این صورت پس از انجام مدیتیشن احساس خلسه نخواهید کرد. حل شدن و یکی شدن با انرژی هستی، عبادت است. این حل شدن باعث تغییر شما می گردد و هنگامی که شما تغییر می کنید کل جها ن نیز برای شما تغییر می کند. هر دو دست خود را به سوی آسمان دراز کنید، کف دستانتان رو به بالا باشد و سرتان را نیز رو به بالا نگاهدارید، احساس کنید که هستی از طریق دستانتان در وجود شما به جریان در می آید. به محض این که انرژی از دستان شما شروع به جریان یافتن می کند، احساس لرزشی خفیف خواهید کرد، درست مانند لرزش برگ های درختان وقتی که نسیمی ملایم می وزد. اجازه دهید این لرزش تمام وجود و بدنتان را فرا بگیرد و سپس با تمام وجود با انرژی سرشار شده اید، سجده کرده و زمین را ببوسید. به این ترتیب به سادگی وسیله ای خواهید شد که از طریق آن انرژی الهی و آسمانی با زمین مرتبط می گردد. این دو مرحله را باید هفتبار تکرار کنید تا به این ترتیب هر هفت چاکرای شما باز و فعال گردند. البته می توانید تعداد دفعات بیشتری نیز آن را تکرار کنید ولی اگر این مدیتیشن کمتر از هفت بار انجام شود،‌ نخواهید توانست خوب بخوابید. با همین عبادت به خواب روید. به این ترتیب شما به خواب می روید ولی انرژی کسب شده در وجود شما کار خودش را انجام می دهد. این انرژی تا صبح در بدن شما جاری شده و هنگام صبح که از خواب بلند می شوید، احساس تازگی و سلامت بیشتری خواهید کرد و برای طول مدت روز این حالت در وجودتان حفظ خواهد شد و پر از انرژی و سرحال باقی می مانید.
---------------------------------------------
  9- شناور در رودخانه :
قبل از خواب چشمان خود را آرام بسته و بدنتان را شل کنید به گونه ای که هیچ تنشی در بدنتان نباشد.اکنون خیال کنید که رودخانه ای با شتاب و پر خروش در میان دو کوه جریان دارد .آن را نگاه کرده و به درونش شیرجه بزنید اما شنا نکنید.اجازه دهید که بدنتان بدون هیچ تنشی شناور شود.اکنون تنها شناور ید و دارید با آب رودخانه پیش می روید.جایی نیست که به آن برسید و مقصدی ندارید بنابر این به شنا کردن نیازی نیست خود را مانند برگی خشک احساس کنید که بی هیچ کوششی روی آب شناور است .این حس شما را با معنای "تسلیم" و" توکل" و "رها ساختن کامل "آشنا می سازد.
اثرات این مدیتیشن  
به جای شنا کردن در اقیانوس هستی در آن شناور شوید. هر گاه آماده شناور شدن باشید خود رودخانه شمارا به اقیانوس خواهد برد. خود زندگی شما را به خدا می رساند. رودخانه بدن شناور شما را با خود برده و شما شاهد آن بوده اید. در این پوچی شادی و سروری وارد می شود که آن را سرور خدایی می نامیم. اکنون دو یا سه نفس عمیق بکشید .با هر نفسی احساس تازگی و آرامش خواهید کرد.آرام آرام چشمان خود را باز کرده واز مراقبه بیرون بیایید. پس از آن بیدر نگ بخوابید و اندک اندک خواب تان به مراقبه تبدیل خواهد شد
---------------------------------------------
 
  10- دویدن و شنا کردن به عنوان مدیتیشن :
خیلی ساده و عادی است هنگامی که در حال حرکت هستید، هوشیار و آگاه باقی بمانید. هنگامی که ساکت نشسته اید به طور طبیعی وارد حالت خواب می شوید ولی هنگام حرکت آگاهی و حضور بیشتری خواهید داشت، تنها مشکل این است که حرکت نیز می تواند به عادت تبدیل شود.
یاد بگیرید چگونه می توانید بدن،‌ ذهن و روح خود را در یکدیگر ذوب کنید و به صورت واحد عمل کنید. چنین حالتی بارها و بارها برای دوندگان اتفاق افتاده است. ممکن است هرگز تصور نکرده باشید دویدن نیز می تواند نوعی مدیتیشن باشد ولی دوندگان گاهی اوقات به خوبی درک می کنند که مدیتیشن چیست. آنها از این حالت دچار شگفتی می شوند زیرا این حالت برایشان کاملاً ناخواسته است. در صورتی که تا به حال دویدن هنگام صبح وقتی هوا کاملاً تر و تازه است و همه چیز در حال بیدار شدن از خواب است را تجربه کرده باشید، ناگهان برای لحظه ای متوجه می شوید که دیگر دونده ای وجود ندارد و تنها عمل دویدن باقی مانده است. در این حالت بدن،‌ ذهن و روح شما در حال هماهنگی کامل و فعالیت با یکدیگر هستند، ناگهان در این وضعیت حال خوشی از سرور را می چشید... دوندگان به طور تصادفی چنین حالتی که در شرق توریا نامیده می شود را تجربه می کنند. ولی به طور عادی به آن توجهی نمی کنند زیرا فکر می کنند به علت تمیزی هوا یا آغاز روزی خوب یا داشتن بدنی سالم چنین وضعیتی را تجربه کرده اند.
تجربة شخصی خود من این است که اگر به این حالت توجه شود، دوندگان بیش از هر گروه دیگری می توانند به حقیقت مدیتیشن نزدیک شوند. دویدن و شنا کردن می تواند برای رسیدن به این حالت کمک فراوانی بکند. تمامی این فعالیت ها می باید تبدیل به مدیتیشن شوند. ایده های قدیمی دربارة‌ مدیتیشن که نشستن زیر درخت به حالت لوتوس مدیتیشن است را فراموش کنید. روش قدیمی نشستن به حالت لوتوس شیوه ای است که ممکن است تنها برای افراد خاص تناسب داشته باشد نه همگان. مثلاً عمل کردن براساس این شیوه برای یک کودک نوعی شکنجه است و برای فرد جوانی که سرزنده و شاد و پر از جنب و جوش است این شیوه نوعی سرکوب کردن به حساب می آید نه مدیتیشن. با دویدن هنگام صبح زود شروع کنید. درست مثل یک کودک هنگام دویدن از تمام بدن خود استفاده کنید. عمیق و از شکم خود نفس بکشید. بعد از این که خسته شدید زیر درختی بنشینید و آرام استراحت کنید. این روش مطمئناً به شما کمک فراوانی خواهد کرد.
گاهی اوقات فقط بدون کفش و با پاهای برهنه روی زمین بایستید و خنکی، نرمی، گرما یا هر آن چه زمین به شما تقدیم می کند را احساس کنید. زمین را احساس کنید و اجازه دهید انرژی آن از طریق شما جریان یابد و هم چنین انرژی شما جذب زمین گردد و بدین وسیله با زمین در ارتباط باشید.
اگر ارتباط خود را با زمین قوی کنید از ارتباط قوی تری با زندگی برخوردار خواهید شد. اگر با زمین در ارتباط باشید، با بدن خود در ارتباط بهتری قرار خواهید گرفت و بالاخره اگر با زمین ارتباط داشته باشید، حساس تر و متمرکزتر خواهید شد و این خصوصیات دقیقاً همان چیزهایی هستند که مورد نیازند. اگر پس از مدتی احساس کردید که دیگر دویدن برایتان عادی شده است و هنگام دویدن حضور و آگاهی قبل را ندارید، دویدن را متوقف و شنا کردن را شروع کنید... مسئله مهم این است که به هر صورت تحرک باعث ایجاد آگاهی و هوشیاری بیشتری می شود؛ تا هنگامی که این تحرک به شما آگاهی می دهد خوب و مناسب است، در غیر این صورت دیگر برای شما کارآیی نخواهد داشت. هرگز اجازه ندهید هیچ فعالیتی برایتان به صورت عادی و معمولی در آید .
---------------------------------------------
  11- تنفس پلی به سوی مدیتیشن :
اگر بتوانید نوع تنفستان را به گونه ای خاص تغییر دهید، ناگهان به زمان حال باز خواهید گشت.
اگر بتوانید تنفستان را به گونه ای خاص تغییر دهید، به سرچشمة‌ حیات دسترسی پیدا خواهید کرد.
اگر بتوانید نفستان را به گونه ای خاص تغییر دهید، خواهید توانست به ماورای زمان و مکان سفر کنید.
اگر بتوانید نفستان را به گونه ای خاص تغییر دهید، در این دنیا خواهید بود و در عین حال ورای این جهان را نیز تجربه خواهید کرد.
---------------------------------------------
  12- قطره دریاست :
تصویری که از خودت دادی را بر هم بزن و بار دیگر آن را از نو بساز.
قبل از به دنیا آمدنت کجا بودی؟ حتماً جایی بوده ای اما یادت نیست، روحت را می گویم. روح خدایی قبل از آن که در جسم تو دمیده شود جزیی از نیروی لایزال هستی بود و حالا متعلق به توست آیا هرگز فکر کرده ای که خدا به طور بالقوه همة‌ کمالات خود را در اختیارت قرار داده اما تو از آن بهره نمی بری. این هستة اصلی وجودی را چرا نادیده گرفته ای و چرا با وجود قدرت بیکرانی که در اختیارت است،‌ احساس خوبی نسبت به خود نداریم؟
قطره دریاست اما نمی دانی تو آن قطره ای فقط کافیست بدانی؟ چگونه؟ با مراقبه گوشه ای از زمان را انتخاب کن و به موسیقی مورد علاقه ات گوش بده. ما می خواهیم با هم تصویری زیبا از تو بسازیم. تصویری که همیشه وجود داشته ولی تو تا به حال از آن غافل بوده ای.
 
---------------------------------------------
  13- بی ذهنی :
بی ذهنی یعنی هوش و ذکاوت؛ در این مدیتیشن از شما خواسته می شود سخنانی بی معنی، ناشمرده و تند بر زبان آورید تا بدین وسیله ذهن و فعالیت آن را پشت سر گذارید.
دوستان عزیز، مدیتیشنی که هم اکنون به شما معرفی می کنم شامل سه بخش است.
بخش اول : آن همانطور که گفتم بر زبان آوردن سخنانی بی معنی، نامفهوم، ناشمرده و تند است تا بدین وسیله ذهن را پشت سر گذارید و طعمی حقیقی از وجود خود را بچشید. هر آن چه بر زبانتان می رود بگویید و با آگاهی کامل برای مدتی دیوانگی و جنون را تجربه کنید. اصلاً توجهی نکنید که آن چه می گویید دارای معنی و منطقی است یا خیر، فقط تمام آشغال های ذهنی خود را بدین وسیله بیرون بریزید و اجازه دهید فضایی خالی و شفاف در ذهن تان پدیدار شود.
در بخش دوم : این مدیتیشن طوفانی به پا شده که شما و همه چیز را همراه خود برده است. بودای حقیقی در وجود شما و در جای خود در سکون و آرامش قرار گرفته است. شما تنها در حال نظاره کردن بدن، ذهن و هر آنچه در حال اتفاق افتادن می باشد، هستید.
در بخش سوم  : هنگامی که من می گویم: «رها کنید!» تمامی بدن خود را رها کرده و بدون هر گونه دخالت یا تلاشی به زمین بیفتید. اصلاً ذهن خود را کنترل نکنید. تنها همانند یک کیسه برنج روی زمین بیفتید و کاملاً خود را رها کنید.
دستورالعمل ها :
این مدیتیشن را در ابتدا برای مدت هفت روز انجام دهید. این مدت به شما کمک خواهد کرد تا به طور کامل تأثیرات آن را تجربه کنید. می توانید برای هر بخش چهل یا در صورت تمایل بیست دقیقه وقت اختصاص دهید.
مرحله اول: سخنان بی معنی، نامفهوم و سریع یا دیوانگی آگاهانه :
نشسته یا ایستاده،‌ چشمان خود را ببندید و شروع کنید به بر زبان آوردن سخنان نامفهوم و بی معنی. هر صدایی که دوست دارید تکرار کنید ولی توجه کنید به هیچ زبان خاصی صحبت نکنید. اجازه دهید هر آن چه از درون تان بیرون می ریزد ابراز شود. همه چیز را بیرون بریزید و آگاهانه کاملاً دیوانه شوید.
در واقع با بر زبان آوردن کلمات بی معنی، الگوی ذهنی شما به هم می ریزد و می توانید ذهن خود را پشت سر گذارید. اجازه دارید هر کاری انجام دهید؛ آواز خواندن،‌ فریاد زدن،‌ صحبت کردن، پریدن، خوابیدن، نشستن، لگد زدن و یا هر کار دیگر. به هر صورت اجازه ندهید فضایی خالی در سکوت یا سکون اتفاق بیفتد. اگر نمی توانید سخنانی بی معنی بر زبان آورید تنها صدایی مثل لالالالا... را تکرا کنید ولی به هیچ وجه ساکت باقی نمانید. نکتة‌ بسیار مهم این است که اگر این مدیتیشن را با افرادی دیگر انجام می دهید به هیچ وجه در کار آنها دخالت نکنید. تنها به آن چه برای شما رخ می دهد توجه کنید و کاری به آن چه دیگران انجام می دهند، نداشته باشید.
مرحله ‌دوم: نظاره کردن :
پس از مرحلة اول کاملاً آرام و ساکت بنشینید و انرژی خود را در درون جمع کنید. اجازه دهید افکارتان از شما دور و دورتر شوند و سکوت و آرامش عمیقی که در مرکز وجودتان به وجود می آید را تجربه کنید. تفاوتی ندارد روی زمین یا روی صندلی نشسته باشید ولی مهم این است که پشت و گردن شما به هر صورت صاف باشد، بدنتان در آرامش کامل قرار داشته باشد، چشمانتان بسته و آهنگ تنفس تان طبیعی باشد.
کاملاً آگاه و هوشیار باشید و در لحظة‌ حال قرار بگیرید. همانند نظاره گری باشید که بر فراز تپه های دور دست هر آن چه در حال گذر کردن است را نظاره می کند. افکار شما دائماً به آینده یا گذشته سفر می کنند. تنها از فاصلة‌دور آنها را نظاره کنید، به هیچ وجه درگیر آنها نشوید و سعی نکنید دربارة آنها قضاوت کنید. تنها در لحظة‌ اکنون و در حال مشاهده کردن باقی بمانید. این نوع مشاهده مدیتیشن حقیقی است، آن چه مورد مشاهده قرار می گیرد اصلاً اهمیتی ندارد. به خاطر داشته باشید در افکار، احساسات و قضاوت هایی که ممکن است پیش بیایند گم نشوید.
مرحله‌ سوم: رها کردن  :
با بر زبان آوردن سخنان بی معنی و نامفهوم از شر ذهن فعال خود خلاص می شوید، هم چنین با قرار گرفتن در سکوت می توانید ذهن غیرفعال خود را نیز پشت سر گذارید و در مرحلة‌ رهاسازی خواهید توانست به ماورا این دو وارد شوید. پس از مرحلة‌ نظاره کردن، اجازه دهید بدنتان بدون هیچ گونه تلاش یاکنترلی بر روی زمین بیفتد. در حالی که به آرامی دراز کشیده اید عمل نظاره کردن را ادامه دهید،‌در عین حال آگاه باشید که شما نه بدن هستید و نه ذهن بلکه حقیقت وجودتان چیزی است جدا از این دو. همین طور که عمیق وعمیق تر به درون خویش سفر می کنید در نهایت خواهید توانست به مرکز وجود خود برسید. 
 
  14- پلک زدن :
شما همیشه مشغول پلک زدن هستید آیا می دانید این کار بسیار ساده یعنی پلک زدن می تواند یک مدیتیشن باشد؟ بله پلک زدن می تواند مدیتیشن باشد اگر آگاهانه این کار را انجام دهید.شما می بایست پلک زدن خود را با چشم درون ببینید. هنگام این مدیتیشن به هیچ چیز جز پلک زدن خود توجه نکنید.به روح خود فرصت دهید تا به عنوان یک مشاهده گر شاهد پلک زدن چشم فیزیکی شما باشد. هنگام این مدیتیشن فقط باز و بسته شدن چشمها و دور و نزدیک شدن پلک ها از هم را مشاهده کنید. هوشیاری از هر حرکت بدن به شما فرصت زندگی در لحظه را می دهد.(زمان مدیتیشن ده دقیقه به مدت ده روزاست که می توانید قبل از خواب آن را انجام دهید.)
---------------------------------------------
  15- وحدت با هستی :
هنگام این مدیتیشن تصور کنید که نیروی الهی در حال گذشتن از درون شماست و می خواهد از زبان شما سخن بگوید. چشم ها در سراسر این مدیتیشن باید بسته باشد:
1– آرام نشسته و به موسیقی گوش کنید (10 دقیقه)
2 بدون موسیقی با گفتن آرام لا…. لا….. لا شروع کنید. بعد از چند روز واژه های بیگانه به لبان تان خواهد نشست. اگر واژة دیگری به سراغ تان نیامد همین لا….. لا….. لا را تکرار کنید . (10 دقیقه)
3– 10 دقیقه بایستید و اجازه دهید نیروی الهی در بدن تان جریان پیدا کند. اجازه دهید بدن شما آهسته و آرام به جنبش درآید. خود را تکان ندهید. اجازه دهید که نیروی درونی شما را به جنبش درآورد. (10 دقیقه)
4– دراز کشیده و آرام شوید. (10 دقیقه)
---------------------------------------------
  16- بیرون ریختن نگرانی ها :
هرگاه احساس کردید که ذهن تان آرام نیست و نگران هستید،‌ ابتدا عمیقا عمل باز دم را انجام دهید. همیشه با بازدم شروع کنید و تا آن جا که می توانید عمیقا عمل بازدم را انجام دهید و تمامی هوای موجود در ریه هایتان را بیرون بریزید.
با بیرون ریختن این هوا، حالات و احساسات شما نیز بیرون می ریزند، زیرا همه چیز با تنفس شما ارتباط دارد. سپس هنگامی که شکم شما به علت بازدمی عمیق تو رفته است برای چند ثانیه صبر کنید و بعد از آن عمل دم را به طور عمیق انجام دهید. دوباره برای چند ثانیه صبر کنید . مدت زمان توقف میان دم و بازدم در این تکنیک باید مساوی باشد. به همین ترتیب دم و بازدم خود را ادامه دهید و از تنفس خود یک ریتم بسازید. بلافاصله احساس خواهید کرد تمامی وجود شما تغییر کرده است، حالت قبلی شما دیگر ناپدید شده و حال جدیدی بر وجودتان حاکم شده است. در این حالت شما دیگر نگران نیستید و آرامش زیبایی بر وجودتان حاکم می شود.
---------------------------------------------
  17- مراقبه پر :
چشمان خود را قبل از خواب به آرامی ببند. تصور کن شاهد این صحنه هستی. دهان های زیادی مشغول حرف زدن دربارة‌ تو هستند . عده ای تو را تأیید و عده ای دیگر تحقیرت می کنند تو به هیچ کدام از اینها نیاز نداری چون روح خدایی تو معیارهای والای کمال روحانی را در خود دارد. کافیست به آنها فرصت بروز بدهی. حالا تو شاهد هستی که نظرات دیگران به شکل پرها بازی می کنی و آنها را به سمت صاحبانشان بر می گردانی. تو شاهدی که چگونه پرها از تو دور می شوند و به روی زمین دور و برت می افتند. تو قبلاً تأیید را از خداوند گرفته ای. او تو را به عنوان یک انسان پذیرفته و امکان زندگی در این دنیا را برایت مهیا کرده و به جای چشم دوختن به دیگران به درونت سفر کن و برای تأیید یا تکذیب اعمال و حرفهایت فقط به معیارهای روحانی درونی ات رجوع کن. وقتی با معیار عشق خود را سنجیدی آن گاه اعمالت الهی می شود.
---------------------------------------------
  18- بیرون ریختن حالات و احساسات مختلف :
هرگاه احساس کردید که ذهنتان آرام نیست و تشویش و نگرانی دارد؛ ابتدا عمیقاً عمل بازدم را انجام دهید ـ همیشه با بازدم شروع کنید ـ تا آنجا که می توانید عمیقاً عمل بازدم را انجام دهید و تمامی هوای موجود در ریه هایتان را بیرون بریزید. با بیرون ریختن این هوا،‌ حالات و احساسات شما نیز بیرون می ریزند زیرا همه چیز با تنفس شما ارتباط دارد. سپس هنگامی که شکم شما به علت بازدمی عمیق تو رفته است برای چند ثانیه صبر کنید و بعداز آن عمل دم را به طور عمیق انجام دهید. دوباره برای چند ثانیه صبر کنید. مدت زمان توقف میان دم و بازدم در این تکنیک باید مساوی باشد.
به همین ترتیب دم و بازدم خود را ادامه دهید و از تنفس خود یک ریتم بسازید. بلافاصله احساس خواهید کرد تمامی وجود شما تغییر کرده است، حالت قبلی شما دیگر ناپدید شده و حال جدیدی بر وجودتان حاکم شده است.
---------------------------------------------
  19- حسادت هرگز :
کدام گل را دیده ای که با چشم حسادت به دیگر گل ها نگاه کند. کدا م درخت را دیده ای که باچشم حسرت به درخت دیگر نگاه کند. کدام کوه در برابر کوه دیگر احساس حقارت کرده و کدام رودخانه با دیدن رودخانه ای بزرگتر غمگین شده و از جریان باز ایستاده؟ به طبیعت خوب نگاه کن هیچ گیاهی را پیدا نمی کنی که شبیه دیگری باشد و در عین حال هیچ گیاهی را پیدا نمی کنی که دلش بخواهد جای دیگری باشد.
اما ما انسانها چه؟‌ دائم با چشمان خود در حال دیدن دیگران هستیم و از این کار هدفی نداریم جز این که معیاری برای سنجش خود داشته باشیم. و عجبا که اکثر این سنجش ها معطوف به ظاهر است. چرا فکر می کنی زشت هستی و معیارت برای زیبایی چیست؟ حالا چشمانت را آهسته ببند می خواهم تو را با خود به یک مدیتیشن دعوت کنم:
فرض کن تو قدرت آن را پیدا کرده ای که همة‌ آدم ها را از بالا ببینی. تو مشغول پرواز در آسمان هستی هیچ کس تو را نمی بیند. قرار است دنیای واقعی را ببینی. این فرصت خیالی را داری که همه آدم ها، زن ها و مردها و بچه ها را در یک لباس یک شکل و یک رنگ ببینی. آنها همگی مدل موهایشان شبیه هم است و هیچ وسیلة‌ تزیینی و آرایشی را به کار نبرده اند. به هر شهر و دیاری که سر می زنی همه یک شکل اند. حتی خود تو هم مثل آنها لباس پوشیده ای و مدل موهایت مثل آنهاست. حتی آدم هایی که زیباترین تصویر را در ذهن تو ساخته اند و در مقایسة‌ با آنها احساس می کنی که زشت هستی. آنها بدون آرایش و بدون لباس های رنگارنگ وسایل تزیینی خیلی ساده به نظر می آیند نه؟ چه ویژگی در آنها می بینی که در خودت نمی بینی؟
وقتی از لباس و وسایل تزیینی و آرایش آدم ها بگذری و خودشان را ببینی با بدن های چاق، لاغر،‌ کوتاه یا بلندی روبه رو می شوی که چندان تفاوتی با هم ندارند و استثناء در میانشان خیلی کم است. حالا که شبیه اکثر آدم های روی کرة‌ زمین هستی باز هم احساس زشتی می کنی؟
اما همین آدم های یک شکل هر کدام رابطه ای ویژه با خد دارند و هیچ کدام شان شبیه آن دیگری نیست. روح خدایی در وجود همة‌ انسانها وجود دارد بنابراین هیچ انسانی نمی تواند زشت باشد چرا که خدا زیباست. اگر ظاهر همة‌ انسانها را کنار بزنی به روح مشترکی می رسی که از خدا به آنها رسیده. تو قبل از به دنیا آمدن به خدا قول دادی که کاری را به انجام برسانی کاری که در این دنیا بر دوشت گذاشته شده بود و خدا خواست که از طریق تو آن کار انجام شود. اگر فراموش کرده ای صبر داشته باش ما با کمک هم آن را یادت می آوریم. 
20- انتخابی پر شور :
کاری را برگزین یا موجب کاری باش که سخت بدان دل بسته یی. وقت و نیروی خود را در این راه صرف کن، دل و جان بدان بسپار. به هنگام پرداختن به چنین کاری، هیچ چیز مهم نیست. زمان می گذرد،‌ بی آن که گذر زمان را حس کنی.
چنین کاری با خرسندی و رضایت همراه است .
---------------------------------------------
  21- تنفس :
قبل از خواب به مدت ده دقیقه چشمانت را ببند و چند لحظه با چشم درون دم و باز دم خود را مشاهده کن. .چند نفس عمیق بکش و فقط به هوایی که از طریق بینی وارد ریه هایت می شود نگاه کن.هوا چند لحظه در ناحیه شکمی نگه داشته شده و سپس به بیرون فرستاده می شود. به برآمدگی شکم وقتی هوا وارد آن میشود نگاه کن و به فرو رفتگی شکم وقتی از هوا از آن خارج می شود.به نفس کشیدنت به عنوان یک مشاهده گر درونی نگاه کن و به اکسیژن که انرژی حیات را به تو منتقل می کند.چند نفس عمیق بکش و جز مشاهده نفس کشیدنت کاری نکن .حالا چشمهایت را باز کن. تو با هر نفس عمیق مقدار زیادی اکسیژن مقداری انرژی حیات به داخل سلولهای خود فرستادی و برای اولین بار آگاهانه نفس کشیدی.تو نفس کشیدنت خود را دیدی و این یک مدی تیشن است. ازاین که قادر هستی نفس بکشی از خدا تشکر کن.
---------------------------------------------
  22- موقع عصبانیت چگونه خشم خود را کنترل کنیم؟
واژة‌ «هو» را با بازدم بیرون دهید گویی که چیزی دفع کردنی را رها می کنید، مثل این که از خود چیزی را بیرون می اندازید و ذهن بی خوراک می شود. بدین ترتیب خشم نمی تواند جذب بدن شما شود. زمانی که خشمگین هستید واژة «هو» را به کار برید. ثانیه هایی بیش نخواهد گذشت که از هر خشمی رها می شوید .
---------------------------------------------
  23- با انتشار امواج عشق جذاب تر شوید :
تو مشغول تماشای این صحنه هستی. به خودت نگاه کن یک گل شده ای. گلی زیبا و خوشبو. آنقدر خوشبو که عطر رایحه اش در سراسر باغ پیچیده و هر کس از کنارش می گذرد جذب این رایحه می شود. تو به آن گل خوشبو به خودت نگاه می کنی که از خودش عطر عشق ساطع می کند. برای گل فرقی نمی کند که چه کسی در رهگذرش قرار گیرد و حتی وقتی تنهاست و کسی نیست عطر افشانی می کند. تو آن گل هستی و در همه حال مشغول انتشار امواج خوشبوی عشقی و با نثار آن بیشتر از عشق سرشار می شوی. تو در زندگی مثل این گل هستی و همیشه حتی وقتی تنهایی از خود امواج عشق را به بیرون می فرستی شاهد باش که چگونه امواجی که از تو به بیرون سرریز می کنند مثل نیروی جاذبه دیگران را به سویت جذب می کنند. تو دیگران را در میدان مغناطیسی عشق قرار می دهی و امواج عشق چهره ای زیبا و جذاب از تو می سازد.
---------------------------------------------
  24- منتظر تأیید دیگران نباش‌، به تحقیر دیگران اهمیت نده :
ذهن تو از کودکی تا به حال توسط دیگرانی که بیرون از وجودت هستند شرطی شده و تو برای آن که بدانی آدم خوبی یا بدی هستی به نظرات دیگران وابسته شدی. تو بارها به خاطر کارهایی که دیگران بد دانسته اند تنبیه و تحقیر شده ای و اگر حتی پنهانی توانسته ای آنها را انجام دهی عذاب وجدان راحتت نگذاشته. هم چنین کار خوب را دیگران برایت تعریف کرده اند اما همة تأییدها و تحقیرها مطابق معیارهای متغیر ذهنی انجام می شوند در حالی که تو فقط ذهن نیستی و ذهن به عنوان یک ابزار در خدمت توست تا بتوانی به وسیلة‌ آن به بالاتر از ذهن دست یابی. حالا به عنوان یک شاهد به خودت نگاه کن که چگونه به دهان دیگران چشم دوخته ای که تأیید یا تحقیرت کنند امواجی را ببین که از سوی دیگران به سمت تو می آیند تو نه آن تأییدها هستی و نه آن تکذیب و تحقیرها اینها فقط افکاری هستند که از سمت دیگران به صورت امواج شنیداری و دیداری به سمت تو می آیند. تو می توانی تمام این حرفها را بشنوی و درک کنی اما آن حرفها. تو شاهد باش که در برابر افکار دیگران منفعل نیستی تو با معیارهای روحی درونی می توانی نسبت به افکار و اعمالت کنترل داشته باشی. تو نه کارهای خوبی که کرده ای هستی و نه کارهای بدی که انجام داده ای. شاهد باش که این تو این اعمال و افکار نیستی و به عنوان شاهد فقط آنها را ببین و هیچ قضاوتی درباره شان انجام نده فقط به آنها نگاه کن. حالا تو از بالا به همه چیز نگاه می کنی و به راحتی می توانی بر جنبه های مثبت و منفی خویش آگاهانه اشراف داشته باشی.
۲۵ - چه موقع غذا در بدن سم می شود؟
غذا هر چقدر هم خوب باشد اگر با بازدم آن را بخورید برای بدن خوراک نخواهد شد. غذا را هنگام فرو بردن دم به دهان خود بگذارید و بخورید و زمانی که نفس خود را بیرون می دهید، اجازه دهید که در روند خوردن شکافی پدید آید. بدین گونه از غذای بسیار کم می توانید زندگی بیشتری به دست آورید.
---------------------------------------------
  26- مدیتیشن سازگاری :
چشمان خود را قبل از خواب به آرامی ببندید. اتاق ساکت و تاریک است. شما تنها کسی هستید که بر روی کره زمین باقی مانده اید. هیچ کس جز شما در دنیا وجود ندارد. شما با آسمان پهناور آبی و گسترة‌ خاکی و آبی زمین تنها هستید. هیچ انسانی وجود ندارد که با او حرف بزنید. پدر،‌ مادر، برادر،‌خواهر،‌ دوستان، اقوام،‌ همکاران همه از دنیا رفته اند. هیچ کس نیست که به او محبت کنید یا به شما محبت کنند هیچ کس نیست با او حرف بزنید. با او دعوا کنید. بخندید یا گریه کنید.
شما تنهای تنها هستید. دیگر نیازی نیست برای خوشایند دیگران کارهایی را که دوست ندارید انجام دهید و تنها کارهایی را که قلباً دوست دارید، انجام می دهید. کسی نیست که به او حسادت کنید. هیچ کس نیست بتوانید خودتان را با او مقایسه کنید. نیازی به خودنمایی ندارید چون کسی نمانده شما را ببیند. نیازی به رقابت با کسی ندارید چون تنهای تنها هستید. همة‌ آنها که دوستشان داشتید و کسانی که احساس خوبی نسبت به آنها نداشتید همه مرده اند. شما تنهای تنها هستید، بدون آدم های خوب یا بد . شما برای ادامه زندگی نیاز به رابطه با کل هستی را دارید و کل هستی خوب و بد را با هم دارد. انتخاب فقط یکی مقدور نیست. عشق و تنفر، خشم و بخشش امتداد همند. شما زندگی را همین طور که هست با اجزاء خوب و بدش مشاهده می کنید. حالا سه نفس آرام بکشید و چشمان خود را باز کنید. دنیا و آدم ها همه سر جایشان هستند. شما از یک سفر درونی بازگشته اید. اعضای خانواده شما و دیگران همه زنده اند. درباره آنها قضاوت نکنید و شاهد بودنشان باشید.
---------------------------------------------
  27- بر چسب های عاطفی :
فهرستی از حالت های عاطفی فراهم کن؛ چونان: خشم، حسد، نفرت، نومیدی و اندوه. اندیشهء فراسوی این حالات عاطفی چیست؟ به بیم ها و سدهایی که عواطف منفی پدید می آورند توجه کن.
---------------------------------------------
  28- جدا کردن افکار منفی  : 
چشمان خود را ببند. پاییز است تو درحال مشاهدة‌ خودت هستی که در باغی پر درخت زیر درختی نشسته ای. برگ های زیادی زیر پایت ریخته اند. نسیم ملایمی می وزد و برگ های سست را از درخت ها جدا می سازند. وقتش رسیده مثل این درخت افکار منفی که دربارة‌ خودت داری مثل برگ های همین درخت از خود جدا کنی. پاییز افکار منفی ات فرا رسیده و تومی خواهی با جدا کردن این افکار بار دیگر به وجودت فرصت دهی که با افکاری سبز و مثبت شاداب و باطراوت شود. تو جدای از افکارت هستی. با جریان این افکار شناور نباش فقط از آنها آگاه شو، تو جدای از این افکار هستی تو به وجود آورندة این افکار نیستی بلکه تنها شاهد آنها هستی. شاهد سبز شدن، زرد شدن و خالی شدن افکار در خودت باش و همة آنها را بپذیر «زندگی مانند نقشی که بر آب می کشی محو می شود.» تو فراتر از ذهنت هستی و از آن مجزایی فقط از این موضوع آگاه شو.
---------------------------------------------
  29- مدیتیشن مرگ :
قبل از خواب در سکوت و تاریکی چشم های خود را بسته و اجازه دهید بدن تان از همه رو وانهاده شود.شما مشغول تماشای مراسم دفن خویش هستید.بدن شما در کفن پیچیده شده و شما آنرا مشاهده می کنید. عده ای در کنار شما ایستاده و نشسته مشغول گریه و زاری هستند.قبر شما آماده است و تا چند لحظه دیگر در آن قرار می گیرید. حالا چند نفر شما را بلند کرده و در قبر قرار می دهند.تخته سنگی روی شما گذاشته می شود .شما شاهد مدفون شدن خود هستید.آرام آرام خاکها به روی شما ریخته می شوند و شما زیر خاک دفن می شوید. کم کم همه کسانی که در اطراف قبر شما هستند پراکنده می شوند و شما وگورستان خاموش تنها می مانید.تمام اینها را حس کنید .ببینید که همه چیز آرام شده است.این تجربه جدایی از دنیا را به یاد آورید چرا که مراقبه نوعی مردن است.
اکنون چشمان خود را بسته نگه داشته و از همه رو آرام گیرید. نیاز ندارید کاری انجام دهید .پیش از به دنیا آمدن تان چیز ها سر جای خود بودند و اکنون که مرده اید آنها باز هم بدون شما به کار خود ادامه می دهند.مقاومت نکنید.هر چیزی همانطور ادامه می یابد که قرار است ادامه یابد.بدون شما آسمان باز هم آبی است سبزه سبز است پرنده ها آواز می خوانند و... در شما هیچ مقاومتی نیست.شما تسلیم هستید.حالا درون شما اتفاقاتی در حال رخ دادن است.همه چیز هایی که مایه دردسر و ناراحتی شما را فراهم آورده اند اکنون به دیده شما طبیعی جلوه می کنند. اکنون شما با هیچ چیز سر جنگ ندارید و با چیز ها همان گونه که هستند احساس شادمانی می کنید.
شما از مرگ فرار نکردید بلکه در مرگ حل شده اید. هر چیزی را که سعی می کنید نجات دهید بی شک خواهد مرد و چیزی که قرار است جاویدان بماند بی هیچ تلاشی جاویدان خواهد ماند. شما وقتی آرام می شوید که نا آرامی را پذیرا شوید و وقتی متوجه مو هبت زندگی می شوید که مراقبه مرگ را انجام دهید. اکنون سه نفس آرام بکشید .با هر نفسی احساس تازگی و شادابی خواهید کرد .شما زند هستید و نفس می کشید.آرام آرام چشمان خود را باز کرده و از این مراقبه بیرون بیایید.
---------------------------------------------
  30- مدیتیشن جلوگیری از پرخاشگری :
هنگام خشم شما به نفس بیشتری نیاز دارید. تنها از این وضع آگاه باشید و بدانید که هنگام عصبانیت شکل تنفس شما تند می شود. اگر در همان لحظه شما شروع کنید به آهسته نفس کشیدن بلافاصله اندیشة‌ شما نیز تغییر خواهد کرد. چون ارتباط مستقیمی بین نفس و اندیشه وجود دارد. با تغییر شکل نفس کشیدن از فکری که باعث خشمگینی شما شده دور می شوید. پذیرفتن خشم و نگاه کردن به آن و حالت های فیزیکی بدن به هنگام خشم باعث می شود که آگاهانه با پدیدة‌ خشم روبرو شده و آن را تحت کنترل خود در آورید.
 
نظرات 3 + ارسال نظر
نونوچه سه‌شنبه 9 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 09:33 ب.ظ http://nonoche.blogsky.com

سلاممممممممممممممممممممممممممم سارایی
مرسی از حضور سبزت...
وب مثبتی دارید...
در پناه حق شاد و پیروز باشید...

رضا چهارشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 01:51 ب.ظ http://shieh.blogsky.com

سلام
خوبی ...
وبلاگ مفیدی داری ...
هروز اپ میکنی ....
ارزوی موفقیت برای شما از درگاه خدا خواستارم....



خدا نگهدار

سمانه یکشنبه 28 شهریور‌ماه سال 1395 ساعت 07:13 ب.ظ

سلام دوست عزیزم
وقتت به خیر و خوشی
دوست گلم ممنون بابت نوشته های انرژی بخشت ... خیلی به دردم خورد... خیلی گلی... مراقب خودت باش. دوست دارم عزیزم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد