برخی افراد برای رهایی از هزینههای سنگین درمان به مصرف خوراکیهای طبیعی روی میآورند تا از ابتلا یا پیشرفت بیماریها پیشگیری کنند. واقعا وقتی میشود با صرف هزینهای اندک از شر برخی بیماریها خلاص شد، چرا باید هزینههای سنگین درمان را متحمل شد؟ شناخت خواص خوراکیهای طبیعی در دسترس و ارزانقیمت میتواند به شما کمک کند که گاهی زودتر به داد خودتان برسید. البته ناگفته نماند که برای انجام هر یک از این روشها باید نظر پزشک را هم جویا شوید و از درمانهای خودسرانه پرهیز کنید تا گرفتار عوارض ناخواسته این درمانهای طبیعی نشوید.
1. لیمو و جای جوش : دکتر آدری کیونین، متخصص پوست ومو میگوید: شما میتوانید برای از بین بردن جای جوشهای صورتتان، روزی 10 تا 15 دقیقه یک قطعه لیمو ترش تازه را روی پوستتان بگذارید و بعد از 12 هفته از داشتن پوستی صاف و شفاف لذت ببرید. اسید موجود در آب لیمو ترش سبب از بین رفتن جای جوشها می شود. ولی اگر پوست خشکی دارید، بهتر است از این روش استفاده نکنید.
2. سرکه سیب و ضربدیدگی : محققان میگویند سرکه سیب یکی از موثرترین مواد برای مبارزه با بیماریهای التهابی است. بنابراین اگر قسمتی از بدنتان دچار ضربدیدگی شده و ورم کرده است، روزی چند نوبت یک دستمال پارچهای را به سرکه سیب آغشته کنید و روی قسمت متورم بمالید، یا روزی دو بار خمیری متشکل از سرکه سیب و سفیده تخم مرغ را به مدت یک ساعت روی بخش ضربدیده بگذارید.
3. زنجبیل و دل درد : این گیاه معجزهگر بهترین درمان برای دل دردهای ساده و حتی دل دردهای دوران بارداری و قاعدگی است. مطمئن باشید که اگر دلدرد به سراغتان بیاید، با نوشیدن روزی دو لیوان دم کرده زنجبیل میتوانید از دست آن خلاص شوید. برای درست کردن دم کرده زنجبیل هم کافی است یک قاشق غذاخوری زنجبیل تازه را در یک قوری آب داغ بریزید و 10 دقیقه منتظر شوید تا خوب دم بکشد و آماده نوشیدن شود.
4. عسل و خراش پوستی : این خوراکی شیرین و خوشمزه، حاوی دو ماده موثر و مفید برای درمان زخمهای ناشی از بریدگی یا خراش است؛ شکر برای از بین بردن رطوبت و در نتیجه از بین رفتن باکتریها و پراکسید هیدروژن برای ضدعفونی کردن. پس شما میتوانید برای درمان بریدگی های سطحیتان به سادگی از این ماده شفابخش استفاده کنید.
5. نمک و پای ورزشکاران : یکی از مشکلاتی که اکثر ورزشکاران و گاهی افراد غیر ورزشکار با آن دست به گریباناند، مشکلات مربوط به پاهاست. تعریق بیش از حد و بوی نامطبوع پا، به وجود آمدن قارچهای پوستی بین انگشتان پا و سفتی پوست به خصوص در پاشنه و انگشت شست پا، از جمله ی این مشکلات هستند. دکتر سوزان لوین، متخصص بیماریهای داخلی، به کلیه افرادی که به نوعی با هر کدام از این مشکلات درگیر هستند توصیه میکند روزانه 5 تا 10 دقیقه پاهایشان را در محلولی حاوی یک لیتر آب گرم و دو قاشق چایخوری نمک، قرار دهند.
6. روغن زیتون و اگزما : خشکی و خارش شدید پوست در بیماری اگزما بسیار آزار دهنده است. اگر از این بیماری پوستی رنج میبرید و داروهای شیمیایی هم حساسیت پوستتان را بیشتر کرده اند، میتوانید روزی چند نوبت یک قاشق چایخوری روغن زیتون را روی هر 5/2 سانتیمتر از پوست مبتلا بمالید و اگر بیماریتان شدید و پیشرفته است، منطقه چرب شده را با یک پوشش پلاستیکی هم بپوشانید.
7. شیر و آرامش : دکتر برنارد ویتون، روانپزشک، میگوید: اگر میخواهید پیش از خوابیدن به آرامش کامل برسید و با ذهنی آرام یک خواب لذتبخش را تجربه کنید، نیم ساعت قبل از خواب یک لیوان شیر گرم بنوشید. اسیدآمینهای به نام تریپتوفان در شیر وجود دارد که باعث ایجاد حس آرامش میشود.
8. دم کرده بابونه و میخچه : دکتر لوین می گوید: آسانترین راه برای از بین بردن میخچه پا این است که روزی دو ساعت آن را در دم کرده ی بابونه قرار دهید. این دم کرده گیاهی، بهترین ماده برای نرم کردن پوست سفت شده هم به شمار میآید. در ضمن اگر دیدید پوستتان بعد از قرار گرفتن در دم کرده بابونه رنگ گرفت، اصلا نگران نشوید. مقداری آب ولرم و صابون ملایم میتواند مشکل شما را خیلی سریع حل کند.
9. جوش شیرین و عفونت ادراری : به گفته دکتر لارین گیلاسپای، اورولوژیست، جوش شیرین با قلیایی کردن محیط مثانه باعث جلوگیری از تکثیر باکتریها میشود، بنابراین اگر به عفونت دستگاه ادراری مبتلا شدهاید و به پزشک هم دسترسی ندارید، روزی یک لیوان آب که با یک چهارم قاشق چایخوری جوش شیرین مخلوط شده است را بخورید و در اولین فرصت ممکن به پزشک مراجعه کنید.
.:: درمانی ساده برای پوکی استخوان ::.
پوکی استخوان یا بیماری خاموش چهارمین عامل مرگ و میر در جهان شناخته شده و از هر 4 زن بالای 25 سال 1 نفر مبتلاست. اخیراً یک درمان ساده و عالی برای آن پیدا شده، این راه حل نتیجۀ 7 ماه تحقیق در بیمارستان بقیه الله اعظم است. هر روز صبح ناشتا 3 قاشق مرباخوری پودر سنجد (شامل پوست، گوشت و هسته) را در یک لیوان شیر داغ زده و نوش جان کنید. از عطاری های مطمئن فقط این پودر را خریده و در یخچال نگه داری کنید.
پاسخ آیتالله بهجت درباره وجود امام زمان(عج) در جزیره برمودا
ادامه مطلب ...
آدم های موفق خودشان را با افرادی که با آنها هم فکر هستند، متحد میکنند. آنها اهمیت و ارزش قسمتی از یک گروه بودن را میدانند و می توان گفت آدم های موفق 30 فرق کلی با دیگران دارند که دانستن آنها بد نیست :
۱. از خودشان مطمئن هستند.
/span>2. فرصتهایی را میبینند و پیدا میکنند که دیگران آنها را نمیبینند.
3. از مشکلات درس میگیرند، در حالی که دیگران فقط مشکلات را میبینند.
4. روی راهحلها تمرکز میکنند.
5. هوشیارانه و روشمندانه موفقیتشان را میسازند، در زمانی که دیگران آرزو میکنند موفقیت به سراغشان آید.
6. مثل بقیه ترسهایی دارند ولی اجازه نمیدهند ترس آنها را کنترل و محدود کند.
7. سوالات درست را به شیوه صحیح از خود میپرسند. سوالهایی که آنها را در مسیر مثبت ذهنی و روحی قرار میدهد.
8. به ندرت از چیزی شکایت میکنند و انرژیشان را به خاطر آن از دست نمیدهند. همه چیزی که شکایت کردن باعث آن است فقط قرار دادن فرد در مسیر منفیبافی و بیثمر بودن است.
9. سرزنش نمیکنند (واقعا فایدهاش چیست؟) آنها مسوولیت کارهایشان و نتایج کارهایشان را تماما به عهده میگیرند.
10. وقتی ناچارند از ظرفیتی بیش از حد ظرفیتشان استفاده کنند همیشه راهی را برای بالا بردن ظرفیتشان پیدا میکنند و بیشتر از ظرفیتشان از خود توقع دارند. آنها از آنچه دارند به نحو کارآمدتری استفاده میکنند.
11. همیشه مشغول، فعال و سازنده هستند. هنگامی که اغلب افراد در حال استراحت هستند آنها برنامهریزی کرده و فکر میکنند تا وقتی که کارشان را انجام میدهند استرس کمتری داشته باشند.
12. خودشان را با افرادی که با آنها هم فکر هستند، متحد میکنند. آنها اهمیت و ارزش قسمتی از یک گروه بودن را میدانند.
13. بلندپرواز هستند و دوست دارند حیرتانگیز باشند. آنها هوشیارانه انتخاب میکنند تا بهترین نوع زندگی را داشته باشند و نمیگذارند زندگیشان اتوماتیکوار سپری شود.
14. بهوضوح و دقیقا میدانند که چه چیزی در زندگی میخواهند و چه نمیخواهند. آنها بهترین واقعیت را دقیقا برای خودشان مجسم و طراحی میکنند به جای اینکه صرفا تماشاگر زندگی باشند.
15. بیشتر از آنکه تقلید کنند، نوآوری میکنند.
16. در انجام کارهایشان امروز و فردا نمیکنند و زندگیشان را در انتظار رسیدن بهترین زمان برای انجام کاری از دست نمیدهند.
17. آنها دانشآموزان مدرسه زندگی هستند و همواره برای یادگیری روی خودشان کار میکنند. آنها از راههای مختلفی مثل تحصیلات آموزشگاهی، دیدن و شنیدن، پرسیدن، خواندن و تجربه کردن یاد میگیرند.
18. همیشه نیمه پر لیوان را میبینند و توانایی پیدا کردن راه درست را دارند.
19. دقیقا میدانند که چه کاری باید انجام دهند و زندگیشان را با از شاخهای به شاخهای دیگر پریدن از دست نمیدهند.
20. ریسکهای حسابشدهای انجام میدهند؛ ریسکهای مالی، احساسی و شغلی.
21. با مشکلات و چالشهایی که برایشان پیش میآید سریع و تاثیرگذار روبهرو میشوند و هیچ وقت در مقابل مشکلات سرشان را زیر برف نمیکنند. با چالشها روبهرو میشوند و از آنها برای پیشرفت خودشان بهره میبرند.
22. منتظر قسمت و سرنوشت و شانس نمیمانند تا آیندهشان را رقم بزند. آنها بر این باورند که با تعهد و تلاش و فعالیت، بهترین زندگی را برای خودشان میسازند.
23. وقتی بیشتر مردم کاری نمیکنند؛ آنها مشغول فعالیت هستند. آنها قبل از اینکه مجبور به کاری بشوند، عمل میکنند.
24. بیشتر از افراد معمولی روی احساساتشان کنترل دارند. آنها همان احساساتی را دارند که ما داریم ولی هیچگاه برده احساساتشان نمیشوند.
25. ارتباطگرهای خوبی هستند و روی رابطهها کار میکنند.
26. برای زندگیشان برنامه دارند و سعی میکنند برنامهشان را عملی کنند. زندگی آنها از کارهای برنامهریزی نشده و نتایج اتفاقی عاری است.
27. در زمانی که بیشتر مردم به هر قیمتی میخواهند از رنج کشیدن و بودن در شرایط سخت اجتناب کنند، افراد موفق قدر و ارزش کار کردن و بودن در شرایط سخت را میفهمند.
28. ارزشهای زندگیشان معلوم است و زندگیشان را روی همان ارزشها بنا میکنند. تعادل دارند. وقتی از لحاظ مالی موفق هستند، میدانند که پول و موفقیت مترادف هم نیستند.
29. آنها میدانند افرادی که فقط از نظر مالی در سطح مطلوبی قرار دارند، موفق نیستند. این در حالی است که خیلیها خیال میکنند پول همان موفقیت است. ولی آنها دریافتهاند که پول هم مثل بقیه چیزها یک وسیله است برای دستیابی به موفقیت.
30. اهمیت کنترل داشتن روی خود را درک کردهاند. آنها قوی هستند و از اینکه راهی را میروند که کمتر کسی میتواند برود، شاد میشوند.
شباهت های انکار ناپذیر میان خدمت سربازی و زندگی زناشویی آنقدر زیاد است که از دیرباز ، در اکثر کشور های دنیا خدمت سربازی اجباری را قرار دادند تا تمام افراد ذکور جامعه ، قبل از افتادن به دام ازدواج ( ببخشید ! منظورم قبل از متاهل شدن بود ) برای ۲ سال طعم زندگی مشترک را بچشند تا در ۱۰۰ سال آینده ، زیاد احساس رنج و عذاب نکنند.
و اما شباهتهای میان خدمت سربازی و زندگی زناشویی برای آقایان :
۱- چه در خدمت سربازی و چه در زندگی زناشویی ، چه بخواهی و چه نخواهی کچل خواهی شد و یا بعبارت بهتر ، کچلت خواهند کرد ! البته این کچلی در خدمت سربازی توسط ماشین اصلاح و در زندگی مشترک توسط عواملی چون : استرس شدید ، سوء تغذیه ، کندن بصورت لاخ لاخ توسط همسر ، چپ شدن ماهیتابه روغن داغ روی سر و ... صورت می گیرد ! نا گفته نماند که این کچلی در آقایان به نسبت نوع مو ، جنس ریشه مو ، عوامل ارثی و ... متفاوت است ولی به هر حال به قول معروف : دیر و زود داره ولی بالاخره هممون کل پا می شیم !
۲- شباهت بعدی در زمینه داشتن فرمانده و بعبارتی ، فرمانبردار شدن است ! به محض ورود به پادگان و یا منزل مسکونی مشترک ( خانه بخت ) ، هر مردی یک فرمانبردار بی چون و چرا محسوب می شود که اگر طالب جان و سلامتی جسمی و روحیش می باشد ، باید تمام فرامین فرمانده و یا همسر خود را بر روی تخم چشمانش بگذارد و هر گونه تخطی از دستورات فرمانده و همسر ، پاسخی جز گلوله ، حبس ، اضافه خدمت ( در خدمت سربازی ) و افتادن توی سماور پر از آب جوش ، هدف قرار گرفتن با ساتور ، رفتن دست توی چرخ گوشت ، پرت شدن از پنجره طبقه هفتم به بیرون ، گشنگی و تشنگی کشیدن و ... ( در زندگی زناشویی ) نخواهد داشت !
۳- شباهت سوم در این نکته اقتصادی خلاصه می شود که چه سرباز و چه مرد متاهل ، میزان پولی که در آخر برج به دست او خواهد رسید ، فقط به میزانیست که کفاف بر طرف کردن نیازهای اساسی او را بدهد و چیزی جهت پس انداز کردن و یا خرج کردن در زمینه هایی غیر از نیازهای اساسی نخواهد ماند و در این میان ، سرباز و مرد متاهل ، هر چقدر هم که جان بکنند و عرق بریزند ، فرقی به حال فرمانده یا همسرش نخواهد کرد و باطبع تاثیری در جهت افزایش مستمری آنان نخواهد داشت ، بعبارت بهتر ، در هر دو جا یکی باید کار کنه تا اون یکی حال کنه!
۴- از دیگر شباهتهای موجود میان این دو قشر آسیب پذیر جامعه ، شباهت در آرزو کردن است ! بدین معنا که هر پسری پس از ورود به پادگان و خانه بخت است که قدر زندگی در خانه پدری را می فهمد و از اعماق وجودش و با تمام اعضا و جوارحش آرزو می کند که ای کاش هنوز هم در کنار پدر و مادرش بسر می برد و ایضا خودش را نیز لعنت خواهد کرد که چرا قدر آن روزهای شیرین را ندانسته است ! چرا که در پادگان و خانه مشترک دیگر کسی غذای مفت به او نمی دهد ، لباسهایش را نمی شوید و اتو نمی زند ، کسی نازش را نمی کشد و ... و فقط خود اوست که مسئول انجام تمام کارهای شخصی اش و نیز کارهای چند نفر دیگر می باشد !
۵- از دیگر شباهتها می توان به این نکته اشاره کرد که اکثر سربازی رفته ها و اکثر مردان متاهل متفق القول هستند که در این ایام ، هر روز به اندازه یکسال برای آنها می گذرد و ثانیه ها حکم ساعت را پیدا می کنند که به احتمال زیاد دلیل آن ، مواردی مشابه موارد فوق می باشد .
۶- و در نهایت اینکه چند ماه پس از آنکه کارت پایان خدمت یا قباله ازدواج را دریافت کردید ، صدای خواندن این شعر معروف در گوشتان خواهد پیچید که : ( گول خوردی آی گول خوردی ! )
زیرا آن موقع است که تازه دوزاریتان جا می افتد که با این کارت و قباله نه کاری به آدم می دهند و نه وام ازدواج و نه خیلی از چیزهای دیگر که شما را به بهانه آنها در این راه وارد کرده بودند ، پس متوجه خواهید شد که تنها مورد استفاده ای که برای شما خواهند داشت این است که می توانید از آنها برای امانت دادن به کلوپ جهت کرایه فیلم استفاده نمایید!!
ذهن شما تجربه شما از واقعیت را خلق می کند پس با ذهنتان دوست باشید!
1. بزرگترین عیب برای دنیا همین بس که بیوفاست. (حضرت علی علیهالسلام)
۲. آرزو دارم روزی این حقیقت به واقعیت مبدل شود که همهی انسانها برابرند. (مارتین لوترکینگ)
۲. بهتر است روی پای خود بمیری تا روی زانوهایت زندگی کنی. (رودی)
۴. بر روی زمین چیزی بزرگتر از انسان نیست و در انسان چیزی بزرگتر از فکر او. (همیلتون)
۵. عمر آنقدر کوتاه است که نمیارزد آدم حقیر و کوچک بماند. (دیزرائیلی)
۶. چیزی ساده تر از بزرگی نیست آری ساده بودن همانا بزرگ بودن است. (امرسون)
۷. به نتیجه رسیدن امور مهم، اغلب به انجام یافتن یا نیافتن امری به ظاهر کوچک بستگی دارد. (چاردینی)
۸. آنکه خود را به امور کوچک سرگرم میکند چه بسا که توانایی کارهای بزرگ را ندارد. (لاروشفوکو)
۹. اگر طالب زندگی سالم و بالندگی می باشیم باید به حقیقت عشق بورزیم. (اسکات پک)
۱۰. زندگی بسیار مسحور کننده است فقط باید با عینک مناسبی به آن نگریست. (دوما)
۱۱. دوست داشتن انسانها به معنای دوست داشتن خود به اندازه ی دیگری است. (اسکات پک)
۱۲. عشق یعنی اراده به توسعه خود با دیگری در جهت ارتقای رشد دومی. (اسکات پک)
۱۳. ما دیگران را فقط تا آن قسمت از جاده که خود پیمودهایم میتوانیم هدایت کنیم. (اسکات پک)
۱۴. جهان هر کس به اندازه ی وسعت فکر اوست. (محمد حجازی)
۱۵. هنر، کلید فهم زندگی است. (اسکار وایله)
۱۶. تغییر دهندگان اثر گذار در جهان کسانی هستند که بر خلاف جریان شنا میکنند. (والترنیس)
۱۷. اگر زیبایی را آواز سر دهی، حتی در تنهایی بیابان، گوش شنوا خواهی یافت. (خلیل جبران)
۱۸. روند رشد، پیچیده و پر زحمت است و در درازای عمر ادامه دارد. (اسکات پک)
۱۹. در جستجوی نور باش، نور را مییابی. (آرنت)
۲۰. برای آنکه کاری امکانپذیر گردد دیدگان دیگری لازم است، دیدگانی نو. (یونک)
۲۱. شب آنگاه زیباست که نور را باور داشته باشیم. (دوروستان)
۲۲. آدمی ساختهی افکار خویش است فردا همان خواهد شد که امروز میاندیشیده است. (مترلینگ)
۲۳. اگر دریچه های ادراک را شسته بودند، انسان همه چیز را همان گونه که هست میدید: بیانتها. (بلیک)
۲۴. برده یک ارباب دارد اما جاهطلب به تعداد افرادی که به او کمک میکنند. (بردیر فرانسوی)
۲۵. هیچ وقت به گمان اینکه وقت دارید ننشینید زیرا در عمل خواهید دید که همیشه وقت کم و کوتاه است. (فرانکلین)
۲۶. نباید از خسته بودن خود شرمنده باشی بلکه فقط باید سعی کنی خسته آور نباشی. (هیلزهام)
۲۷. هر قدر به طبیعت نزدیک شوی، زندگانی شایسته تری را پیدا میکنی. (نیما یوشیج)
۲۸. اگر زمانی دراز به اعماق نگاه کنی آنگاه اعماق هم به درون تو نظر میاندازند. (نیچه)
۲۹. زیبائی در فرا رفتن از روزمرهگیهاست. (ورنر هفته)
۳۰. برای کسی که شگفتزدهی خود نیست معجزهای وجود ندارد. (اشنباخ)
۳۱. تفکر در باب خوشبختی، عشق، آزادی، عدالت، خوبی و بدی، تفکر دربارهی پرسشهایی است که بنیاد هستی ما را دگرگون میکند. (ادگارمون)
۳۲. "عقلانیت باز" آن عقلانیتی است که فراموش نمیکند که "یکی" در "چند" است و "چند" در "یکی". (ادگارمون)
۳۳. آرامش، زن دلانگیزی است که در نزدیکی دانایی منزل دارد. (اپیکارموس)
۳۴. هیچ چیز در زیر خورشید زیباتر از بودن در زیر خورشید نیست. (باخمن)
۳۵. تنها آرامش و سکوت سرچشمهی نیروی لایزال است. (داستایوفسکی)
36. خداوندا مرا از کسانی قرار دِه که دنیاشان را برای دینشان میفروشند نه دینشان را برای دنیاشان. (دکتر علی شریعتی)
۳۷. علت هر شکستی، عمل کردن بدون فکر است. (الکسمکنزی)
۳۸. من تنها یک چیز میدانم و آن اینکه هیچ نمیدانم. (سقراط)
۳۹. دانستن کافی نیست، باید به دانسته ی خود عمل کنید. (ناپلئون هیل)
۴۰. تمام محبتت را به پای دوستت بریز نه تمام اعتمادت را. (حضرت علی علیهالسلام)
۴۱. خداوند، روی خطوط کج و معوج، راست و مستقیم مینویسد. (برزیلی)
۴۲. تکامل و حرکت، مبنا و پیش فرض کل وجود است. (انگلس)
۴۳. کسی که دارای عزمی راسخ است، جهان را مطابق میل خویش عوض می کند. (گوته)
۴۴. بهتر است ثروتمند زندگی کنیم تا اینکه ثروتمند بمیریم. (جانسون)
۴۵. اگر میبینی کسی به روی تو لبخند نمیزند علت را در لبان فرو بسته ی خود جستجو کن. (دیل کارنگی)
۴۶. شیرینی یکبار پیروزی به تلخی صد بار شکست میارزد. (سقراط)
47. قطعاً خاک و کود لازم است تا گل سرخ بروید. اما گل سرخ نه خاک است و نه کود (پونگ)
۴۸. ضعیفالاراده کسی است که با هر شکستی بینش او نیز عوض شود. (ادگار آلنپو)
۴9. لحظه ای که به کمال رسیدم و منور شدم، تمام هستی کامل و منور شد. (بودا)
۵۰. انسان باید از هر حیث چه ظاهر و چه باطن، زیبا و آراسته باشد. (آنتوان چخوف)
۵۱. برای اداره کردن خویش، از سرت استفاده کن و برای اداره کردن دیگران، از قلبت. (دالایی لاما)
۵۲. تمام افکار خود را روی کاری که دارید انجام می دهید متمرکز کنید. پرتوهای خورشید تا متمرکز نشوند نمی سوزانند. (گراهام بل)
53. اگر جانت در خطر بود بجای پنهان شدن بکوش همگان را از گرفتاری خویش آگاه سازی. (ارد بزرگ)
54. اگر در اولین قدم، موفقیت نصیب ما می شد، سعی و عمل دیگر معنی نداشت. (موریس مترلینگ)
55. ما ندرتاً دربارۀ آنچه که داریم فکر می کنیم، درحالیکه پیوسته در اندیشۀ چیزهایی هستیم که نداریم. (شوپنهاور)
56. آنکه می تواند، انجام می دهد، آنکه نمی تواند انتقاد می کند. (جرج برنارد شاو)
57. لحظه ها را گذراندیم که به خوشبختی برسیم؛ غافل از آنکه لحظه ها همان خوشبختی بودند. (دکتر علی شریعتی)58. بیشترین تأثیر افراد خوب زمانى احساس مى شود که از میان ما رفته باشند. (امرسون)
59. از دیروز بیاموز. برای امروز زندگی کن و امید به فردا داشته باش. (آلبرت انیشتن)
60. پیروزی آن نیست که هرگز زمین نخوری، آنست که بعد از هر زمین خوردنی برخیزی. (مهاتما گاندی)
برای اینکه بتوانیم بر وقت خود بهتر مدیریت کنیم، می بایست ارزش وقت خود را درک نماییم. درک ارزش وقت، مهمترین گام در راه بهبود مدیریت وقت است. قدم نخستینی است که اگر درست برداشته شود آگاهی برای رسیدن به مقصد را در طول مسیر به فرد می دهد.
غفلت از ارزش زمان است که باعث می شود فرد به آفات وقت خود توجه نکند، در پی تقسیم اوقات خود و برنامه ریزی در زندگی نبوده و مصمم از استفاده بهتر از وقتش نباشد. تقسیم اوقات گام مهمی برای تنظیم برنامه روزانه به حساب می آید. اکثر کسانی که نمی توانند مدیریت موفقی بر وقت خود داشته باشند، در حقیقت قادر به تقسیم اوقات خود نیستند. شناخت و برنامه ریزی برای دقایق زندگی هنری است که هرکس به آن دسترسی پیدا نمی کند. برای دستیابی به این هنر باید بر دقایق متمرکز شد و به این روش عمل کرد که:
۱ ) هر روز صبح یک دقیقه وقت برای خودتان کنار بگذارید، بنشینید و فکر کنید.
۲) یک دقیقه وقت بگذارید و کار کوچکی برای ارج نهادن به خود انجام دهید.
۳) یک دقیقه وقت بگذارید و بر آن شوید که امروز را از افسوس های گذشته و دلواپسی های آینده پاک کنید.
۴) یک دقیقه وقت بگذارید و فکر کنید یک مورد نگران کننده تا چه اندازه ارزش غصه خوردن و تنش عصبی دارد.
۵) یک دقیقه وقت بگذارید و نگذارید که چیزهای کوچک شادمانی شما ر ا بر هم بزند.
۶) یک دقیقه وقت بگذارید و اثرات حرف های غیر منصفانه را از بین ببرید
۷) یک دقیقه وقت بگذارید تا از افکار منفی خلاص شوید.
۸) یک دقیقه وقت بگذارید و تجربه ای لذت بخش را به خاطر بیاورید.
۹) یک دقیقه وقت بگذارید تا به تمدد اعصاب بپردازید.
۱۰) یک دقیقه وقت بگذارید و تصمیم بگیرید که از هیچ کس انتظار تشکر نداشته باشید.
۱۱) یک دقیقه وقت بگذارید و بر آن شوید که اجازه ندهید کسی در شما احساس حقارت به وجود بیاورد و بالاخره آخرین دقیقه روز خود را به این اختصاص دهید که تصمیم بگیرید به هیچ وجه در مورد آنچه دیگران ممکن است درباره شما بگویند یا فکر کنند نگران نباشید.
تفکیک اوقات، اولویت بندی اقدامات، بهبود مدت اجرا هر یک از این موارد، جایگاه ویژه ای در مدیریت وقت دارد و باید در به کارگیری آنها دقت نمود.
یکی از راه های مناسب برای شناسایی آفات وقت، بررسی عملکرد روزانه است. هر فرد با نوشتن اقداماتی که در روز انجام داده است و با تجزیه و تحلیل موارد برای مدت یک هفته تا یک ماه که بستگی به میزان گرفتاری وی به آفات وقت دارد، می تواند اشکالات موجود را بیاید.
در حقیقت یکی از ملزومات اجرایی نمودن مدیریت وقت، تنظیم برنامه است. عده ای در برابر برنامه مقاومت می کنند،چرا که معتقدند برنامه ریزی ما را در موارد غیر مترقبه در بند می کشد و مسایل ناگهانی را در نظر نمی گیرند در حالی که برنامه ریزی خوب در حقیقت نه تنها باعث دربند شدن فرد نمی شود، بلکه باعث آزادی وی می گردد. یک برنامه ریز هوشیار برای تغییرات و بحران ها و آنچه انتظار آن نمی رفته است، جایی در برنامه خود در نظر می گیرد. برنامه ریزی وقت می گیرد، وقتی که در حقیقت باعث حفظ اوقات در دراز مدت است و کلید اصلی در بهره برداری موثر از وقت می باشد.
ابتدایی ترین طریق مدیریت بر وقت، فهرست کردن کارهایی است که فرد در روز باید انجام دهد. تغییرات شرایط روحی فرد و وضعیت سلامتی وی در پیگیری برنامه نقش دارد. پس نباید با برنامه ریزی های غیرقابل انعطاف، مانعی بزرگ در راه نظم اوقات خود به وجود آورد.
تمام موانع درسهای نهانی هستند؛ به آنها احترام بگذارید و از آنها بیاموزید!
امان ز لحظه ی غفلت که شاهدم هستی !
چند روز پیش برای خرید شیرینی به یک قنادی رفتم .
پس از انتخاب شیرینی ، برای توزین و پرداخت مبلغ آن به صندوق مراجعه کردم.
آقای صندوقدار مردی حدوداً ۵۰ ساله به نظر می رسید . با موهای جوگندمی ، ظاهری آراسته ، صورتی تراشیده و به قول دوستان " فاقد نشانه های مذهبی!" القصه… ،
هنگام توزین شیرینی ها ، اتفاقی افتاد عجیب غریب !
اتفاقی که سالهاست شاهدش نبودم .
آقای شیرینی فروش جعبه را روی ترازوی دیجیتال قرار داد ، بعد با استفاده از جدول مقابلش وزن جعبه را از وزن کل کم کرد .
یعنی در واقع وزن خالص شیرینی ها(NET WEIGHT) را به دست آورد .
سپس وزن خالص را در قیمت شیرینی ضرب کردو خطاب
به من گفت: "۲۸۰۰ تومان قیمت شیرینی به اضافه ۵۰ تومان پول جعبه می شودبه عبارت۲۸۵۰ تومان "
نمی دانم مطلع هستید یا خیر! ولی سایر شیرینی فروشیهای شهرمان ، جعبه را هم به قیمت شیرینی به خلق الله می فروشند. و اصلاً راستش را اگر بخواهید بیشترشان معتقدند که بیش از نیمی از سودشان از این راه است. اما فروشنده مذکور چنین کاری نکرد.
شیرینی را به قیمت شیرینی
فروخت و جعبه را به قیمت جعبه. کاری که شاید درذهن شمای خواننده عادی باشد ولی در این صنف و در این شهر به غایت نامعمول و نامعقول !
رودربایستی را کنار گذاشتم و از فروشنده پرسیدم :
" چرا این کار را کردید؟!! " ابتدا لبخند زد و بعد که اصرار مرا دید ، اشاره کرد که گوشم را نزدیک کنم .
سرش را جلو آورد و با لحن دلنشینی گفت :
" اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. ویل للمطففین…" و
بعد اضافه کرد : " وای بر کم فروشان! داد از کم فروشی!
امان از کم فروشی! " پرسیدم : " یعنی هیچ وقت وسوسه
نمی شوید؟!! هیچ وقت هوس نمی کنید این سود بی زحمت را…." حرفم را قطع می کند : "چرا ! خیلی وقتها هوس می کنم.
ولی این را که می بینم…" و اشاره می کند به شیشه میز زیر ترازو. چشم می دوزم به نوشته زیر شیشه :
" امان ز لحظه غفلت که شاهدم هستی! "
چیزی درونم گر می گیرد . ما کجاییم و بندگان مخلص خدا کجا ! حالم از خودم بهم می خورد. هزاربار تصمیم گرفته ام آدمها را از روی ظاهرشان طبقه بندی نکنم.
به قول دوستم برچسب Lableنزنم روی آدمها.
ولی باز روز از نو و روزی از نو. راستی ما کم فروشی نمی کنیم؟
کم فروشی کاری ، کم فروشی تحصیلی ، گاهی حتی کم فروشی عاطفی ! کم فروشی مذهبی ، کم فروشی انسانی….روزنامه خواندن در ساعت کاری ،
گفتگوهای تلفنی ، گشت و گذارهای اینترنتی…..