نیمی برای من ، نیمی برای تو

اینگونه زندگی کنیم: شاد ولی دلسوز ساده ولی زیبا مصمم ولی آرام مهربان ولی جدی زیرک ولی صادق عاشق ولی عاقل

نیمی برای من ، نیمی برای تو

اینگونه زندگی کنیم: شاد ولی دلسوز ساده ولی زیبا مصمم ولی آرام مهربان ولی جدی زیرک ولی صادق عاشق ولی عاقل

خواص

برای خانم‌هایی که حسابی اعصاب‌شان به هم ریخته  
موز  
زمانی که دیدید دکمه‌های لباس‌تان درست بسته نمی‌شوند، بروید سراغ موز. تحقیقات نشان داده یک موز متوسط 105 کالری و فقط 14 گرم قند دارد. همین مقدار شما را سیر کرده و قند خون را به شکل ملایمی بالا می‌برد. در ضمن همین موز 30 درصد ویتامین B6 مورد نیاز روزانه را تامین می‌کند. این ویتامین باعث می‌شود مقدار سروتونین تولید شده مغز اندکی افزایش یافته و توان مقابله با شرایط دشوار و اضطراب‌ها را در شما افزایش می‌دهد.
 
اگر می‌خواهید سنگ نسازید
زرد‌آلود   
هشت عدد زرد‌آلوی خشک حاوی 2 گرم فیبر و فقط 3 میلی‌گرم سدیم و 325 میلی‌گرم پتاسیم است که همه این‌ها کمک می‌کنند مواد معدنی در ادرار تجمع پیدا نکرده و از تشکیل سنگ‌های اگزالات کلسیم جلوگیری شود. این سنگ‌ها شایع‌ترین نوع سنگ‌های کلیوی هستند. برای در امان ماندن از سنگ کلیه به‌خصوص اگر سابقه‌اش را دارید بقیه میان وعده‌ها را حذف کنید و برگه زردآلو بخورید .
 
اگر فشار خون‌تان بالاست
کشمش  
60 عدد کشمش تقریبا می‌شود یک مشت پر که حاوی یک گرم فیبر و 212 میلی‌گرم پتاسیم است که هردو برای کنترل فشار خون بالا در قالب یک رژیم غذایی توصیه می‌شوند . مطالعات متعددی نشان داده که پلی‌فنل‌های موجود در مواد‌غذایی مشتق از خانواده انگور مثل همین کشمش و آب انگور در حفظ سلامت قلبی عروقی تاثیر بسزایی دارند از جمله کاهش فشار خون .
 
اگر از سروصدای معده رنج می‌برید
ماست  
یک فنجان و نیم ماست طبیعی (کم‌چرب/پروبیوتیک) غذا را به شکل موثری از دستگاه گوارش عبور می‌دهد. از سوی دیگر ماست‌های پروبیونیک قابلیت هضم غذا به‌ویژه لبنیات و حبوبات را در روده‌ها بهبود می‌بخشند. همان‌طور که می‌دانید این غذاها عامل ایجاد گاز در دستگاه گوارشی هستند و در نتیجه با خوردن ماست از این مزاحمت دور می‌مانید.
 
اگر بیش از حد سرفه می‌کنید
عسل بخورید  
در مطالعه‌ای که توسط دانشمندان آمریکایی انجام گرفته، مشخص شد 2 قاشق چای‌خوری عسل قهوه‌ای و غلیظ بسیار موثرتر از داروهای بدون نسخه ضد‌سرفه، شدت و دفعات سرفه‌های شدید را در کودکان کاهش می‌دهد. آنتی‌اکسیدان‌های موجود در عسل و عوامل ضد‌میکروبی موجود در آن التهاب بافت‌های گلو را کاهش داده و بیمار را آرام می‌کند. البته به شرطی که عسل واقعا طبیعی باشد !
 
اگر همیشه احساس خستگی می‌کنید
فلفل دلمه‌ای قرمز بخورید   
فلفل دلمه‌ای قرمز غنی از ویتامین C است. مطالعات نشان داده، ویتامین C بهترین ماده برای مقابله با  استرس‌هایی است که به واسطه رادیکال‌های آزاد ایجاد می‌شوند. از سوی دیگر  ویتامین C در عین برطرف کردن خستگی، نقشی اساسی در سوخت و ساز آهن برعهده دارد که به بدن کمک می‌کند اکسیژن بیشتری وارد جریان خون شود. کمبود اکسیژن یکی از اصلی‌ترین دلایل خستگی و ضعف بدنی است.
 
اگر می‌ترسید سرطان معده بگیرید
کلم  
مطالعه‌ای که در سال 2002 در دانشگاه جانز‌هاپکینز صورت گرفته نشان داده، یک ترکیب بسیار قدرتمند موجود در کلم به نام سولفورافان، هلیکو‌باکتر پیلوری(باکتری عامل زخم معده و روده) را پیش از ورود به دستگاه گوارش تحت‌تاثیر خود قرار می‌دهد و از کار می‌اندازد و حتی شاید در پیشگیری از ایجاد سرطان‌های دستگاه گوارش هم موثر باشد. یک فنجان پر از کلم 34 کالری دارد و 3 گرم فیبر و 75 درصد از نیاز روزانه به ویتامین C را تامین می‌کند .
 
اگر مشکل سخت دارید
انجیر  
4 عدد انجیر خشک 3 گرم فیبر دارد که باعث تنظیم حرکات روده بزرگ و دفع بهتر می‌شود. خوردن این میوه باعث پیشگیری از عود مجدد هموروئید می‌شود. همچنین این مقدار انجیر 5 درصد پتاسیم و 10 درصد منگنز مورد نیاز روزانه را تامین می‌کند.
 
شکمت مشکل دارد؟
ریحان  
مطالعات نشان داده، ماده شیمیایی اوژنول موجود در ریحان باعث از بین رفتن و پیشگیری دل درد، حالت تهوع، کرامپ‌های شکمی یا اسهال می‌شود. علت این موضوع از بین رفتن برخی از باکتری‌ها از جمله سالمونلا و لیستریا توسط اوژنول است. اوژنول یک ماده ضد‌اسپاسم است که می‌تواند باعث بهبود کرامپ‌های شکمی شود. هر طور که دوست دارید ریحان را بخورید .
 
اگر نمی‌توانید بخوابید
بوقلمون  
حدود 85 گرم گوشت بوقلمون تقریبا حاوی کل تریپتوفان مورد نیاز روزانه بدن است. اسید آمینه تریپتوفان ماده‌ای ضروری است که باعث تولید سروتونین و ملاتونین می‌شود که هر دوی این‌ها باعث تنظیم خواب می‌شوند. مطالعات نشان داده افرادی که از بی‌خوابی یا کم‌خوابی رنج می‌برند دچار کمبود تریپتوفان هستند .
 
اگر می‌خواهید از کسالت دور شوید
ماهی تن  
85 گرم از ماهی تن کنسرو شده حاوی حدود 800 میلی‌گرم امگا3 است. محققان معتقدند، امگا3 باعث رفع کسالت روحی و پیشگیری از اضطراب و بالارفتن روحیه می‌شود. اسیدهای چرب موجود در ماهی، توسط متخصصان تغذیه با عنوان درمانی موثر برای افسردگی توصیف شده است. خوردن ماهی تن با مقدار کمی نان تاثیر بهتری دارد چون کربوهیدرات موجود در نان، سروتونین خون را افزایش داده و باعث بهبود روحیه و دور شدن احساس کسالت می‌شود.
 
اگر همیشه از حالت تهوع ناراحتید
چای زنجبیلی   
مطالعات متعددی نشان داده، یک‌چهارم قاشق چای‌خوری پودر زنجبیل، نصف قاشق چای‌خوری ریشه خرد شده زنجبیل یا یک فنجان چای زنجبیل باعث کاهش حالت تهوع ناشی از بیماری حرکت و حالت تهوع سفر و بارداری می‌شود. محققان هنوز به‌درستی نمی‌دانند چه ماده‌ای در زنجبیل باعث سرکوب حالت تهوع می‌شود اما به‌هرحال این ماده بی‌خطر بوده و فاقد عوارض جانبی معمول داروهای ضد‌تهوع است (خشکی دهان و خواب‌آلودگی).
 
معده‌ات می‌سوزد؟
چای بابونه  
چای بابونه باعث بهبود التهاب، اسپاسم و گاز دستگاه گوارش می‌شود. 2 قاشق چای‌خوری بابونه را به‌مدت 20 دقیقه در آب جوش دم کنید و کمی که خنک شد میل کنید. برای برطرف شدن این مشکل لازم است چند بار در روز چای بابونه بخورید
 

ازدواج به سبک ایرانی: از سیاسی تا رومانتیک!

خط قرمزهای زندگی چیست؟ هرکس در زندگی از چه چیزهایی بدش می آید؟ اگر خط قرمز زندگی کسی اعتیاد، سیگار و الکلی بودن همسرش باشد، نباید شخصی با این خصوصیات را به همسری برگزیند... چگونه می توان فهمید فردی که برای تشکیل خانواده و زندگی انتخاب کرده ایم، مناسب است یا نه؟
خط قرمزهای زندگی چیست؟ هرکس در زندگی از چه چیزهایی بدش می آید؟ اگر خط قرمز زندگی کسی اعتیاد، سیگار و الکلی بودن همسرش باشد، نباید شخصی با این خصوصیات را به همسری برگزیند یا اگر خط قرمز زندگی اش خیانت است، نباید با کسی که بنا به هر دلیلی رفتار و کردارش پرخطر است، ازدواج کند، اما چگونه می توان فهمید فردی که برای تشکیل خانواده و زندگی انتخاب کرده ایم، مناسب است یا نه؟

شناخت

متاسفانه برخی از ازدواج های ایرانی بدون شناخت کافی دختر و پسر از همدیگر صورت می پذیرد و خانواده دختر به دلیل حرف مردم و ترس از اینکه دخترشان ازدواج نکند، خیلی زود مراسم نامزدی برگزار می کنند و اگر در این مدت دختر و پسر باهم اختلاف پیدا کنند، به هم زدن آن را از دست رفتن آبروی خانواده می دانند. دختر و پسر قبل از ازدواج باید بیاموزند چطور می توانند طرف مقابلشان را بشناسند. آنها باید بدانند که فردی که می خواهند او را به همسری برگزینند، چقدر توانایی مستقل فکر کردن دارد؟ آیا کسی که بیش از حد به خانواده اش وابسته است، می تواند تشکیل خانواده بدهد و اصلا می توان روی او حساب کرد؟ آنها نباید به هیچ وجه با این تفکر اقدام کنند که می توانند رفتار دیگری را تغییر دهند. این بزرگ ترین اشتباهی است که دختر و پسر مرتکب می شوند.
 

 
چهره

گاهی والدین اصرار می کنند فرزندشان با کسی ازدواج کند که چهره او را نمی پسندد و دوست ندارد. اینکه فکر کنیم قیافه بعد از ازدواج عادی می شود، اشتباه است. حتی می توان گفت دوست داشتن عادی می شود اما نپسندیدن چهره طرف مقابل هرگز از یاد نمی رود.

عوامل خطرساز طلاق

عوامل خطرساز طلاق یکی دوتا نیستند اما سه تاز از مهم ترین هایش را می توانید در این مورد جستجو کنید:

1.  تفاوت بارز سطح اقتصادی خانواده: یکی از علت های طلاق، تفاوت های اقتصادی خانواده هاست که در ابتدا برای دختر و پسر مهم نیست اما بعد از ازدواج می تواند باعث اختلاف و حتی جدایی آنها شود.

2. تفاوت بارز فرهنگی – اجتماعی خانواده ها: برخلاف فرهنگ های غربی، در فرهنگ های شرقی، افراد کمتر مستقل از خانواده خود هستند، معمولا خانواده و ارزش های خانواده تاثیر زیادی در روابط زوج دارد. مثلا ازدواج پسری از خانواده مردسالار با دختری از یک خانواده زن سالار، می تواند باعث جنگ قدرت و نزاع دائمی بین آنها شود.

3. تفاوت خانوادگی و دین: اگر یکی از زوجین یا هر دو اصرار زیادی بر تغییر اعتقاد طرف مقابل داشته باشند، ریسک طلاق زیاد می شود. مثلا در بسیاری از مشاوره ها، با زوج هایی مواجه می شویم که یکی از آنها عمل به فرایض دینی را به عنوان شرط ازدواج مطرح می کند، با این امید که این رفتار پس از ازدواج هم ادامه یابد. در حالی که ممکن است پس از ازدواج فرد به این قولی که داده، عمل نکند.
قول و قرارهای قبل از ازدواج

گاهی افراد قبل از ازدواج به هم قول هایی می دهند ولی خیلی از انها به این قول ها و عهدها پس از ازدواج پایبند نیستند یا لزومی به وفای به عهد خود نمی بینند. یا توانایی عمل کردن به آن را ندارند. یکی از نمونه های بارز و شایع قول های قبل از ازدواج که به هیچ وجه نباید صدردرصد به آن اطمینان کرد، مساله ترک اعتیاد بعد از ازدواج، یا توافق خصوصی بین دختر و پسر بر سر بخشش مهریه بدون اطلاع خانواده هاست.

معمولا این اتفاق وقتی رخ می دهد که خانواده ها بر سر میزان مهریه به توافق نرسیده اند و خطر به هم خوردن ازدواج مطرح می شود. در این موارد دختر به پسر پیشنهاد می کند که فعلا این میزان مهریه را بپذیرد تا بعد از ازدواج آن را کاملا ببخشد. چنانچه بنابه دلایلی این بخشش صورت نگیرد، تا سالیان سال آثار مخرب آن به عنوان نمونه ای از فریب در زندگی زناشویی وجود خواهد داشت.

مساله مهم دیگر، توافق درباره داشتن یا نداشتن فرزند است، بسیاری از زوج ها فرزنددار شدن بعد از ازدواج را آن قدر بدیهی می دانند که هیچ مذاکره ای درباره آن انجام نمی دهند، برخی افراد هیچ تمایلی به داشتن فرزند ندارند به همین دلیل ممکن است با همسرشان دچار اختلاف شوند. اگر جنبه ای برای هرکدام از طرفین جنبه حیاتی دارد و ممکن است در صورت خلف وعده طرف مقابل روی زندگی تاثیر منفی بگذارد، نباید هرگز بر پایه این قرار و مدارها وارد زندگی شود.

 
 
انواع ازدواج ها

در هفته گذشته، ازدواج های ایرانی را برحسب زمان پیوند به سه دسته تقسیم بندی کرده بودیم و این هفته می خواهیم ازدواج ها را از منظری دیگر تقسیم بندی کنیم:

1. ازدواج های سیاسی: ازدواج هایی که فقط بر پایه شباهت ایدئولوژی سیاسی شکل می گیرد. نظیر این ازدواج ها در کشور ما در فاصله سال های 1355 تا 1367 بسیار مشاهده شد. بسیاری از این افراد بعد از ازدواج فهمیدند که شباهت ایدئولوژی سیاسی در زندگی هرگز به تنهایی ملاک نیست. یکی از مهم ترین مشکلاتی که دامنگیر این گونه ازدواج ها شد، اختلافات شدید مالی و اقتصادی بود. از مشکلات دیگر ازدواج های سیاسی این است که نگرش سیاسی افراد به خصوص در کشورهای درحال توسعه می تواند حتی روز به روز تغییر کند و این مساله زندگی زوج ها را دستخوش تلاطم می کند.

2. ازدواج یک دختر با پسر مقیم خارج از کشور: اگرچه تمایل پسر به ازواج با دختر هموطن به ظاهر امری ارزشمند است اما بسیاری از این ازدواج ها فقط بر پایه دوره ای از ارتباطات تلفنی، پست الکترونیک یا حداکثر دیدن هم و صحبت به وسیله وب کم انجام می شود که هیچ یک از وسایل مذکور قادر به ارائه تصویر واقعی از اخلاق و رفتار فرد مقابل نیستند. در این موارد، دخترها با امید و آرزو دنیای رویایی برای خود می سازند و وارد زندگی مشترک با فردی می شوند که از لحاظ الگوی زندگی، تفکر و رفتار، فرسنگ ها با آنها فاصله دارد. از آنجا که این ازدواج ها معمولا با هیاهوی زیادی صورت می گیرد، بعد از شکست، دختر روی بازگشت به کشور را ندارد و مشکلات بسیاری پیدا می کند.

3. ازدواج با افراد دارای مشاغل خاص: ازدواج با افرادی که مشاغل خاصی دارند، شرایط خاصی دارد که باید درمورد آن فکر و بعد تصمیم گیری کرد. مثلا همسر دریانوردان می گویند باید دریا دل باشی تا زندگی با یک دریانورد را تاب بیاوری زیرا دریانوردان چندماه از سال را روی آب ها می گذرانند و در کنار خانواده شان حضور ندارند.

4. ازدواج رمانتیک: ازدواج های احساسی، بدون درنظرگرفتن جنبه های منطقی و واقع گرایانه انجام می شوند. گاهی افراد برای فشار آوردن به خانواده یا فرد مقابل برای وادارکردن به پذیرش ازدواج، اقدام به خودکشی با قرص یا خودزنی هم می کنند، تا از طریق القای حس ترحم یا ترساندن، دیگران را وادار به پذیرش ازدواج کنند. ازدواج هایی که با چنین رویکرد غیرواقع بینانه ای آغاز شوند، به احتمال بسیار زیاد به شکست منجر خواهند شد؛ شکستی که به علت اصرار شدید افراد، در بسیاری از موارد راه بازگشتی ندارد.
 

اسکلت ایرانی ها چرا افتاده و منحرف است؟

ادامه مطلب ...

مضرات زنان زیبا برای سلامت مردان !

 

دانشمندان اعلام کردند ملاقات با یک زن زیبا می‌تواند برای سلامت شما مضر باشد.

تلگراف نوشت: نتایج یک تحقیق در دانشگاه والنسیا نشان می‌دهد که ملاقات با یک زن زیبا باعث افزایش هورمون استرس موسوم به کورتیزول در بدن انسان می‌شود.

این هورمون تحت تاثیر استرس‌های فیزیکی و روانی در بدن انسان تولید می‌شود که می تواند در نهایت منجر به بیماری‌های قلبی شود.

برای بررسی این موضوع ، محققان از 84 دانش‌آموز مذکر خواستند که هر کدام در یک اتاق نشسته و مشغول حل یک پازل شوند.در این اتاق دو غریبه که یک مرد و یک زن هم بودند نشسته بودند.


دانشمندان متوجه شدند زمانی که فرد غریبه مونث اتاق را ترک می‌کند و دو مرد در کنار یکدیگر باقی می‌مانند میزان هورمون استرس آ‌ن‌ها تغییری نمی کند ، اما زمانی که فرد مذکر اتاق را ترک می‌کند ، میزان هورمون استرس در شخص افزایش پیدا می‌کند.

کورتیزول در دوزهای کوچک می‌تواند تاثیرات مثبتی در بدن داشته باشد و میزان هوشیاری و سلامت کلی بدن را افزایش دهد .اما در صورتی که این هورمون به طور مداوم در بدن انسان باشد می‌تواند منجر به بروز بیماری‌های پزشکی مانند بیماری‌های قلبی ، دیابت و فشار خون بالا شود.



اول یه سؤال:
آیا باز هم کسی هست که ادعا کنه : با حذف حجاب و پوشش در دنیای غرب، روابط بین مردان و زنان عادی شده!


دوم:
با دیدن این خبر هم خوشحال شدم، هم ناراحت!
خوشحال شدم چون می بینم یافته های علمی یکی پس از دیگری، صحت آموزه های اسلامی رو تایید می کنند. و به قول معروف "مدعیان دانایی تازه دارن میرسن به درستی حرفایی که هزار و چهارصد سال پیش اسلام گفته بود."


بذارین در اینجا دو نمونه ی مرتبط با بحثمون بگم، خیلی حال میده:


حضرت محمد (ص) فرمود : شیطان به حضرت موسی (ع) گفت : ای موسی ! با زنی که به تو محرم و یا حلال نیست خلوت مکن ( تنها مباش ) ، به خاطر آنکه هیچ مردی با زن نامحرمی خلوت نمی کند ، مگر این که من همراه آن دو هستم. ( و خودم شخصا آن دو را برای گناه و رابطه نامشروع تحریک و وسوسه می کنم )
بحارالانوار جلد 13 صفحه 350

مولا علی (ع) می فرماید : اختلاط و گفتگوی مردان با زنان نامحرم سبب نزول بلا و بدبختی خواهد شد ، و دلها را منحرف میسازد.
بحارالانوار جلد 74 صفحه 291


و اما ناراحت شدم؛
چون آدم وقتی فلسفه ی دستورات الهی رو بدونه ناخودآگاه ممکنه رنگ تعبّدی کارهاش کم بشه.
در "عبادت" و احساس بندگی لذتی هست که هرگز در "خودخواهی" وجود نداره. کسی که برای رضای خدا و به عشق او "روزه" میگیره کجا و کسی که برای تناسب اندام، سختی رعایت "رژیم غذایی" رو تحمل میکنه کجا؟!


نمی خوام بگم که دونستن فلسفه و فواید دستورات دینی بده. بلکه خیلی هم خوبه؛ و باعث بالا رفتن اطمینان قلبی میشه. اما به شرطی که بعد از دونستن فواید این دستورات باز هم کارهای خوبمون رو برای خدا انجام بدیم نه برای سود مادی خودمون؛ و این، کمی کار رو سخت میکنه!


کاری که بدون اخلاص انجام بشه قطعا از نتایج معنوی بی بهره میشه و فقط به نتایج مادی میرسه اما کاری که با اخلاص و فقط برای رضای خدا انجام بشه هم از نتایج معنوی با بهره میشه و هم به نتایج مادی و دنیایی میرسه.


امام صادق(ع) فرمود: «النّظرة سهمٌ من سهام ابلیس مسمومٌ مَن ترکها للّه لا لغَیره اعقبه اللّه ایماناً یجد طعمه؛
نگاه (به نامحرم) تیر زهرآلوده اى از تیرهاى شیطان است. هر کس آن را براى خدا ترک کند نه بخاطر غیر او، خدا ایمانى به او مى دهد که مزّه آن را مى چشد.»
من لا یحضره الفقیه ، ج 4، ص 11. 

برگرفته ازوبلاگ خواهرخوبمسانازرحمتی  http://hejabpix.blogsky.com/category/cat-8/

ادامه مطلب ...

بخشش

دو قطره آب که به هم نزدیک شوند، تشکیل یک قطره بزرگتر میدهند...

 

اما دوتکه سنگ هیچگاه با هم یکی نمی شوند !

پس هر چه سخت تر و قالبی تر باشیم،

فهم دیگران برایمان مشکل تر، و در نتیجه

امکان بزرگتر شدنمان نیز کاهش می یابد...

آب در عین نرمی و لطافت در مقایسه با سنگ،

به مراتب سر سخت تر، و در رسیدن به هدف خود

لجوجتر و مصمم تر است.

سنگ، پشت اولین مانع جدی می ایستد.

اما آب... راه خود را به سمت دریا می یابد.

در زندگی، معنای واقعی

سرسختی، استواری و مصمم بودن را،

در دل نرمی و گذشت باید جستجو کرد.

گاهی لازم است کوتاه بیایی...

گاهی نمیتوان بخشید و گذشت...

اما می توان چشمان را بست وعبور کرد

گاهی مجبور می شوی نادیده بگیری...

گاهی نگاهت را به سمت دیگر بدوزی که نبینی....

ولی با آگاهی و شناخت

و آنگاه بخشیدن را خواهی آموخت 

 

  

برای لذت اززندگی  : 

شخصیت :

1-  زندگی خودراباهیچ کسی مقایسه نکیند :شما نمیدانید که بین آنها چه میگذرد

2-   افکار منفی نداشته باشید ، درعوض انرژی خود را صرف امور مثبت کنید .

3-   بیش ازحدتوان خودکاری انجام ندهید .

4-   خیلی خودرا جدی نگیرید . 

1-  وقتی بیدار هستید بیشتر خیال پردازی کنید .

2-  حسات یعنی اتلاف وقت ، شماهرچه راکه باید داشته باشید ، دارید .

3-  گذشته رافراموش کنید .اشتباهات گذشته شریک زندگی خودرابه یادش نیاورید اینکار آرامش زمان حال شماراازبین میبرد.

4-  زندگی کوتاهترازاین است که ازدیگران متنفر باشید، نسبت به دیگران تنفر نداشته باشید .

5-  باگذشته خود رفیق باشید تازمان حال خود را خراب نکیند.

6-  هیچ کس مسئول خوشحال کردن شما نیست ، مگر خودشما.

7-  بدانید که زندگی مدرسه ای می ماند که باید دران چیزهایی بیاموزید مشکلات قسمتی ازبرنامه درسی هستند وبه مانند کلاس جبر میباشند .

8-  بیشتر بخندید ولبخند بزنید .

9-  مجبور نیستید که درهربحثی برنده شوید . زمانی هم مخالفت وجود دارد .

جامعه :

14- گهگاهی به خانواده واقوام خود زنگ بزنید .

15 – هرروز یک چیز خوب به دیگران ببخشید .

16- خطای هرکسی رابه خاطر هرچیزی ببخشید.

17 – زمانی راباافراد بالای هفتاد سال وزیر شش سال بگذارانید .

18 – سعی کنید حداقل هرروز به سه نفر لبخند بزنید .

19 – اینکه دیگران راجع به شما چه فکری می کنند ، بشما مربوط نیست

20 – زمان بیماری ، شغل شما به کمک شما نمی آید ، بلکه دوستان شما به شما مدد میرسانند ، پس باآنها درارتباط باشید . 

زندگی :

21- کارهای مثبت انجام دهید .

22- ازهرچیزغیرمفید ، زشت ناخوشی دوری بجویید

23- عشق درمانگر هرچیزی است .

24- هرموقعیتی چه خوب یابد ، گذرا است .

25 – مهم نیست که چه احساسی دارید ، باید به پاخیزید ، لباس خود را به تن کرده ودرجامعه حضور پیدا کنید .

26- مطمئن باشید که بهترین هم می آید .

27- همین که صبح ازخواب بیدار میشوید ، باید ازهستیتان شاکر باشید .

28 – بخش عمده درون شما شاد است ، بنابراین خوشحال باشید .

 

هیچگاه اجازه ندهید همسر شما
برای شما عادی تلقی گردد! 

درادامه  

ادامه مطلب ...

مهمترین موانع آرامش همسران

۱- مهمترین موانع آرامش همسران  

۲ - چرا زن کارمند خوشبختی می آورد ؟ 

۳ - رمزهای شوهرتان رابازکنید ؟ 

 

 

 

برای داشتن سعادت و آرامش مطلوب در زندگی زناشویی، ارتباط سالم و سازنده میان زن و مرد، نیاز اصلی است و حرف اول را می‌زند. اما در بعضی موارد از ارتباطات زناشویی موانعی بر سر راه قرار می گیرد که البته رفع آنها تنها به خود همسران بستگی دارد و کاملاً دو طرفه است. در این ایمیل به بیان و بررسی برخی از آنها می پردازیم :
 
سخت گیری
 
سخت گیری در خانواده مصادیق مختلفی دارد. از جمله آن ها می توان به بهانه گیری در امور خانه اشاره کرد. تجربه ثابت کرده است که این عمل جز ناراحتی خود و دلسردی همسر نتیجه ای در بر نخواهد داشت. صفت سخت گیری جزیی از منفی نگری است که از نظر دین و اخلاق مذموم شمرده شده است. زیرا زمینه را برای رشد سایر اختلافات و ناسازگاری ها فراهم می کند. در گفتار و کردار آدمی همواره عیوب و نقایصی وجود دارد. هر اندازه انسان منفی نگرتر باشد، از زمینه موجود برای بهانه گیری، بیشتر بهره می جوید.
سخنان فتنه انگیز
 یکی از مهم ترین عوامل اختلاف بین زن و شوهر این است که یکی یا هر دو خوبی های مرد و زن دیگری را به رخ هم بکشد. این گونه مقایسه های نا به جا فتنه انگیزی بزرگی در زندگی ایجاد خواهد کرد و جز تلخی و سردی کانون خانواده نتیجه ای به دنبال نخواهد داشت.
تعصب و بی اعتمادی
 گاهی در اثر عوامل مختلفی از قبیل علاقه افراطی و یا بدبینی ممکن است زن یا مرد نسبت به هم حساسیت بی مورد پیدا کنند. به طوری که در حفظ و پاکدامنی هم دچار وسواس و سخت گیری بی جا شوند. این گونه رفتارها و کنترل های افراطی زمینه روانی را برای سقوط انسان به سمت فساد و بی قیدی فراهم می کند. زیرا روح انسان در برابر فشار، عکس العمل نشان می دهد و شانه خالی می کند. پیامبر اکرم (ص) در این رابطه می فرمایند: تعلیم دهید و آسان گیرید. سخت نگیرید و نوید دهید و دیگران را طرد نکنید.
 
ترشرویی
درست است کسی که ناراحتی و خستگی روحی دارد، ناخود آگاه آثار آن در چهره اش نمودار می شود. ولی اسلام به پنهان داشتن درد درون دستور می دهد. انتقال ناراحتی مسائل بیرون از منزل به همسر و یا بالعکس در ارتباط همسران مانع بزرگی در حفظ آرامش و سکون خانواده خواهد بود. امام علی (ص) در این رابطه می فرماید: خوشرویی مؤمن در چهره او و اندوهش در دل اوست.
ناسزا گویی
این عمل اگر برای روابط بیگانه شایسته نباشد، در مورد زن و شوهر به مراتب ناشایست تر است. زیرا آن ها می خواهند عمری با صمیمیت در کنار هم زندگی کنند. در روابط زناشویی اگر گاهی کدورتی پیش آمد کرد، نباید با کلمات تند و ناشایست بر آتش قهر آن دامن زد. باید مواظب بود که سخنی از دهن پریده نشود که بعداً موجب خجالت و شرمساری از طرف مقابل گردد. به طور کلی اخلاق در کلام، یکی از پشتوانه های تضمین کننده روابط زن و مرد به شمار می رود.
اهانت
 خداوند توهین و آزار مؤمن را اعلام جنگ با خود به حساب آورده است. آزار زبان بدترین آزارهاست. زن و شوهر در سایه ازدواج از ارتباطی پیوسته برخوردار می شوند و لذا برای حفظ حرمت مؤمن باید کاملاً مواظب باشند که مبادا جمله ای از زبان جاری شود که باعث آزار دیگری شود. سرزنش، تهمت، دشنام و شماتت، هر کدام موجب آزار دیگری می شود؛ که علاوه بر کیفر الهی و عقوبت اُخروی، آرامش و سلامت زندگی را هم به هم می ریزد.
خودخواهی
 
گاهی خودخواهی و خود برتر بینی، اختلافات بزرگ و موانع سختی را در ارتباط با همسر ایجاد می کند. گاه مرد می خواهد بزرگی و تسلط خود را بر زن ثابت کند. اگر اطلاعات ناقص و سطحی از دین داشته باشد، بدون اجازه او از خانه بیرون رفتن زن را پیش می کشد و مغالطه می کند. همسرش را افسرده و غمگین می کند و خودش را ناراحت و خشمگین. در صورتی که دین می گوید همه این ها بهانه است و ریشه آن همان وسوسه شیطانی است که چیزی جز غرور و خودخواهی نیست. گاهی نیز زن به واسطه جمال و هنری که دارد یا به دلیل هر برتری دیگری که در خود احساس می کند، بر همسر خود فخر می فروشد. ریشه این رفتار هم، همان نفوذ شیطان با صفت غرور در روح اوست. در هر صورت روابط زناشویی سالم و اسلامی به هیچ وجه در فضای حاکمیت شیطان ممکن نخواهد بود.
چشم و هم چشمی
بر خلاف آن چه در تفکر عرف جا افتاده است، این مسئله هم از جانب زن و هم از سوی مرد پیش می آید. تنها نتیجه این اخلاق، ایجاد اختلافات زناشویی است. در صورتی که راه پیشگیری از این بیماری خیلی آسان تر است. اگر در روابط با همسر این دوای دینی مورد استفاده قرار گیرد، همه موانع برداشته می شود. طبق نظریه قرآن، مؤمن آن است که به تمام تجملات و چشم و هم چشمی ها و اسراف ها پشت پا می زند. سادگی اساس دین و شیوه بزرگان اخلاق بوده است. امام سجاد(ع) در این رابطه می فرمایند : تمامی خیر و خوبی در بریدن طمع و چشم نداشتن به آنچه در دستان مردم جمع شده است.
لجاجت
 یکی دیگر از شاخه های منیت، لجاجت است. خطر این رذیله به حدی بزرگ است که می تواند اساس زندگی را مختل کند. کسانی هستند که اگر حق را ببینند زیر بار آن نمی روند. حاضرند سنگی بر سر آنان بیاید، آتشی آنها را بسوزاند، اما زیر بار نروند. از جمله چیزهایی که نمی گذارد همسران بر دل هم حکومت کنند، لجاجت است. اگر در شرایطی قرار می گیرید که نمی توانید از نظر خود کوتاه بیایید برای درمان مساله خود را وادار به رفتار خلاف آن کنید. در وهله اول برای شما سخت است اما به مرور برایتان عادت می شود. یادتان باشد انسان می تواند تغییر کند و خصوصیات خود را کمال بخشد.
 
توقعات بی جا
 زندگی زناشویی میدان مشترک کمال زن و مرد محسوب می شود. بنابراین برای داشتن آرامش و رضایت از زندگی، باید میزان خواسته ها و انتظارات زن و مرد از هم متناسب با قدرت و توان طرف مقابل باشد. در غیر این صورت فشار های روانی بر زندگی حاکم می شود و روابط خانوادگی دچار اختلال می گردد.
انتقاد ناپذیری
اسلام و تربیت دینی کاملاً روحیه انتقاد پذیری را تأیید می کند امام جواد (ع) می فرمایند : مومن نیاز دارد به توفیقی از طرف خدا و به پندگویی از طرف خودش و به پذیرش از کسی که او را نصیحت کند. خطر انتقاد ناپذیری، این است که محبت میان زن و شوهر را کمرنگ می سازد و حس لجاجت را در آنان تقویت می کند.
نا سپاسی
طبع انسان طوری است که وقتی در نعمت واقع شود، سپاسگذاری نمی کند و هنگام مصیبت و سختی، صبر و شکیبایی را از دست می دهد. این صفت اخلاقی ناپسند در محیط خانواده نیز بروز می کند و می تواند از سوی هر کدام از زن یا مرد، آشکار شود. به گونه ای که زحمات و محبت های طرف مقابل را درک نکرده و یا برای آن اهمیتی قائل نشود. این برخورد به مرور زمان اختلال شدیدی در روابط همسران ایجاد می کند.
سوء تفاهم
در سخن گفتن باید روشی را در پیش گرفت که از بروز سوء تفاهم جلوگیری شود. چه بسا اتفاق می افتد که گفته ها با شنیده ها همخوانی ندارد. چیزی که می گوئیم غیر از چیزی است که طرف مقابل از آن می فهمد. برخی افراد به جهت دارا بودن روحیه ای خاص، برای دچار شدن به سوء تفاهم به شدّت آماده اند و ذهن آن ها از هر سخنی، برداشتی نا مطلوب دارد. این افراد از خوش بینی بی بهره اند و حفظ روابط با آن ها بسیار دشوار است. برخی روان شناسان عامل اصلی اختلافات زناشویی را سوء تفاهم می دانند. آن ها معتقدند ریشه اصلی مشکلات زناشویی این است که دو طرف، به درستی به مقاصد حقیقی هم پی نمی برند. بنابراین همسران باید از گمان های بی اساس، تعبیر و تفسیرهای منفی و وسواس های فکری خود داری کنند تا آسیبی به روابط زناشویی شان وارد نشود.
خشم و عدم کنترل آن
تردیدی نیست که خشم و عصبانیت در سلامت جسمی و روحی انسان آثاری بسیار ویرانگر دارد و بیماری های مهمّی را به دنبال می آورد. از بعد اجتماعی نیز مشکلات جدی در روابط با دیگران ایجاد می کند و از محبوبیت و صمیمیت انسان می کاهد. در آموزش های دینی توصیه شده که در حال خشم، تصمیم نگیریم و برای کاهش این حالت، تغییر موقعیت بدهیم. مثلاً اگر ایستاده ایم، بنشینیم و ... در روایتی از امام سجاد (ع) آمده است : هیچ جرعه ای با ارزش تر از جرعه خشمی که فرو برده شود، نیست! اگر یکی از زوجین فردی عصبی است، طرف دیگر باید بکوشد با درک موقعیت، از تحریک عصبانیت او خودداری کند و با سکوت و خویشتنداری، او را در کنترل هیجان عصبی خویش یاری کند. بعد از فروکش کردن خشم، می توان در یک فرصت مناسب با همسر خود به گفتگو پرداخت و او را از تکرار این گونه برخوردها بر حذر داشت.
زندگی دیگران را به رخ همسرکشیدن
برخی همسران پیوسته زندگی دیگران را به رخ همسر می کشند و با این وسیله او را تحقیر می کنند. زن و شوهر موظفند برای حفظ روابط صمیمانه و مهر آمیز، یک بار و برای همیشه دست از مقایسه های ویرانگر بردارند و به این وسیله، موجبات آزردگی یا تحقیر طرف مقابل را فراهم نیاورند. گاه این نوع مقایسه ها به خانواده های زن و شوهر نیز کشیده می شود و هر یک از دو طرف، خانواده و بستگان خود را با بستگان طرف مقابل مقایسه می کند و امکانات و امتیازات آن ها را به رخ همسر می کشد. این نوع جر و بحث ها به کشمکش و درگیری می انجامد. در حقیقت این گونه رفتارها از ضعف های شخصیتی دو طرف حکایت می کند و نشان می دهد که این قبیل افراد هنوز به رشد و بلوغ فکری و روحی لازم نرسیده و راه و رسم زندگی مشترک را نیاموخته اند.
بیان گلایه ها
در یک ارتباط سالم گلایه ها و دلخوری ها و رضایت ها و خشنودی ها نیز به طور مناسب مطرح می شود. بعضی افراد تا سر صحبت باز می شود، حتماً چند گلایه و انتقاد در آستین دارند که طرف مقابل را با طرح آن ها آزار می دهند. طرح گلایه هر چند در جای خود لازم است، اما نباید در بیان آن ها زیاده روی کرد. در بیان گلایه باید موقع شناس بود و فرصت مناسبی را برای این کار در نظر گرفت. زمانی که مرد خسته و آزرده از راه می رسد، یا زن به کار ظریفی مشغول است، زمان مناسبی برای بیان ناراحتی یا شکایت نیست.
جر و بحث
یکی از مسائل اساسی در حفظ ارتباط، پرهیز از جر و بحث و جدال های تند بر سر مسائل گوناگون و گاه کم اهمیت است. این گونه بحث ها آثاری مخرّب بر روابط انسانی بر جای می گذارد و موجب دور شدن از هم و دلخوری و رنجش خاطر همسران می شود. به این ترتیب روز به روز از میزان تفاهم آن ها کاسته می شود. اغلب زن یا شوهر نظری را ابراز می کند و با پافشاری، قصد تحمیل آن را بر دیگری دارد، هر چند آن نظر ممکن است دقیق و درست نباشد. طرف مقابل هم برای فرار از این تحمیل با تمام وجود در برابر آن موضع می گیرد. اینجاست که دامنه حمله و دفاع گسترده تر می شود و کار به مشاجره لفظی می کشد. تجربه نشان داده در همه این موارد، معمولاً جدال بر سر حق و باطل نیست. بلکه بر سر خود و به کرسی نشاندن حرف خود است. بنابراین کسانی که با آفت خودخواهی در مبارزه اند، از وارد شدن به این جدال ها می پرهیزند. از سفارشات امام علی (ع) است که از ستیزه و خصومت بپرهیزید که این ها دل های برادران را بیمار می کند و نفاق را می رویاند.
 
ادامه مطلب ...

شرط عشق

 

 

 

  

شرط عشق  

پیش ازآنی که عزادار محرم باشی

سعی کن درحرم دوست تو محرم باشی

خاک ازحُرمت شش گوشه او حُرمت یافت

گرشوی خاک رهش قبله عالم باشی

منزلت نیست ترا بی مدد مهرحسین

گرچه موسی شوی و عیسی مریم باشی

گرچه نیکوست به اندوه و غمش ناله زدن

سعی کن زینت این روضه و پرچم باشی

همره زمزم اشکی که ترا بخشیدند

می توان مُحرم بیت لله اعظم باشی

شادی هردوجهانت بخدا تأمین است

گردراین ماه عزا همسفر غم باشی

صاحب بزم حسین است، علی وزهرا

نکند غافل ازاین محفل ماتم باشی

به همان دست وسروسینه مجروح قسم

شرط عشق است براین زخم تومرهم باشی

 

 

 

سلام بر محرم که آغاز فصل دلدادگیست 

 

محرمی دیگر از راه رسید و دیگر بار که چندین قرن از غروب غریبانه عاشورا و کربلای ۶۱ هجری می‌گذرد، یاد رشادت، پایداری، عدالتخواهی، شهامت و شهادت حضرت اباعبدالله الحسین (ع)، ابوالفضل العباس(ع) و هفتادو دو پایمرد صحرای کربلا دوباره در دل‌ها جان گرفت چراکه حماسه کربلا و واقعه ی عاشورا مهم‌ترین رخدادی بوده که مظلومیت امام حسین(ع) و ددمنشی دشمنان اهل بیت را روایت می کند که شاید نظیر چنین حادثه ای در هیچ جای تاریخ اتفاق نیفتاده است.

نام حسین(ع) با محرم پیوند خورده و جانفشانی او و یاران باوفایش به محرم، روح و حیات دمیده است. ماه محرم برای شیعیان و عاشقان حسین(ع) از آن سالهای دور تا به حال، ماه حزن و اندوه بوده است. آنان همه ساله به عشق امام حسین(ع) گرد هم می آیند، بر مظلومیتش اشک ماتم می ریزند و از چشمه زلال عنایتش سیراب می شوند. 

 

حسین(ع) برخلاف آنچه غافلان از سر دشمنی بر زبان می‌رانند، نه تنها مظهر جنگ و خونریزی و خشونت نبود که نماد بی‌بدیل مظلومیت و شهادت است. او به کربلا نیامد که انتقام بگیرد، آمد که دیگران در طول تاریخ، انتقام خون پاک او و یارانش را از یزیدیان زمانه بگیرند. حسین به کربلا نیامد تا بجنگد، آمد تا شاهدی باشد هماره زنده بر مظلومیت حق و فریبندگی باطل، او نه برای خونخواهی، که برای عدالت طلبی و شهادت در سرزمین بلاخیز کربلا قدم گذاشت. حسین(ع) و یارانش با جان و ایمان آمده‌ بودند تا نه خون دشمن، که خون خود بریزند و اسوه‌ ایثار و فداکاری برای تمامی عاشوراها و کربلاهای تاریخ باشند.

حسین(ع) فقط رضای خدا را در نظر داشت و جان خویش و اهل بیت و اصحاب خویش را با خداوند معامله نمود. تحمل تشنگی و رنجهای عاشورا و اسارت اهل بیت او برای رضای رب العالمین بود تا مکتب و دینش زنده بماند تا جامعه گرفتار در ظلم آزاد گردد. او خواست مسلمانانی که پیامبر و علی و فاطمه را فراموش کرده بودند دوباره برگرداند، او میخواست مردم اسیر و برده دنیا و خواهشهای نفسانی خویش نشوند، او یاد و خاطره معاد را زنده گردانید، او میخواست مکتب توحیدی لا الله الا الله باقی بماند، او میخواست بیت المال مسلمانان که در دست جنایتکاران افتاده بود و همه حیف و میل میشد به مسلمین بازگرداند، او میخواست دوباره قرآن همراه با فهم حقایق تلاوت گردد، او میخواست به انسانهای جهان بفهماند که دیندار واقعی باشند و هیچگاه در مقابل ظلم ستمگران سکوت نکنند و تنها در سایه ی آگاهی از دنیا و همنوعان خود بندگی خداوند را شایسته خویش بدانند. 

اما عاشورا و کربلا فقط از آن ما مسلمانان نیست. آنچه در محرم سال 61 هجری به وقوع پیوست حادثه‌ای از آن تاریخ است و به تمامی آیندگان تعلق دارد. حسین بن علی(ع) امروز در اقصی نقاط جهان یک الگوی وارسته و شناخته شده است و ماجرای زندگی و وداع زیبای او با زندگی، تحسین هر آزاده‌ ای را با هر مرام و مسلک و دین و آیینی برمی‌انگیزد. مردمان شاید همه، اسلام را نشناسند اما تمامی نسل ها عدالت و آزادی و عزت و کرامت نفس را می‌شناسند.

اینها همه و همه ارزش‌های انسانی هستند که نه صرفا اسلامی، بلکه هرآن‌کس که آزادی و آزادگی را قدر بنهد، سیدالشهدا را هم می شناسد و هر آن‌کس که آزادیخواهی و عدالت‌طلبی آرمان او باشد، حسین(ع)، پیشوا و امام اوست. برای همین است که این روزها حال و هوایمان عوض شده و در هر کوی و برزن وطنمان نام "یا حسین" حیاتی دوباره گرفته است، صدای "یا مظلوم" از ماذنه‌های شهر در همه‌جا پیچیده است و شیفتگان حسین(ع) با جامه‌های سیاه زیر خیمه وفاداری‌اش دل را با نوحه و سوگنامه های حضرتش آذین بسته اند. 

 

نام حسین (ع) که بر زبانت می وزد، جانت جوانه می زند، بارانی می شوی، سراپایت آینه می شود، بلند می شوی، وضوی اشک می گیری و سرازیری چشمانت را به شیون می نشینی. چون میدانی که آغاز فصل دلدادگی و عرض ارادتمندی به آقا امام حسین(ع) فرا رسیده و در سایه اهتزاز بیرق‌های عزاداری‌اش هنوز هم می توانی راه و رسم حقیقی آزادگی را بیاموزی و فریاد "هیهات منا الذله" اش را در وانفسای زمانه ات معنا کنی و با سرلوحه قرار دادن آرمان های او آینده ات را سامان ببخشی ...   

 

 

باز باران، با ترانه
می خورد بر بام خانه
 
یادم آمد کربلا را
دشت پر شور و بلا را
 
گردش یک ظهر غمگین، گرم و خونین
لرزش طفلان نالان، زیر تیغ و نیزه هارا
 
با صدای گریه های کودکانه
واندرین صحرای سوزان
 
می دوید طفلی سه ساله
پر ز ناله، دلشکسته، پای خسته
 
باز باران
 
قطره قطره، می چکد از چوب محمل
خاکهای چادر زینب، به آرامی شود گل
 
آه باران
 
کی بباری برتن عطشان یاران
تر کنند از آن گلو را
 
آه باران.... 
 

هدف از زندگی شما رشد و تعالی به بهترین شکل ممکن است!

  
زندگی آن نیست که آرام و بدون دغدغه بگذرد و نباید انتظار داشته باشیم که همه چیز کامل و بدون اشکال باشد. ما باید چالشها را تجربه کنیم، سختی ها را تاب بیاوریم و فراموش نکنیم که برای یاد گرفتن اینجا هستیم.
 
اغلب ما فراموش کرده ایم که برای چه اینجا هستیم؛ گویی قرار بوده ما با این تفکر به کره زمین بیاییم که انگار به یک مکان افسانه ای و خیال انگیز برای گذراندن تعطیلات آمده ایم. ما متولد می شویم و به اینجای زندگی می رسیم، چیزهایی را کشف می کنیم و درمی یابیم که وضع در اینجا آنگونه که قبلاً می اندیشیدیم نیست! با سختی ها مواجه می شویم، با درد آشنا می شویم، به موانع برمی خوریم، دچار سردرگمی ها و بی نظمی ها می شویم. با خود می گوییم نکند اشتباهی رخ داده است؟ چون "بروشور" در دست ما حاکی از این بود که اینجا بهشت برین است!!!!!! پس چرا ما باید این همه سختی را تحمل کنیم؟؟؟؟؟؟
 
شما هر روز به سمت یک انسان بهتر شدن حرکت و رشد کرده اید!
 
واقعیت این است که اتفاق بدی برای هیچ کس نیفتاده است فقط به سادگی فراموش کرده اید که وقتی به اینجا آمدید قرار نبود که زندگی سهل و آسان باشد!قرار نبود یک زندگی راحت و بدون دردسر در انتظار شما باشد! به یاد بسپارید که زندگی برای یک رشته چالش هایی طرح ریزی شده است تا شما به صورت یک انسان هوشیار و با محبت نسبت به همنوع خود درآیید!
 
اگر هدف از آنچه انجام می دهیم را  به درستی درک نکنیم آنگاه ممکن است داوری غلطی نسبت به تجربه های خود و حتی نتایج آنها داشته باشیم.
 
اکثر مردم با این توقع ناخودآگاه به دنیا می آیند که مقصود از هستی این است که به جهانی حاضر و آماده آمده اند و شایستگی زندگی و عشق ورزیدن را نیز به طور جامع و کامل دارند! اما تقریباً همه ما در زندگی وقتی تجربه ای ناخوشایند را پشت سر می گذاریم تازه می فهمیم که نه تنها به طور کامل و آماده به اینجا نیامده ایم بلکه در اصل هنوز به صورت اجزای کار هستیم. به زندگی خود نگاهی می کنیم و درمی یابیم که هیچ همخوانی با تصویری که در ذهن خود داشتیم ندارد و نتیجه می گیریم که لابد یک اشتباهی رخ داده است و ما در زندگی مردود شده ایم و از این به بعد عشق ورزیدن به خود را متوقف می کنیم!
 
ما همه به مانند صخره سنگی هستیم که الماس می شویم و درست مثل زمین که تکه های زغال سنگ را در بر می گیرد و آنها را تحت فشار و در شرایط خاصی قرار می دهد تا امکان تبدیل شدن به یک الماس درخشان را پیدا کند، زندگی نیز ما را تحت فشارها، کشمکش ها و چالش هایی قرار می دهد که برای رشد و تعالی به آن نیاز داریم!
 
برای تعالی و رشد همواره باید بهایی بپردازیم. حرکت به جلو در زندگی همواره برای ما به قیمت گذشتن از گذشته تمام می شود و آنچه به دست می آوریم همیشه به قیمت از دست دادن چیزهایی تمام می شود که باید از دست بدهیم!
 
از دست دادن هرگز آسان نیست و همیشه ما را ناراحت می کند ولی به یاد داشته باشید بین آنچه خوشایند است و آنچه سودمند است تفاوت وجود دارد!
 
اگر رشد کردن عالی است پس چرا اغلب به نظر ناموزون جلوه می کند؟
 
حتی وقتی قبول کنیم که همه آنچه درباره اش بحث کردیم درست بوده و هدف از زندگی رشد کردن باشد و ما اینجا هستیم تا درس بگیریم هنوز هم برای ما آسان نیست که در گیر و دار یک فرآیند رشد عشق به خودمان را همچنان حفظ کنیم، چرا چنین است؟ چون رشد کردن معمولاً تجربه آسانی نیست؛ حتی می تواند ترسناک و یا دردناک هم باشد. یک دلیل آن این است که برای رشد کردن احتیاج دارید از کسی یا چیزی که بوده اید دست بکشید و به یک شکل تازه و یک انسان نو تغییر ماهیت دهید و این تغییر مستلزم رهایی شماست. شما نمی توانید بدون حرکت کردن از جایی که بوده اید رشد کنید!
 
عشق ورزیدن به خود یعنی با نظری خداگونه به خود بنگرید!
 
قویاً به خاطر بسپارید: خداوند بندگانش را بدون قید و شرط دوست دارد حتی اگر بدترین خطاها را مرتکب شویم او از ما می خواهد به سویش بازگردیم. او هیچگاه، در هیچ شرایطی، به هیچ وجه ما را تنها نمی گذارد؛ رهایمان نمی کند و همواره، همیشه و بدون هیچ پیش فرضی عاشقانه به ما عشق می ورزد و دوستمان دارد. خداوند منبع عشقی دایمی و همیشگی در وجود ماست که همیشه با ماست!

 
 
دختر دانش آموزی صورتی زشت داشت. دندان هایی نامتناسب با
گونه هایش، موهای کم پشت و رنگ چهره ای تیره. روز اولی که به مدرسه جدیدی آمد، هیچ دختری حاضر نبود کنار او بنشیند! نقطه مقابل او دختر زیبارو و پولداری بود که مورد توجه همه قرار داشت. او در همان روز اول مقابل تازه وارد ایستاد و از او پرسید :
 

 
میدونی زشت ترین دختر این کلاسی ؟
 
یک دفعه کلاس از خنده ترکید …
 

 
بعضی ها هم اغراق آمیزتر می خندیدند. اما تازه وارد با نگاهی مملو از مهربانی و عشق در جوابش جمله ای گفت که موجب شد در همان روز اول، احترام ویژه ای در میان همه و از جمله من پیدا کند :
 
- اما بر عکس من، تو بسیار زیبا و جذاب هستی.
 

 
او با همین یک جمله نشان داد که قابل اطمینان ترین فردی است که می توان به او اعتماد کرد و لذا کار به جایی رسید که برای اردوی آخر هفته همه می خواستند با او هم گروه باشند.
 
او برای هر کسی نام مناسبی انتخاب کرده بود. به یکی می گفت چشم عسلی و به یکی ابرو کمانی و … به یکی از دبیران، لقب خوش اخلاق ترین معلم دنیا و به مستخدم مدرسه هم محبوب ترین یاور دانش آموزان را داده بود. آری ویژگی برجسته او در تعریف و تمجید هایش از دیگران بود که واقعاً به حرف هایش ایمان داشت و دقیقاً به جنبه های مثبت فرد اشاره می کرد. مثلاً به من می گفت بزرگترین نویسنده دنیا و به خواهرم می گفت بهترین آشپز دنیا !
 

 
و حق هم داشت. آشپزی خواهرم حرف نداشت و من از این تعجب کرده بودم که او توی هفته اول چگونه این را فهمیده بود.
 
سالها بعد وقتی او به عنوان شهردار شهر کوچک ما انتخاب شده بود به دیدنش رفتم و بدون توجه به صورت ظاهری اش احساس کردم شدیداً به او علاقه مندم.
 
سال پیش وقتی برای خواستگاری اش رفتم، دلیل علاقه ام را جذابیت
سحر آمیزش می دانستم و او با همان سادگی و وقار همیشگی اش گفت
 
- برای دیدن جذابیت یک چیز، باید قبل از آن جذاب بود
 

 
در حال حاضر من از او یک دختر سه ساله دارم. دخترم بسیار زیباست و همه از زیبایی صورتش در حیرتند.
 
روزی مادرم از همسرم سؤال کرد که راز زیبایی دخترمان در چیست ؟
 
همسرم جواب داد :
 
- من زیبایی چهره دخترم را مدیون خانواده پدری او هستم.
 

 
و مادرم روز بعد نیمی از دارایی خانواده را به ما بخشید.
 


 

شادی را هدیه کن حتی به کسانی که آن را از تو گرفتند
عشق بورز به آنهایی که دلت را شکستند
دعا کن برای آنهایی که نفرینت کردند
و بخند که خدا هنوز آن بالا با توست
 
 
 

ارزش واقعی انسان به چیست؟

 
 
بسم الله الرحمن الرحیم

ارزش واقعی انسان به چیست؟
 
(این کلام از جناب علامه جعفری نقل به مضمون است)
علامه محمد تقی جعفری (رحمه­الله­ علیه) می­فرمودند:عده­ ای از جامعه­ شناسان برتر دنیا در دانمارک جمع شده بودند تا پیرامون موضوع مهمی به بحث و تبادل نظر بپردازند. موضع این بود: «ارزش واقعی انسان به چیست».برای سنجش ارزش خیلی از موجودات معیار خاصی داریم. مثلا معیار ارزش طلا به وزن و عیار آن است. معیار ارزش بنزین به مقدار و کیفیت آن است. معیار ارزش پول پشتوانه­ی آن است. اما معیار ارزش انسان­ها در چیست.هر کدام از جامعه شناس­ها صحبت­ هایی داشتند و معیارهای خاصی را ارائه دادند.بعد گفتند: وقتی نوبت به بنده رسید گفتم : اگر می­خواهید بدانید یک انسان چقدر ارزش دارد ببینید به چه چیزی علاقه دارد و به چه چیزی عشق می­ورزد.کسی که عشقش یک آپارتمان دو طبقه است در واقع ارزشش به مقدار همان آپارتمان است.کسی که عشقش ماشینش است ارزشش به همان میزان است.اما کسی که عشقش خدای متعال است ارزشش به اندازه­ ی خداست.علامه فرمودند: من این مطلب را گفتم و پایین آمدم. وقتی جامعه شناس­ها صحبت­های مرا شنیدند برای چند دقیقه روی پای خود ایستادند و کف زدند.وقتی تشویق آن­ها تمام شد من دوباره بلند شدم و گفتم: عزیزان! این کلام از من نبود. بلکه از شخصی به نام علی (علیه­السلام) است. آن حضرت در نهج البلاغه می­فرمایند: «قِیمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُهُ» / «ارزش هر انسانی به اندازه­ی چیزی است که دوست می­دارد».وقتی این کلام را گفتم دوباره به نشانه­ ی احترام به وجود مقدس امیرالمؤمنین علی (علیه­السلام) از جا بلند شدند و چند بار نام آن حضرت را بر زبان جاری کردند . . .حضرت علامه در ادامه می­فرمودند: عشق حلال به این است که انسان (مثلا) عاشق 50 میلیون تومان پول باشد. حال اگر به انسان بگویند: «آی!!! پنجاه میلیونی!!!» . چقدر بدش می­آید؟ در واقع می­فهمد که این حرف توهین در حق اوست. حالا که تکلیف عشق حلال اما دنیوی معلوم شد ببینید اگر کسی عشق به گناه و معصیت داشته باشد چقدر پست و بی­ ارزش است! اینجاست که ارزش «ثار الله» معلوم می­ شود. ثار الله اضافه­ ی تشریفی است . خونی که در واقع آنقدر شرافت و ارزش پیدا کرده که فقط با معیارهای الهی قابل ارزش گذاری است و ارزش آن به اندازه­ ی خدای متعال است.